نقش بانک مرکزی در شکلگیری انتظارات تورمی
احمد یزدانپناه-اقتصاددان
یکی از اصلیترین دلایل توصیف تورم، انتظارات مردم، چه تولیدکنندگان و چه مصرفکنندگان از تورم آینده است. پرسشی که ذهن بیشتر افراد جامعه را به خود مشغول کرده پیشبینی نرخ تورم در ماههای آینده است، زیرا با داشتن چشمانداز نسبت به افزایش یا کاهش نرخ تورم مردم میتوانند برای آینده مالی خود و همچنین معیشتشان برنامهریزی کنند.
پیشبینی صحیح انتظارات تورمی میتواند به برنامهریزان برای هدفگذاریهای بلندمدت اقتصادی کمک کند.
در اهمیت نقش انتظارات تورمی همین بس که امروزه برخی بانکهای مرکزی از آن بهعنوان یک ابزار سیاستی برای تحقق اهداف خود بهره میگیرند.
در شکل گرفتن انتظارات تورمی عوامل زیادی دخیل هستند؛ از جمله نرخهای جاری تورم. نرخ جاری و فعلی تورم بزرگترین راهنمای انتظارات مردم از آینده تورم است.
از دیگر عوامل مهم در پیدایش انتظارات تورمی روند و سابقه گذشته تورم است. بهعنوانمثال، در کشور ونزوئلا با سابقه تورم بالا بهطورقطع مردم بدبینی بیشتری نسبت به تورم آینده دارند.
مهمترین علت اهمیت پیشبینی انتظارات تورمی داشتن چشمانداز نسبت بهکل اقتصاد است؛ بهعنوانمثال با داشتن دادههای صحیح از نرخ تورم میتوان امید و انتظار از رشد اقتصادی و بیکاری در آینده را پیشبینی کرد.
پیشبینی انتظارات تورمی در آینده بر رشد حقوق و دستمزدها بسیار موثر است، زیرا در شرایط غیرتورمی حقوق و دستمزد کمتر رشد میکند.
همچنین اگر مردم باور کنند دولت میخواهد برای توسعه اقتصاد، تولن خود را در تحمل ریسک تورم بالا ببرد، در روندی ناگزیر انتظار تحمیل تورم بالاتری به جامعه را دارند.
در روندی معکوس اگر مردم، تولیدکنندگان و مصرفکنندگان به این باور برسند که بانک مرکزی قاطعانه و عالمانه و قدرتمند میخواهد تورم را کاهش دهد، انتظارات تورمی آنها کاهش مییابد و این امر کار را برای نگه داشتن تورم در سطحی معقول و مقبول راحتتر میکند.
بنا بر آنچه گفته شد تورم میتواند در قالب «انتظارات تطبیقی» ظهور کند که محور را بر شکلگیری انتظارات تورمی مردم بر اطلاعات گذشته میگذارد.
همچنین در مدل «انتظارات عقلائی» از تورم، مردم فقط به گذشته تورم اتکا و اعتماد نمیکنند، بلکه متغیرهای متعددی را در پیشبینی انتظارات تورمی لحاظ میکنند.
در شرایط انتظارات عقلائی مردم بهتر میتوانند تورم را پیشنگری کنند؛ بنابراین اگر ببینند دولت و بانک مرکزی سیاستهای پولی و مالی انبساطی را دنبال میکنند، انتظارات تورمی آنها تغییر میکند و گول انتظارات قدیمی و منسوخشده از تورم را نمیخورند.
بههرحال در پیشبینی انتظارات تورمی بانکداری مرکزی دو نقش کلیدی بر عهده دارد؛ نخست بهعنوان نهادی مهم در تعیین و تبیین قیمتها و دستمزدها. بانک مرکزی با تهیه یک آماره یا شاخصه خلاصه پیشنگری میکند که احتمالا شاخص تورم در زمان پیش رو در چه محوری قرار میگیرد.
دوم اینکه، بانکهای مرکزی از انتظارات تورمی برای ارزیابی عملکرد خود در برخورد با تورم و کم و کیف مقابله با آن استفاده میکنند.
بنابراین از آنجا که بنگاهها و خانوارها نرخ انتظاری تورم را در تصمیمات اقتصادی مثل مذاکره برای تعیین حقوق و دستمزدها لحاظ یا وقتی بنگاهها در مسئله مهمی چون «قیمتگذاری» محصولات خود تصمیمسازی میکنند، باید نرخ تورم حال و فعلی بلکه نرخ تورم آینده را در نظر بگیرند و در برنامههای خود لحاظ کنند.
بهطورکلی برای هر تصمیم چه در سطح کلان و چه در سطح خرد یعنی خانوار پیشنگری انتظارات تورمی نقش مهمی دارد. بهعنوانمثال تصمیمگیری درباره خریدن یک آپارتمان منوط به انتظارات تورمی اشخاص است. تصمیم درباره اینکه خط جدید تولید راه بیندازیم و کسبوکار را توسعه دهیم یا حتی همینکه داریم را جمعوجورتر کنیم؛ همه به انتظارات تورمی افراد جامعه بستگی دارد.