حضور زیردریایی آمریکایی برای تهدید عربستان سعودی
گو اینکه در بسیاری از رسانه ها دلیل حضور زیردریایی اتمی آمریکا در منطقه خلیج فارس را ایران معرفی می کنند اما واقعیت امر این است که حضور این زیر دریایی بیشتر برای تهدید عربستان سعودی و کشورهای عرب منطقه است تا ایران.
به گزارش اسپوتنیک، تحلیلگران نظامی به خوبی می دانند با توجه به شرایط ژئوپولیتیک ایران این زیردریایی که حامل موشک های کروز می باشد، امکان ایجاد تهدید برای ایران ندارد چون عموما ایران کشوری کوهستانی است و بیشتر پایگاه های ایران به شکلی زیر این کوه ها قرار گرفته که موشک های کروز امکان آسیب رسانی چندانی نسبت به این پایگاه ها ندارند و تنها راه آسیب زدن به این پایگاه ها این است که از هواپیما و بمب های سنگر شکن استفاده کنند که این زیردریایی ها چنین تسلیحاتی را ندارند.
همچنین آمریکایی ها به خوبی می دانند که ایرانی ها تحرکات این زیردریایی و همه ناوهای آمریکایی در منطقه را لحظه به لحظه رصد می کنند و این توانمندی را دارند تا در صورتی که هر اشتباهی از اینها بر علیه ایران رخ دهد آخرین اشتباه آن قطعه جنگی و تمام ملوانان آن در حیات شان باشد.
آمریکایی ها پس از جنگ جهانی دوم کشورهای عرب حوزه خلیج فارس را جزو حوزه خود معرفی کردند و این کشورها را وادار کرده بودند امنیت خود را به آمریکا بسپارند و در مقابل آن هزینه تامین امنیت را چندصد برابر پرداخت کنند.
در برهه ای که برخی از این کشورها تلاش کردند از چتر حمایتی آمریکا خارج شوند آمریکایی ها صدام حسین را تشویق به حمله به کویت کردند وبعد خودشان را به عنوان ابرقهرمان نجات دهنده وارد میدان کردند تا به عرب ها بگویند فقط ما هستیم که می توانیم شما را نجات دهیم.
به قول معروف یک سناریوی هالیوودی که در جریان آن آمریکا موفق شد نیروهای خود را به بهانه آن در منطقه خاورمیانه مستقر کند.
امروزه علیرغم همه حرف و حدیث ها از اینکه آمریکا در حال خارج شدن از منطقه خاورمیانه است اما واقعیت امر این است که آمریکا چیزی حدود 40 هزار نیرو هنوز در این منطقه دارد و حضور یک زیردریایی و یا عدم حضور آن هیچ تغییری در شرایط ایجاد نمی کند.
این ماجرا، یعنی ارسال زیردریایی هسته ای آمریکا به خلیج فارس دقیقا زمانی رخ داد که ناوگروه روسی که برای مشارکت در مانور نظامی در آفریقا وخلیج فارس حضور داشت برای سوخت گیری در بندر جده عربستان سعودی پهلو گرفت در حالی که روسیه در جیبوتی یک پایگاه نظامی دارد و این ناوگروه می توانست برای سوخت گیری و تامین نیاز های لژستیک به جیبوتی برود.
همین که عربستان سعودی تصمیم گرفت پذیرای این ناوگروه باشد آمریکایی ها را خشمگین کرد.
مخصوصا که این اواخر سعودی ها چندین اقدام انجام دادند که می دانستند خشم آمریکا را در میاورد مثل توافق با ایران در چین و اصرار بر ملاقات وزرای امور خارجه دو کشور در پکن.
این را در کنار پذیرایی بسیار سرد از بایدن در ریاض و در مقابل پذیرایی بسیار گرم از شی جین پین در ریاض قرار دهید تا متوجه شوید جریان از چه قرار است.
آمریکایی ها هر زمانی که احساس می کنند عرب ها در حال خروج از زیر سلطه آنها هستند بهانه می آورند که مدارکی به دست آورده اند که قرار است ایران به آنها حمله کند و بعد سوپر من آمریکایی سریع حضور پیدا می کند که بگوید من برای دفاع از شما اینجا هستم.
همیشه هم اطلاعات مربوط به حمله احتمالی توسط رسانه های آمریکایی وبه نقل از منابع موثق منتشر می شود.
مثلا در نوبت قبل آنها هواپیماهای بی 52 خود را به پرواز در آوردند و بردند پایگاه العدید قطر تا مثلا بگویند ما این هواپیماها را برای دفاع از شما فرستادیم و اگر ایران حمله نکرده از ترس این هواپیماها بوده.
البته دیگر عرب ها دست آمریکایی ها را خوانده اند و متوجه هستند که نه قرار است ایران حمله ای کند نه قرار است آمریکا برای خاطر چشم و ابروی آنها وارد درگیری با ایران شود، مساله فقط یک سناریوی تکراری است که آمریکایی ها از طریق آن میخواهند به عرب ها گوشزد کنند که امنیت شما گروی حضور من است.
امروزه با توجه به توافق اخیر میان ایران و عربستان سعودی و بحث هایی که در پی این توافق درباره صلح در یمن و دیگر کشورهای منطقه مطرح شده عرب ها یقین پیدا کرده اند که ایران هیچ برنامه ای برای حمله به آنها ندارد و بر عکس کنار آمدن با ایران بسیار از نظر مالی و از نظر امنیتی به نفع آنها است.
حتی بحث درباره اینکه شاید بتوان یک پیمان شامل امنیتی و نظامی میان کشورهای منطقه ایجاد کرد که تامین امنیت منطقه دست خود کشورهای منطقه باشد نیز مطرح می باشد.
در این شرایط قطعا حضور آمریکا در منطقه بی معنی خواهد بود و طبیعتا حجم سفارش تسلیحات این کشورها از آمریکا کم خواهد شد.