تنهایی، اضطراب و افسردگی؛ ارمغان اعتیاد دیجیتال
جمهوریت – مرضیه حاجیپور ساردویی دکترای مدیریت رسانه در روزنامه رسالت نوشت : نگران زنگ تلفن همراه یا زنگهای هشدار کانالها و گروههای اجتماعی خود هستید؟ این نکات شاید به شما کمک کند تا این عادت را...
جمهوریت – مرضیه حاجیپور ساردویی دکترای مدیریت رسانه در روزنامه رسالت نوشت : نگران زنگ تلفن همراه یا زنگهای هشدار کانالها و گروههای اجتماعی خود هستید؟ این نکات شاید به شما کمک کند تا این عادت را رها کنید و تعادلی میان زندگی خود در فضای آنلاین و واقعی ایجاد کنید.
تلفنهای هوشمند بخشی جداییناپذیر از زندگیبیشتر مردم هستند و به ما این امکان را میدهند که همیشه در ارتباط با دیگران باشیم و از آخرین اخبار و اطلاعات آگاه شویم. اما نقطه ضعف این رفاه تکنولوژیک این است که بسیاری از ما به پینگها،زنگهای صدا، لرزشها و سایر هشدارهایدستگاههای تلفن همراهمان معتاد هستیم و نمیتوانیم ایمیلها، متنها و تصاویر جدید را نادیده بگیریم. یک مطالعه جدید منتشر شده در نورورگولیشن، اینگونه استدلال میکند که استفاده بیش از حد از تلفنهای هوشمند درست مانند هر نوع سوء مصرف مواد دیگراست.
اعتیاد رفتاری استفاده از گوشیهای هوشمند به تدریج به ایجاد ارتباطات عصبی در مغز منجر میشود که مشابه روشهایی شبیه به نحوه تجربه اعتیاد به مواد افیونی توسط افرادی است که ازاکسیکانتین برای تسکین درد استفاده میکنند.
علاوه بر این، اعتیاد به فنآوری رسانههای اجتماعی میتواند تأثیر منفی بر ارتباطات اجتماعی نیز داشته باشد. در حالی که یک گوشی هوشمند، تبلت یا رایانه میتواند ابزار بسیار سازندهای باشد، استفاده بیش از حد از این دستگاهها میتواند در کار، مدرسه وروابط اجتماعی تداخل ایجاد کند. وقتی بیشتر ازتعامل با افراد واقعی در رسانههای اجتماعی یابازیها وقت میگذارید، یا نمیتوانید خود را از چک کردن مکرر متنها، ایمیلها یا کانالها و گروهها منع کنید ـ حتی اگر پیامدهای منفی در زندگیتان داشته باشد ـ ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که ارزیابی مجددی بر استفاده خود از فنآوری داشته باشید. در یک مطالعه پیمایشی، اندیشمندان دریافتند که دانشآموزانی که از تلفنهای همراهشان بیش از حد استفاده میکردند، بیشترین میزان احساس انزوا،تنهایی، افسردگی و اضطراب را داشتند. آنها بر این باورند که تنهایی تا حدی نتیجه جایگزینی تعامل چهره به چهره با نوعی ارتباط است که در آن زبان بدن وسایر علائم قابل تفسیر حضور ندارند. همچنین تحقیقات نشان میدهد دانشآموزانی که از تلفن همراه به طور مداوم استفاده میکنند تقریباً حین مطالعه، تماشای رسانههای دیگر، غذا خوردن یاحضور در کلاس، چندین کار را به طور همزمان انجام میدهند.
این فعالیت مداوم به بدن و ذهن زمان کم یبرای استراحت و بازسازی میدهد. به علاوه، این روندمنجر به «نیمه کاری» میشود. منظور از «نیمه کاری» این است که در آن فرد دو یا چند کار را همزمان انجام میدهند، اما بر روی هر کار نیمی ازتمرکز خود را اعمال میکند.
اعتیاد به دیجیتال تقصیر ما نیست، بلکه نتیجه تمایل صنعت فنآوری برای افزایش سود شرکت است؛ سودی که از طریق «نگاههای بیشتر، کلیکهای بیشتر و در نتیجه پول بیشتر» حاصل میشود. اعلانها،ارتعاشها و سایر هشدارها روی تلفنها و رایانههای ما باعث میشوند مسیرهای عصبی تحریک شوند. این تحریک عصبی مشابه تحریکات عصبی است که خطرات قریبالوقوع را به ما هشدار میدهند. در نتیجه به ناچار احساس میکنیم مجبور هستیم به آنها نگاه کنیم. پس ما توسط مکانیسمهایی ربوده شدهایم که زمانی از ما در مقابل خطرات احتمالی محافظت میکردند و به ما اجازه زنده ماندن میدادند.
برای رهایی از این وضعیت چه باید بکنیم؟ باید بتوانیم خود را آموزش دهیم و کنترل کنیم. مثلاً همانطور که خود را برای مصرف قند کمتر کنترل میکنیم،میتوانیم این مسئولیت را نیز برعهده بگیریم و خود را طوری آموزش دهیم و کنترل کنیم که کمتر به تلفن و رایانه معتاد شویم. اولین قدم این است که بدانیم شرکتهای فنآوری در حال دستکاری پاسخهای بیولوژیکی ما نسبت به خطرات هستند. بنابراین، از منظر علمی پیشنهاد میشود سیستمهای اعلانها راخاموش کنید، فقط در زمانهای خاص به ایمیل و رسانههای اجتماعی پاسخ دهید و بدون وقفه برای تمرکز روی کارهای مهم زمانبندی کنید.
اقدامات پیشگیرانهای برای تغییر الگوهای استفاده ازفنآوری انجام دهید. تلاش کنید بجای استفاده و تمرکز بر تلفن همراه و شبکههای اجتماعی، ارتباط چهره به چهره قویتری با مردم، دوستان و آشنایان خود برقرار کنید. هنگام پیادهروی از هدفون استفاده نکنید تا بیشتر از محیط اطراف خود آگاه شوید و لذت ببرید. ما باید خلاق باشیم و به روشی متفاوت با فنآوری برخورد کنیم به گونهای که همچنان که مهارتهای مورد نیاز را در جای خود یاد میگیریم و مورد استفاده قرار میدهیم، اما تجربههای واقعی زندگی را نیز از بین نبریم.