تاریخچه گوشواره از ساخت اولین گوشواره + عکس
گوشواره ها، زیورآلاتی کـه گوش را تزیین میکنند، یکی از اشکال اصلی جواهرات در طول تاریخ ثبت شده بوده اسـت. این اصطلاح طبق معمولً بـه زیورآلاتی اطلاق می شود کـه بـه لاله گوش پوشیده میشوند، اگر چه در اواخر قرن بیستم تا حدودی گسترش یافت و شامل زیورآلاتی کـه بر روی سایر قسمتهای گوش پوشیده می شد، مانند گوشآستین، نیز برای توصیف قطعات جواهرات بـه شکل...


گوشواره ها، زیورآلاتی کـه گوش را تزیین میکنند، یکی از اشکال اصلی جواهرات در طول تاریخ ثبت شده بوده اسـت. این اصطلاح طبق معمولً بـه زیورآلاتی اطلاق می شود کـه بـه لاله گوش پوشیده میشوند، اگر چه در اواخر قرن بیستم تا حدودی گسترش یافت و شامل زیورآلاتی کـه بر روی سایر قسمتهای گوش پوشیده می شد، مانند گوشآستین، نیز برای توصیف قطعات جواهرات بـه شکل گوشواره استفاده میشود.
هنگامی کـه آن ها را از طریق سوراخ کردن در سایر قسمت های بدن «بـه عنوان مثال، در بینی» پوشیده می شوند. رایجترین وسیله برای اتصال گوشواره بـه لاله گوش، سوراخ کردن لاله گوش بوده اسـت کـه ممکن اسـت یک حلقه یا ستون از ان عبور کند.
اما از انواع دیگر وسایل نیز استفاده شده اسـت، از جمله گیره های فنری، دستگاه های کششی مانند پشتی پیچ، و برای گوشواره های سنگین، حلقه هایی کـه از بالای گوش عبور میکنند یا بـه مو یا روسری متصل می شوند.
در تعداد زیادی از فرهنگ ها و زمینه ها، گوشواره ها بـه طور سنتی بـه عنوان سمبل هویت فرهنگی یا قبیله ای، بـه عنوان نشانگر سن، وضعیت تأهل، یا رتبه، یا بـه این دلیل کـه اعتقاد بر این اسـت کـه انها دارای قدرت محافظتی یا دارویی هستند، استفاده می شده اسـت. با این حال، حتی زمانی کـه انها بـه اهداف دیگری خدمت کرده اند، عملکرد اصلی گوشواره ها تزئینی بوده اسـت.
از آنجایی کـه گوشواره ها بـه شکل برجسته ای در نزدیکی صورت قرار گرفته اند ودر نقطه اتصال بین لباس و مدل لباس، آن ها، شاید بیش از هر عنصر دیگری از جواهرات، بـه ویژه بـه تغییرات مد واکنش نشان داده اند. با بالا و پایین رفتن مدل مو، کلاه، یقه، گوشواره ها نیز بـه همین ترتیب اندازه و برجستگی خودرا کم و زیاد کرده اند ودر تعداد زیادی از دوره ها در ایجاد تعادل و گره زدن بـه ظاهر شیک مورد نظر مؤثر بوده اند.
بیشتر بخوانید: مناسب ترین گوشواره برای فرم صورت شما
گوشواره ها در دنیای باستان
در دوران باستان، گوشواره یکی از محبوب ترین جواهرات بود. حلقه های طلایی هلالی شکلی کـه زنان سومری درحدود ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد میپوشیدند. نخستین گوشواره هایی هستند کـه شواهد باستان شناسی برای آن ها وجوددارد. تا سال ۱۰۰۰ قبل از میلاد، گوشوارههای حلقهای مخروطی «همچنین بـه عنوان قایقشکل شناخته می شود» کـه بیشتر از طلا و همچنین نقره و برنز بود، در سراسر جهان دریای اژه و غرب آسیا پخش شد. در کرت و قبرس، گوشوارهها با سیم طلای پیچخورده، خوشههایی از مهرهها و آویزهایی کـه از ورقههای نازک طلا نقش بسته بودند، تزئین میشدند.

در مصر، گوشواره ها حدود ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح معرفی شدند. و بعدا توسط مردان و زنان پوشیده شد. تعداد زیادی از گوشواره های مصری بـه شکل گل میخ ها یا شاخه های قارچی شکل ضخیم بودند کـه نیاز بـه سوراخ بزرگی برای کشیده شدن در لاله گوش داشتند. این میتواند از طلا، با سطح جلویی تزئین شده، یا از مواد متواضع تر مانند شیشه های رنگی یا جاسپر حکاکی شده باشد. میخ های گوش متشکل از دو لوله درپوش دار کـه بـه هم پیچ می شوند را می توان بـه تنهایی پوشید، اما عده ای از آن ها آویزهای استادانه ای از گل های ذرت طلایی یا شاهین هایی با پرهای دم منعطف کـه با شیشه منبت کاری شده بودند نیز داشتند.

در هزاره اول پیش از میلاد، زرگران اتروسکی و یونانی ظرافت و هنر جدیدی را در گوشواره ها بـه ارمغان آوردند، گوشواره هایی کـه هم بـه عنوان زینت و هم بـه عنوان نشانه ای از ثروت ارزش داشتند. تغییرات روی حلقه عبارت بودند از گوشواره زالو، لوله ضخیم کـه توسط سیم مخفی محکم می شد و گوشواره جعبه ای اتروسکی کـه لاله گوش را دریک استوانه افقی پهن می پوشاند.
گوشوارههای دیسکی با آویزهایی بـه شکل آمفورا «کوزههای یونان باستان»؛ پیکرههای اروس و مهرههای تزئینی و زنجیر، یکیدیگر از فرمهای محبوب بود کـه درحدود ۳۳۰ قبل از میلاد بـه ان ملحق شد. توسط حلقه های طلایی پیچ خورده با انتهای سر حیوانات. تمام این فرم ها از ورقه های نازک طلا نقش بسته و با نخل های ظریف، طومارها و گل ها در سیم پیچ خورده و دانه بندی تزئین شده بودند. چنین گوشواره هایی از نظر وزن نسبتاً سبک بودند، اما جلوه ای بسیار غنی داشتند.

گوشواره های رومی تا قرن اول قبل از میلاد شبیه بـه سبک های اتروسکی بودند، زمانی کـه سبک های جدیدی با دیسک ها و آویزهای نصب شده بر روی قلاب های گوش بـه شکل s ظاهر شد. سنگها و مرواریدهای رنگی مورد علاقه بودند و مدلهای گوشواره برای ارضای ذائقه رومیها برای نمایش متظاهر افزایش یافت.
در اوج خود، امپراتوری روم تأثیر استانداردسازی سبک های جواهرات را در تعداد زیادی از نقاط شناخته شده جهان داشت. پس از انتقال مرکز نفوذ بـه بیزانس «قسطنطنیه» درسال ۳۳۰ پس از میلاد مسیح و کاهش نفوذ رومیان، تغییرات محلی بار دیگر ظاهر شد. گوشواره های بیزانسی مشخصه حلقه های طلای ساده با آویزهای مروارید متعددی بود کـه بـه زنجیر آویزان شده بودند و گوشواره های هلالی شکل از جنس طلا.
تغییر گوشواره ها از قرن شانزدهم تا هجدهم
در اروپا، گوشوارهها تقریبا بین قرنهای یازدهم و شانزدهم ناپدید شدند، زیرا مدل مو و آرایش سر کـه کاملاً گوشها را میپوشاند و بعدا یقههای بلند، انها را غیرعملی میکرد. گوشواره ها سرانجام در اواخر قرن شانزدهم شروع بـه احیا کردند، زیرا شال گردن ها جای خودرا بـه یقه های ایستاده دادند.
در ابتدا، طرح های پیچیده مینا کاری رایج بود، اما تکنیک های التیام یافته تراش جواهر بـه زودی تأکید را بـه الماس های روکش تغییر داد. در قرن هفدهم، آویزهای مروارید گلابی شکل بزرگ یکی از سبک های مورد علاقه گوشواره بودو کسانی کـه توانایی مالی داشتند اینها را می خریدند.
پوشیدن گوشواره های آویز با روبان هایی کـه از لاله گوش رد می شد و با پاپیون بسته می شد مد بود. مدل های مشابه گوشواره توسط آقایان شیک پوش نیز استفاده می شد، اما طبق معمول فقط دریک گوش.

در اواخر قرن هفدهم، گوشوارهها بـه یک عنصر ضروری لباس تبدیل شده بودند و شکلهای بزرگتر و پیچیدهتر شروع بـه رشد کردند. دو تا از اینها بـه سبک های غالب قرن هجدهم تبدیل شدند: سنگیندول، کـه در ان یک خوشه رویه منفرد مانند یک لوستر برای حمایت از سه قطره گلابی شکل منشعب می شود، و آوند، یک خوشه بالا با آویز تک بلند. منابع جدید الماس، همراه با روشهای جدید تراش انها، کـه در اوایل قرن هجدهم توسعه یافتند، انها را بـه ماده انتخابی برای جواهرات تبدیل کرد.
سنگدلهای پر زرق و برق و آوند لوکهایی کـه بـهصورت بصری با پاپیونهای روبانی شکلدار از الماس بـه رنگ نقرهای بـه گوشها گره میخوردند، بـه طور موثری مدل مو های بلند ان دوره را متعادل می کردند. باوجود ظاهر ظریف انها، چنین گوشواره های بزرگی بسیار سنگین بودند. برخی حلقههای اضافی بـه بالا لحیم شده بودند کـه بـه کاربر اجازه میداد با بستن گوشوارهها بـه موهایش مقداری از وزن را از روی گوشها بردارند.
تغییر سبک گوشواره ها در قرن نوزدهم
هنگامی کـه سبک نئوکلاسیک لباس و مدل مو های ساده تر در پایان قرن هجدهم مد شد، گوشواره ها سبک تر و ساده تر شدند. جواهرات از فولاد برش خورده، مرواریدهای دانه ای، آهن برلین، و مواد بسیار رنگارنگ مانند مرجان و جت، کـه بـه خوبی با مدهای نئوکلاسیک هماهنگ شده بودند.
سنگیندولهای سنگین جای خودرا بـه گوشوارههای آویزی متشکل از عناصر تخت و هندسی کـه با زنجیر سبک متصل شدهاند، داند. گوشوارههایی، متشکل از یک عنصر کوچک رویی متصل بـه سیم گوش، کـه از ان یک عنصر بزرگ تر و اغلب بـه شکل قطره اشک آویزان اسـت، نیز درحدود سال ۱۸۰۰ مطرح شد و محبوبترین سبک گوشواره باقی ماند. قرن نوزدهم مجموعه های همسان جواهرات، کـه بـه نام پرور شناخته می شوند، در قرن نوزدهم اهمیت جدیدی پیدا کردند و حتی برای زنانی کـه دارای امکانات متوسط بودند نیز در معرض بودند. این ست ها طبق معمول شامل حداقل یک گردنبند یا سنجاق سینه و گوشواره همسان می شود، اما میتواند شامل دستبند، سگک و تاج یا شانه تاج نیز باشد.
در دهههای ۱۸۱۰ و ۱۸۲۰؛ گرایش بـه جواهرات سبکتر و ظریفتر ادامه یافت، و تنظیمات الیاف طلایی یا سیمکاری استادانه بسیار محبوب بود. در دهه ۱۸۲۰؛ علاقه عاشقانه بـه گذشته نیز الهام بخش طراحان جواهرات برای احیای سبک های تاریخی از دنیای باستان تا قرن هجدهم بود.
همان طور کـه مدل مو در دهه ۱۸۳۰ پیچیده تر شد، گوشواره ها برجسته تر شدند، با تاپ های کوچک و قطره های بلند تقریبا تا شانه ها میرسید. این گوشوارهها علیرغم اندازهشان، وزن نسبتاً سبکی داشتند، زیرا بـه دلیل تنظیمات سبک وزن کانتیله طلا بود کـه در دهه ۱۸۴۰ تا حد زیادی جای گزین کانتیله شد. گوشوارههایی با قطرههای بلند و اژدری از سنگهای قیمتی حکاکیشده با فیلیگران طلای کاربردی نیز محبوب بودند، تعداد زیادی از انها دارای قطرههای جداشدنی بودند تا قسمتهای بالایی را بـه تنهایی بپوشند.

در اواخر دهه ۱۸۴۰ و تا دهه ۱۸۵۰؛ یک مدل موی جدید، با مو های باز شده در وسط و جمع شده بـه پشت سر در حلقه هایی کـه گوش ها را می پوشاند، باعث ناپدید شدن مجازی گوشواره ها شد. در حوالی سال ۱۸۶۰؛ بار دیگر بـه دلیل بازگشت بـه مدل موی شیک، گوشوارههای آویز بلند دوباره بازگشتند ودر دهههای ۱۸۶۰ و ۱۸۷۰ در سبکهای متنوع و شگفتانگیزی تولید شدند.
گوشواره ها دراین دوران با سبک های مصری و کلاسیک یکی از موضوعات اصلی احیای تاریخی بود، . عده ای از گوشوارههای احیا، مانند آنهایی کـه توسط خانواده Castellani در رم تولید شد، بازتولید نسبتاً وفاداری از اکتشافات باستانشناسی اخیر بودند. برخی دیگر پاستیک های خیالی از گوشواره های کلاسیک، عناصر معماری و نقوش دیگری مانند آمفورا بودند.
گوشوارههایی با نقش برجستههای کلاسیک حکاکی شده از مرجان یا گدازه، یا میکرو موزاییکهای شیشهای رومی، بسیار شیک بودند و اغلب بـه عنوان سوغاتی توسط مسافران ایتالیا آورده می شد. سبکهای رایج دیگر، تفسیرهای طبیعی از برگها، گلها، حشرات و لانههای پرندگان در طلا، مینا و سنگهای نیمه قیمتی بود. یک سبک جدید در دهه ۱۸۷۰ گوشواره حاشیه ای یا منگوله ای بود، با حاشیه ای مدرج از قطره های نوک تیز کـه از یک آویز بزرگ بیضی شکل آویزان شده بود.

در دو دهه آخر قرن نوزدهم، گوشوارههای آویز بزرگ از مد افتادند، تا حدی بـه این دلیل کـه با مد جدید سازگاری نداشتند. یقه های لباس و بلوز، بلند و گردنبندهای استادانه «یقه سگ» کـه برای عصر استفاده می شد کـه تقریبا بـه طور کامل گردن را می پوشاند. گوشوارههای کوچک تک سنگی و خوشهای کـه یا محکم بـه سیم گوش نصب میشدند یا بـهعنوان آویز برای حرکت و جذب نور نصب میشدند، رایج ترین سبکی بودند کـه در اوایل قرن بیستم استفاده می شدند.
شیکترین گوشوارهها، گوشوارههای الماس بودند کـه پس از افتتاح مزارع الماس آفریقای جنوبی در اواخر دهه ۱۸۶۰؛ بیشتر در معرض قرار گرفتند. اتومبیلهای برش جدید و تنظیمات پنجه باز، کـه هردو میزان نور بازتابشده توسط الماس را افزایش می دهند و گوشوارههای یک نفره را جذابتر می کردند، این گوشواره ها در دهه ۱۸۷۰ ساخته شدند.
برای پیشگیری از گم شدن گوشواره های الماس ارزشمند، گیره هایی برای محکم کردن قسمت پایین سیم های گوش اضافه شده اسـت. نوآوری دیگری کـه برای نخستین بار درسال ۱۸۷۸ بـه ثبت رسید، پوشش گوشواره ای بود کـه یک کره لولایی کوچک از طلا، کـه گاهی با مینای سیاه رنگ می شود و می توان ان را روی یک گوشواره الماس کوبید تا از گم شدن یا سرقت ان محافظت کند. در پایان قرن، گوشواره های الماسی «کـه پیچ نیز نامیده میشوند»؛ با یک پایه رزوهای کـه از داخل گوش عبور می کرد و توسط مهرهای کـه روی میله پیچ شده بود، بـه طور ایمن نگه داشته میشد، توسعه یافت.
تغییر گوشواره ها در قرن بیستم
درسال ۱۹۰۰؛ با کاهش اندازه و اهمیت گوشواره ها، تعداد زیادی از زنان بـه طور کلی از پوشیدن ان دست کشیدند. عده ای از مفسران سوراخ کردن گوش را وحشیانه محکوم کردند و زنانی کـه گوش هایشان را خود سوراخ می کردند ارجمند شمرده می شدند. علیرغم تصویر منفی پیرسینگ، گوشوارههای پیچی کوچک همان گونه استفاده می شدند و اتصالات پیچی جدید کـه میتوانستند روی لالههای گوش سوراخ نشده محکم شوند، برای کسانی کـه نمیخواستند گوشهایشان را سوراخ کنند در معرض بود.
درحدود سال ۱۹۰۸؛ گوشواره های آویز احیا شدند، اما با قطره های سبک و مفصلی از سنگ های کوچک تر بـه جای قطره های تک سنگی مثل الماس، مروارید و سنگ هایی کـه با رنگ لباس هم خوانی داشتند، محبوب ترین مواد بودند.

احیای گوشواره تا دهه ۱۹۱۰ ادامه یافت، کـه بـه طور قابل توجهی با پذیرش رو بـه رشد جواهرات لباس کمک کرد. اکنون میتوان جواهرات را بـهدلیل ارزش تزئینی و نه ارزش ذاتیاش انتخاب کرد و زنان میتوانستند جفت گوشوارههای زیادی برای مطابقت با لباسهای خاص داشته باشند. ظهور زیورآلات نیز باعث شد کـه سوراخ کردن گوش کمتر ضروری باشد، زیرا زنان کمتر نگران گم کردن گوشواره های ارزان قیمت بودند.
مد شرقی و عجیبوغریب در گردنبندهای مهرهای و گوشوارههای بلند از کهربا چینی، یشم، جت سیاه و قرمز و لاکپشت حکاکی شده منعکس شد. مدهای احیای امپراتوری همچنین الهامبخش احیای سبکها و مواد جواهرات قرن نوزدهمی، از جمله استیل برشخورده و کامئو بود.

در اوایل دهه ۱۹۲۰؛ گوشوارهها دوباره تقریبا در سراسر جهان استفاده میشدند، و طیف سبکهای عجیبوغریب گسترش یافته بودو شامل گوشوارههای حلقهای و آویز با الهام از اسپانیاییها یا کولیها می شد، سبکهای مصری الهامگرفته از کشف آرامگاه سلطان توتخامن درسال ۱۹۲۲؛ عتیقههای قرن نوزدهم و سبک های زیبای “دهقانی” از سراسر جهان.
در دهه ۱۹۲۰ گوشواره ها دیگر نمی توانستند بـه عنوان یک جواهر درنظر گرفته شوند، با توجه بـه این کـه سبک لباسها در حال حاضر نسبتاً ساده اسـت، و تعداد زیادی از زنان مو های خودرا تکان میدهند، گوشوارهها بـه عنوان یک ابزار تکمیلی ضروری درنظر گرفته می شوند کـه بـه عنوان وسیلهای برای پر کردن ناحیه بین گوش و شانه و بیان شخصیت پوشنده اسـت.
گوشواره های آویز هندسی جسورانه، ساخته شده از الماس و پلاتین با مواد بسیار رنگارنگ مانند اونیکس و لاجورد در تضاد، در نمایشگاه بین المللی هنرهای تزئینی درسال ۱۹۲۵ بـه نمایش گذاشته شد و این سبک بـه هنر دکو مشهور شد.

در اوایل دهه ۱۹۳۰؛ اگر چه تغییر ناگهانی در سبک ایجاد نشد، گوشوارهها دوباره شروع بـه نزدیکتر شدن بـه سر کردند. یکیدیگر از تأثیرات عمده، معرفی درسال ۱۹۳۱؛ بست های گیره ای برای گوشواره ها بود، کـه امکان تمرکز تزئینات روی لاله گوش را فراهم کرد و طرح های فشرده بـه دنبال خط گوش بـه زودی رایج شد. گوشواره ها، دستبندها و دیگر جواهرات ساخته شده از باکلیت رنگی روشن، یکیدیگر از ظاهرهای دهه ۱۹۳۰ بود.
برای عصر، گوشوارههای بلند بـه سبک آرت دکو همان گونه محبوب بودند، اما گوشوارههای با سنگهای سفید «الماس یا خمیر» در حال حاضر محبوبترین هستند و آویزها اکنون با انشعاب بـه کنارهها، دریک نسخه مدرن از g، حجم بیشتری را بـه خود اختصاص دادهاند.

در دهه ۱۹۴۰؛ گیره های جمع و جور یا پشتی های پیچ، کـه اغلب با سنجاق سینه ای همسان ساخته می شدند، سبک غالب گوشواره بودند. اکنون طلا، سنگهای رنگارنگ و فرمهای تندیستر و جسورانهتر، مطابق با شانههای پرشده و کتهای بسیار ساختارمند ان دوره ترجیح داده میشوند.
سبکهای نزدیک بـه گوش، با گیره یا پشتهای پیچ، همان گونه محبوبترین مدلها در دهه ۱۹۵۰ بودند، اما تنظیمات گوشواره برای هماهنگی با مدهای عمداً زنانهتر درسال ۱۹۴۷؛ ظریفتر شدند. یک ظاهر مهم در دهه ۱۹۵۰؛ ست همسان گردنبند و گوشواره های دکمه ای بود کـه در انواع مختلفی از سبک ها و مواد، از جمله پلاستیک های جدید ساخته شده بودند.
بدلیجات سفید و رنگی، مانند مهرهها و مرواریدهای مصنوعی از انواع، رنگها و روکشهایی کـه اغلب در رشتههای متعدد دور گردن حلقه میشوند و با یک بند از مهرههای خوشهای مطابق با گوشواره بسته میشوند، محبوب بودند. سوراخ کردن گوش، اگر چه هنوز رایج نبود، در اوایل دهه ۱۹۵۰ شروع بـه احیا کرد.

در دهه ۱۹۶۰؛ مانند دهه ۱۹۲۰؛ لباسها و مدلهای مو با خط تمیز، از جمله مو های بلند و صاف کـه در اواخر دهه محبوبیت پیدا کردند، زمینه ایدهآلی را برای گوشوارههای بزرگ و تزئینی فراهم کردند. گوشوارهها دوباره یکی از مهم ترین لوازم جانبی بودند و اغلب برای ایستادن بـهتنهایی طراحی می شدند تا بخشی از یک ست همسان.
گوشوارههای حلقهای یکی از سبکهای برجسته این دهه بودند ودر طرحهایی با الهام از جواهرات قبیلهای، سبکهای عظیم کروم و پلاستیک عصر فضا، و طرحهای جنبشی حلقههای متحدالمرکز و مفصلی ظاهر شدند. سبکهای قومی، بـهویژه از هند و خاور نزدیک، نیز محبوب بودند، و گوشوارههای آویزان ظریف کمک کرد تا جواهرات نقره استرلینگ دستساز، کـه از دهه ۱۹۴۰ محبوبیت بیشتری پیدا کرده بود، خودرا بـه جریان اصلی مد برسانند.

در اوایل دهه ۱۹۷۰؛ ایدهآل جدید مد، «ظاهر طبیعی» بودو گوشوارههای بزرگ بـه نفع گوشوارههای کوچکتر و ظریفتر، طبق معمولً نقره یا طلا، و تقریبا همیشه در گوشهای سوراخدار استفاده میشدند. از نظر طراحی، گوشوارهها در طول دهه نسبتاً نامحسوس باقی ماندند، اگر چه مد برای سوراخهای متعدد دریک گوش، کـه بـه عنوان مد نوجوانی در اواسط دهه شروع شد و تا بیست و یکم ادامه یافت، بـه آن ها اهمیت جدیدی داد.
گوشوارههایی کـه در قسمت بالایی گوش استفاده میشد و سرآستینهایی کـه لبه گوش بالایی را می گیرند، مدهایی بودند کـه در اواخر دهه معرفی شدند. دهه ۱۹۷۰ نیز زمانی بود کـه گوشواره های مردانه پس از ۳۰۰ سال غیبت بـه مد بازگشتند.
استفاده از گوشوارهها توسط ملوانها، عده ای از مردان همجنسگرا، و اعضای گروههایی مانند باندهای موتورسواری ادامه پیدا کرده بود، اما تعداد زیادی از مردان اکنون شروع بـه استفاده از گوشوارههای تکی بـه دلیل ارزش تزئینی خود کردند.

گوشوارههای بزرگ و پر زرق و برق، هم واقعی و هم تقلبی، در دهه ۱۹۸۰ بازگشتند تا تعادل شکلها و رنگهای جسورانهتر، شانههای پرشده، مدلهای موی پرحجم و آرایش چشمگیر را کـه ان زمان مد شده بود، حفظ کنند. گوشوارههای دکمهای درشت کـه نیمه پایینی گوش را میپوشاند و حلقههای آویز بزرگ سبکهای محبوب بودند، و روکشهای رایج طلایی براق، رنگهای روشن در تضاد با مشکی و انواع روکشهای فلزی برنزی و کمانی بود.
حتی گوشوارههای نسبتا کمرنگ نیز بـه شکلهای قوی تمایل داشتند کـه نزدیک بـه لاله گوش پوشیده می شدند. اگر چه بیشتر زنان هنوز گوشهای سوراخدار داشتند، اما گیرهها بـه این دلیل محبوب بودند کـه گوشوارهها را نزدیک سر نگه میداشتند و وزن ان را تقسیم می کردند.

در اوایل دهه ۱۹۹۰؛ نقره، روکش های برس خورده، و گوشواره های ساده و ظریف، جای گزین طلای براق و شکل های دندانه دار دهه ۱۹۸۰ شدند کـه با حالت تک رنگ و مینیمالیستی مد مطابقت داشت. در همان زمان، گرایش بـه سمت لباسهای ساده و همه یکاره بود،و زنان را بـه استفاده از گوشوارههای ظریف یا غیر معمول برای تغییر جلوههای یک مجموعه برانگیخت سو ق می داد و سبکهای گوشوارهها زیاد شد.
از اواسط دهه ۱۹۹۰؛ یک سبک غالب در گوشواره وجود نداشته اسـت، اگر چه احیای تاریخی روند مهمی بوده اسـت.
محبوبیت گوشواره های پر زرق و برق “لوستر” الهام بخش بازگشت طرح های giranدول از قرن هجدهم و نوزدهم، همراه با طرح های جنبشی آشناتر دهه های ۱۹۲۰ و ۱۹۶۰ بود. گوشوارهها بـه شکلی محبوب برای بیان شخصی تبدیل شدهاند و نحوه و زمان استفاده از آن ها،بـه همراه با عملکردشان دریک مجموعه، تبدیل شده اند.تا حد زیادی امروزه انتخاب گوشواره یک موضوع شخصی اسـت.
در پایان
دراین پست از مجله تفریحی تالاب برای شـما همراهان عزیز اطلاعاتی از تاریخچه ی گوشواره در آغاز پیدایش ان را انتشار کرده ایم. امیدواریم توانسته باشیمبه اطلاعات شـما همراهان همیشگی ما افزوده باشیم.