نگاهی به «خانم میزل شگفتانگیز»
درباره سریال «خانم میزل شگفتانگیز» به مناسبت پایان فصل چهارم آن
برای سریالبینها: «خانم میزل شگفتانگیز» جزو محبوبترین سریالهای سریالبینهای ایرانی نیست. این را هم آمار دانلود سریال در سایتهای دانلود میگوید و هم نمره سریال در این سایتها و البته بیشتر از همه میزان تولید محتوا درباره آن در شبکههای مجازی. کافی است این آمار را با سریالهای بلندی مثل «پیکی بلایندرز» یا سریالهای کوتاهی که یکباره گل میکنند، مثل «مر از ایستتاون» مقایسه کنید. چرا؟ فهمیدنش در عین دشواری چندان هم پیچیده نیست.
قضیه به انتظار مخاطب از سریال دیدن برمیگردد. مخاطبهایی هستند که سریال میبینند، چون فقط قصد دارند سرگرم شوند. خانم میزل برای آنها به اندازه کافی جذاب نیست، چون سریال پرماجرایی نیست. درواقع اگر یک نفر بخواهد خلاصه سریال را تعریف کند، کافی است همان داستان قسمت اول فصل اولش را تعریف کند.
آقای میزل خیلی ناگهانی خانم میزل را تنها میگذارد و خانم میزل در حالت مستی و افسردگی توأمان بعد از ترک شدن روی صحنه یک بار میرود و استندآپ کمدیای اجرا میکند که توجه زنی به نام سوزی را جلب میکند. سوزی میخواهد از خانم میزل یک استندآپ کمدین واقعی و حرفهای بسازد. الباقی سریال درواقع ادامه دادن همین دو خط است؛ زندگی شخصی خانم میزل و زندگی حرفهای او. برای کسانی که دنبال داستانی پرهیجان هستند، این قضیه حتما ناامیدکننده است.
دسته دیگری از مخاطبان موقع سریال دیدن دوست دارند کتاب بخوانند! یعنی دوست دارند سریالهایی ببینند که به درد حرف زدن و تعریف کردن در محافل روشنفکری بخورد. حرفهای مثلا فلسفی بزند، مختصری افسرده و «عمیق» باشد و چیزهای جدی نشان بدهد. «خانم میزل شگفتانگیز» قطعا به کار این کارها هم نمیآید. با این حساب، شاید واقعا خیلی هم دیدنی نباشد. حقیقت این است که خانم میزل میتواند به کار هر دو دسته بیاید. کافی است کمی در مقابل آن صبوری کنند تا به جاهای مناسبش برسد. باور کنید!
بوی خوش زن
برای سریالنبینها؛ گمان میکنم «خانم میزل شگفتانگیز» برای شروع به سریال دیدن گزینه خیلی مناسبی است. شاید به این خاطر که در تب سریال دیدن سالیان اخیر من کار را با همین سریال شروع کردم. بههرحال، برای این حرفم دلایل قابل دفاعی دارم. خانم میزل سریال پیچیدهای نیست که برای فهمیدن اتفاقات آن محتاج توجه ویژه یا مطالعات اضافی خاصی باشد. درواقع، بدون کمترین رزومه مفید و مرتبط سریالی بهراحتی میتوانید آن را تماشا کنید و تصمیم بگیرید جزو کدام دسته از سریالبینهایی هستید که در قسمت قبلی توضیح دادم.
از آن طرف، طنز و شوخیهای سریال واقعا شوخیهای سطح بالایی هستند و باعث میشوند به دیدن سهلالوصولترین شوخیهای دنیا عادت نکنید. درواقع میزل میتواند کاری کند که بدون آنکه سلیقهتان تنزل کند، بخندید.
علاوه بر این، میزل میتواند در لحظاتی شما را کاملا به فکر هم بیندازد. در بیشتر صحنههای اینطوری میزل خودش بلافاصله خودش را دست میاندازد و اجازه نمیدهد فضا را جدی و ملالآور کنید، ولی بههرحال تلنگرش را به شما میزند.
و البته یک دلیل خیلی سادهتر. میتوانید واقعا از ته دل بخندید.
رنگ
راستش احتمالا اولین چیزی که در سریال چشمهایتان را خیره میکند، رنگهایش است. «خانم میزل» یکی از رنگیترین سریالهایی است که میتوانید تماشا کنید. این را صرفا به عنوان یک ویژگی اتفاقی یا مشتریجمعکن نمیشود در نظر گرفت. بعید است سازندگان «خانم میزل شگفتانگیز» نیمنگاهی به امیلی پولن محبوب نینداخته باشند. رنگ و فضای گاهی کارتونی سریال درواقع با همان ریتم درونی سریال منطبق است. خود رنگها در سریال به تمهیدی فرمی تبدیل شدهاند.
رنگهای میزل وقتی که وارد خانه یا محیط کار سوزی میشود، دقیقا مثل یک لکه ناجور عمل میکند. محله مرفهی که خانواده خانم میزل در آن زندگی میکنند، در عوض مملو از رنگ است. ورود میزل به دنیای جدید غیررنگی است که باعث میشود برای اولین بار متوجه شود دنیا شامل چیزهای دیگری غیر از خوراک سردست و لباسهای خوشگل و ابعاد بدن هم میشود و با همین ورود به دنیای غیررنگی است که زندگی پدر و مادر و تقریبا همه اطرافیانش هم تغییر میکند. رنگها بخشی از بار روایت خانم میزل را به دوش میکشند.
بههرحال، حتی اگر هیچکدام از اینها برایتان مهم نیست، میتوانید به این فکر کنید که «خانم میزل شگفتانگیز» منبع بیانتهایی از لباسهای زیبا و جذاب است. گمان کنم همین برای خیلیها بس باشد.
فمینیسم
راستش من متوجه نشدم دقیقا از چه زمانی «فمینیسم» به یک دشنام در شبکههای مجازی فارسیزبان تبدیل شد و عدهای آن را برای تمسخر استفاده میکنند. تقریبا نیمی از کامنتهایی که در سایتهای دانلود سریال برای «خانم میزل شگفتانگیز» گذاشته شدهاند، به این اشاره میکنند که سریال فمینیستی است و ظاهرا برای آنها دقیقا به این معنی است که دیدنی نیست و حیف اینترنت.
قطعا «خانم میزل شگفتانگیز» دغدغه فمینیسم دارد. حتی شاید بشود اینطور گفت که مهمترین دغدغه اجتماعیاش همین است. ولی سؤال این است که چرا باید همچین چیزی به معنی جذاب نبودنش باشد؟ تنها ماندن خانم میزل و ورودش به دنیای تازهای که تا آن وقت نمیشناخت، باعث شد برای اولین بار به این فکر کند که شاید در دنیا کارهایی مهمتر از انتخاب لباس مناسب و اندازه گرفتن ابعاد قسمتهای مختلف بدن و در یک کلام زیبا به نظر رسیدن هم هست. همین باعث شد بتواند چیزهایی را اطرافش ببیند که تا آن وقت نمیدید، و درست مثل لکه کوچکی که به اطراف نشت کند، چشم بقیه اطرافیانش را هم باز کرد.
مادری که ناگهان تصمیم گرفت به قیمت از دست دادن ارثش علیه تبعیض خانواده پدری اقدام کند و حتی پدری که بعد از سالها به یاد آورد در ایام جوانی چه سر پرشوری داشت و به همین خاطر کار محبوبش در هاروارد را رها کرد تا در یک روزنامه با درآمدی ناچیز زندگی کند. راستش اگر اسم همه اینها فمینیسم باشد، من یکی ترجیح میدهم همه سریالهای فمینیستی دنیا را تماشا کنم. البته میزل بعضی وقتها زیادی فمینیست میشود. مثلا اینکه به نظر میرسد تقریبا در هیچ لحظه از زندگی ثانیهای به دو فرزندش فکر نمیکند، کمی غیرعادی است.
طبقه
«خانم میزل شگفتانگیز» در عین حال نیمنگاهی هم به تضادهای طبقاتی اجتماع آمریکا دارد. دوستی میریام میزل با سوزی، که اهل طبقه فرودست جامعه است، باعث شده است تضاد طبقاتی در سریال برجسته شود و البته به نظر میرسد اثر در غالب مواقع سمت طبقه نازلتر را بگیرد.
بااینحال، خود فضای سریال بیشتر از آن تجملی است که بشود دغدغه اصلیاش را این تضاد طبقاتی دانست. بههرحال، لعاب و رنگ زندگی در آپروستساید یکی از جذابیتهای سریال برای بینندگان عام است و بعید است کسی مایل باشد از این جذابیت دست بکشد.
کش
راستش را بخواهید، علیرغم این تعریفها باید قبول کرد سریال ضعفهای جدی هم دارد. احتمالا مهمترین ضعف آن دقیقا همان چیزی است که در بخش اول گفتیم. سریال دارد همان داستان قسمت اولش را بیش از حد کش میدهد. البته روند پیشرفت حرفهای خانم میزل و روابط و تحولات شخصیتهای پیرامونش ربط چندانی به این کش آمدن ندارد، اما نویسندگان سریال ترجیح دادهاند تابهحال روی هیچ بخش داستان نقطه پایان نگذارند و فعلا اجازه دهند همه چیز همینطوری در حالت بالقوگی پیش برود.
تا کی؟ کسی چه میداند؟
نویسنده: مریم عربی
هفتهنامه چلچراغ، شماره ۸۵۸