وقایع اتفاقیه
مرور اخبار دانشجویی توجه شما را به سرخط خبرهای دانشجویی این مدت جلب میکنم. اما قبل از مرور خبرها، امیدوارم بهزودی برای سوالی که در ذهنم است، یک جواب درخور پیدا کنم: «چرا بین این اخبار حتی یک خبر آموزشی هم به چشم نمیخورد؟» هستی عالیطبع ضمن خسته نباشید خدمت همه دانشجویانی که از فرایند طاقتفرسای انتخاب واحد با سربلندی بیرون آمدهاند،...
مرور اخبار دانشجویی
توجه شما را به سرخط خبرهای دانشجویی این مدت جلب میکنم. اما قبل از مرور خبرها، امیدوارم بهزودی برای سوالی که در ذهنم است، یک جواب درخور پیدا کنم: «چرا بین این اخبار حتی یک خبر آموزشی هم به چشم نمیخورد؟»
هستی عالیطبع
ضمن خسته نباشید خدمت همه دانشجویانی که از فرایند طاقتفرسای انتخاب واحد با سربلندی بیرون آمدهاند، خدمتتان عارضم که این روزها بیشتر از همیشه وقتی اخبار دانشجویی را دنبال میکنم، متوجه بیربط بودن آن به فضای دانشگاه میشوم و بدون تعارف مثل همیشه آخرین چیزی که به آن توجه میشود (آن هم اگر!)، اهمیت علم و پژوهشهای علمی، کیفیت دانشگاهها و سلامت روان دانشجویان است. در این شماره از کلاسور، به مرور اخبار هفتگی که بیشتر بر اساس سخنرانیها و نشستهای دانشگاهیها نوشته شده است، میپردازم.
به طور حتم منتفی است
«عقلا و متفکرین همواره اجتماع و ارتفاع نقیضین را محال دانسته و آن را «اولالاوائل» یا «بدیهیات» خواندهاند.» این جمله که به فارسی سخت بیان شده، بدین معناست که جمع نقیضین محال است. در اینجا لازم میدانم نکاتی چند را خدمت مخاطبان ارجمند کلاسور یادآوری کنم. ببینید، ما در کشوری زندگی میکنیم که واقعا برای کسی مهم نیست عقلا چنین چیزی را گفتهاند یا نه، چون بههرحال همواره دنبال مثالهایی هستیم که مثل تودهنی برای این گونه بدیهیات که خیلی هم چرتوپرتاند، عمل کنند. نیت بدی هم نداریم به جان خودم، باور کنید هدف فقط علمآموزی است. مثلا همین چند وقت پیش رئیس کمیسیون بهداشت مجلس طی یک سخنرانی غرا یک جمله گفتند که من هنوز نتوانستم معنای دقیقش را دریابم. اگر کسی متوجه منظور ایشان شد، بنده را از طریق ایمیل صفحه کلاسور در جریان بگذارد. ایشان فرمودند: «موضوع تعطیلی سراسری مدارس و دانشگاه به دلیل شیوع کرونا، به طور حتم منتفی است.»
اگر این مثال نقضی برای جمع نقیضین نیست، پس چیست؟ میگویند فیلسوفان قرون اولیه همگی از گور برخاستهاند و دارند فکر میکنند چطور ممکن است تعطیلی جایی که دو سال است بسته است هم منتفی شده باشد، ولی تعطیل هم باشد؟ از آن گذشته، قبول دارید آن قید «به طور حتم» واقعا جان تازهای به جمله بخشیده؟ آنقدر جدی گفته شده که من تا همین الان دارم فکر میکنم نکند واقعا کلاسهایم حضوریاند و من بیخبرم؟!
زرشک طلایی بدترین سامانه این ترم تعلق میگیرد به…
روزهای انتخاب واحد است و رقابت سنگینی در انتخاب بدترین سامانههای دانشگاهی به چشم میخورد. در ذهنم بود که نام تمام سامانههایی را که در صدر این جدولاند بیاورم، ولی ناگهان سامانه آموزشیار چنان حماسهای آفرید که نفس دیگر سامانهها را برید و رسما اعلام کرد بروید کنار که خودم صدرنشین جدولم. طی تحقیقات میدانی بنده و اخباری که خبرگزاری مهر زحمت انتشارش را کشیده بود، روند اختلال سامانه آموزشیار بدین شرح بوده است:
با آغاز انتخاب واحد، دانشجویان برای ورود به سامانه و انجام فرایند انتخاب واحد با مشکل روبهرو شدند. بهطوریکه در هنگام ورود، سامانه با اختلال مواجه شد و صفحه سفید را نمایش میداد.دانشجویان به دلیل اختلال بهوجودآمده باید شهریه متغیر دروس اخذشده را کامل پرداخت میکردند تا مجاز به ادامه انتخاب واحد شوند. این در حالی است که دانشجویان میگفتند تمام شهریه ثابت به همراه مبلغ پیشپرداخت شهریه متغیر را کامل واریز کرده بودند و حال باید تمام (شهریه متغیر دروس اخذشده تاکنون) را پرداخت کنند تا مجاز به ادامه انتخاب واحد شوند.به یکباره منوی انتخاب واحد تمام دانشجویانی که از ساعت هشت صبح روز گذشته بهسختی چند واحد برداشته بودند، در حین انتخاب واحد بسته شد.برای ورود به سامانه کد آی گپ به دانشجویان ارسال نمیشد و دانشجو بهاجبار باید برای هر بار ورود به آموزشیار، دو دقیقه منتظر بماند تا کد تصویری نشان داده شود که البته ساعاتی بعد این فرایند اصلاح شد و فرایند دو دقیقهای برای ورود حذف شد.البته اینها شایعهای بیش نیست. اصلا فتوشاپ است. میدانید چرا؟ چون مدیرکل روابط عمومی دانشگاه آزاد در واکنش به این اتفاقات که هر ترم هم تکرار میشوند، فرمود:
«سامانه آموزشیار قطعی یا مشکل فنی نداشته و مشکلات بهوجودآمده برای دانشجویان به دلیل کندی اینترنت است.» راست میگوید دیگر، مگر میشود همه دانشجویان دانشگاه آزاد در کشور چنین اتفاقاتی را تجربه کنند و مشکل از خودشان نباشد؟ تاسف میخورم برای ذهن زودباورتان. ننگ بر شما.
به دانش سخن گوی یا دم مزن
در صفحه کلاسور، دورانِ «آن را که عیان است، چه حاجت به بیان است» دیگر تمام شد، چون لازم میدانم یک جمله ساده را که عیان است، ولی هرگز فهمیده نشده است، بیان کنم. ببینید، شاید واقعا باورش سخت باشد، ولی به عنوان یک حقیقت عرض میکنم که علوم انسانی هم وجود دارد. رئیس سازمان امور دانشجویان کشور همین چند روز پیش در آیین تودیع رئیس دانشگاه کوثر بجنورد در سخنرانیاش به نکاتی اشاره کرد که جای بحث دارد. در ابتدا فرمودند که:
«در سالهای بعد از انقلاب اسلامی بیشتر دانشجویان دختر در رشتههای هنر و پزشکی علاقهمند به تحصیل بودند، اما هماکنون در همه رشتهها ازجمله فنی و مهندسی و حتی مهندسی کشاورزی تحصیل میکنند.»
حالا بماند که ایشان چه تصوری از تحصیل زنان در ایران داشته که چنین آماری متعجبش کرده، اما به نمایندگی از دانشجویان و فارغالتحصیلان علوم انسانی از توجه بیش از حدتان به من و امثال من تشکر میکنم. حداقل برای آبروداری هم که شده، بعد از کشاورزی به علوم انسانی هم یک اشارهای میکردید.
البته این سخنرانی فصیح اینجا تمام نمیشود و ادامه دارد: «دانشگاههای تکجنسیتی بر اساس نیاز خانوادهها برای حضور فرزندان در مراکز علمی تکجنسیتی در هشت استان کشور تشکیل شد که برخی از این مراکز از رشد قابل توجهی برخوردار شدهاند.»
شما را با این جمله آخر که خیلی شگفتانگیز است، تنها میگذارم.
ازدواج و دیگر هیچ
خدا را شکر که دغدغههای مسئولین این مرز و بوم هر روز جدیتر و مردمیتر از دیروز میشود. با یاری خدا این پیشرفت در قشر دانشگاهی هم بهخوبی صورت گرفته است و مدت طولانیای است که کلا در اخبار دانشجویی خبری از دستاوردهای علمی و پژوهشی نیست و دوستان ارجمند به طور کلی در فضای دیگری سیر میکنند. معاون فرهنگی و دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی لرستان در نشست رئیس دانشگاه علوم پزشکی و اعضای هیئت رئیسه با اصحاب رسانه که فرصت خوبی بوده برای مطرح کردن مسائل جدیتر، ترجیح دادند به یک مسئله حیاتی بپردازند. شاهد این هستیم که مسائل جدی دانشجویان کمکم دارد به گوش مسئولین میرسد!
«در حال حاضر بیش از ۶۰۰ دانشجوی متاهل در دانشگاه وجود داشته، ولی متاسفانه حتی یک خوابگاه دانشجویی متاهلی نداریم. درخواست این معاونت احداث یک خوابگاه با ایجاد ۱۰۰ واحد متاهلی بوده که مجوز اولیه آن اخذ شده است. در هفته گذشته با رایزنی با صندوق رفاه دانشجویی قول مساعد تاسیس و ساخت خوابگاه متاهلی را دادند.»
سرعت رسیدگی به مشکلات همینقدر بالا بود و نمیدانستیم. من که در شماره قبل کلاسور گفتم آب دستتان است، بروید و ازدواج کنید، گوش نکردید.
چلچراغ ۸۴۸