پشت پرده خودکشیِ بهتآور خواننده محبوب
مرگ مون بین از آن جهت برای بسیاری از جمله همکار او در گروه دو نفره Moonbin Sanha شوکهکننده بود که مون بین حتی در روزهای پیش از مرگش هم بسیار فعال بود و در حال آماده شدن برای اجرا در یکی از بزرگترین سالنهای کنسرت در کره در ماه میبود.
اگر از علاقمندان بازار جذاب موسیقی کشور کره جنوبی باشید یا دستکم از اخبار سلبریتیهای این کشور باخبر شوید حتما میدانید در روزهای گذشته یک ستاره دیگر هم بر اثر خودکشی جان خود را از دست داده است. اتفاقاتی از این دست معمولا باعث میشود رسانهها و مخاطبین بار دیگر به یاد فشار غیرقابل تحملی بیفتند که ستارههای موسیقی در کشور کره مجبور به تحملش هستند و به آسیبهای روانی اشاره کنند که در نتیجه همین فشار غیرعادی به وجود میآید.
به گزارش برترینها، چند روز پیش بود که خبر مرگ مون بین در ۲۵ سالگی، مردم کره و دنیا را شوکه کرد. مون بین یکی از اعضای گروه پسرانه استرو محسوب میشد و لیبلِ تهیه کننده آثار این گروه یعنی Fantagio مرگِ مونبین را تایید کرد.
جسد مون بین در خانهاش در سئول و توسط مدیر برنامههایش کشف شد و هرچند تحقیقات درباره مرگ او ادامه دارد، اما یک مقام پلیس کره که نخواست نامش فاش شود تایید کرد که به احتمال زیاد دلیل مرگ این ستاره خودکشی بوده است.
مون بین مانند بسیاری دیگر از ستارههای مشهور پاپِ کرهای از سن نسبتا کم جذبِ برنامههای کمپانیهای موسیقی در کره شد و در آنجا مانند بقیه، رفتار مانند یک ستاره کیپاپ را آموخت. برنامههایی که آموزش موسیقی بخش بسیار کوچکی از آن به حساب میآید و عمده تمرکز این برنامهها روی رعایت استانداردهای زیبایی غیرعادی و رژیمهای سختگیرانه و حتی نحوه حرف زدن و راه رفتن و لباس پوشیدن میباشد.
مرگ مون بین از آن جهت برای بسیاری از جمله همکار او در گروه دو نفره Moonbin Sanha شوکهکننده بود که مون بین حتی در روزهای پیش از مرگش هم بسیار فعال بود و در حال آماده شدن برای اجرا در یکی از بزرگترین سالنهای کنسرت در کره در ماه میبود.
جف بنجامین، ستوننویس بیلبورد و کیپاپ درباره مرگ مون بین میگوید: «هرچند مرگ هر ستاره جوانی در موسیقی شوکه کننده است، اما مرگ مون بین با توجه به حجم فعالیتهای او در هفتههای اخیر، همه را غافلگیر کرد. هیچکدام از افراد دور و بر او نمیتوانستند چنین اتفاقی را پیشبینی کنند چرا که مون بین همیشه مانند گربه چشایِر در آلیس در سرزمین عجایب، لبخندی بزرگ بر لب داشت.»
بیرحم مانند صنعت تولید کیپاپ
در پس همه زرق و برقهای شهرت و ثروت در کیپاپ، وجوهی ناخوشایند هم وجود دارد. وجوهی مانند سطح باورنکردنی رقابت در این صنعت، عدم وجود حریم خصوصی برای ستارهها، آزار و اذیت مداوم کاربران شبکههای اجتماعی و البته فشار افکار عمومی که برای نابود کردن روان هر جوانی کافی به نظر میرسد.
مون بین تنها ستاره آیندهدار کیپاپی نبود که در سالهای اخیر با مرگی مشابه طرفدارانش را غافلگیر کرده است. مخاطبان کیپاپ با شنیدن خبر مرگ مون بین به سرعت به یاد مرگ گو هارا افتادند. جسد گو هارا در سال ۲۰۱۹ و پس از آنکه مدتی توسط دوست پسر سابقش با هدف اخاذی و باجگیری تحت فشار قرار گرفته بود، پیدا شد.
مرگ گو هارا تنها چند ماه بعد از دوست صمیمیاش و دیگر ستاره مشهور کیپاپ یعنی سالی اتفاق افتاد. سالی پس از آنکه مدت زیادی از طرف کاربران شبکههای اجتماعی مورد توهین و فشار قرار گرفت، دست به خودکشی زد. مرگ سالی باعث شد افکار عمومی در کشور کره جنوبی نسبت به پدیده cyber Bullying هوشیارتر شود و مردم این کشور از مقامات درخواست کردند مجازاتهای سنگینتری برای این جرم پیشبینی شود.
تنها دو سال قبل از خودکشی سالی، جامعه موسیقی در کشور کره جنوبی یکی دیگر از ستارههایش را از دست داده بود. در سال ۲۰۱۷ جانگهیون پس از مدتها نبرد با افسردگی تصمیم به پایان دادن به زندگیاش گرفت.
اینها تنها نمونههایی از رواج خودکشی در بین ستارههای ثروتمند و مشهور کیپاپ است و پس از هر مورد بسیاری از مردم کره به یاد فشار سنگینی میافتند که این ستارهها مجبور به تحملشان هستند. امبِر لیو ستاره سابق گروه f (x) درباره همین موضوع با مجله People صحبت کرده است.
«در ابتدا همهچیز بینهایت باحال و جذاب به نظر میرسد، اما تنها مدتی بعد است که تنهایی و مسائل دیگر از راه میرسند.» امبر به ویژه بابت مرگ سالی تحت تاثیر قرار گرفته بود چرا که او و سالی اعضای گروهی مشترک بوند.
امبر درباره این موضوع که چرا افسردگی و دیگر مشکلات روانی ستارههای کیپاپ در شبکههای اجتماعی بروز پیدا نمیکند میگوید: «البته که پستهای همه ما در شبکههای اجتماعی پر خواهد بود از شادی و زرق و برق و لبخند چرا که اگر من به عنوان یک ستاره کیپاپ بخواهم از افسردگی و مشکلاتم حرف بزنم تمام هوادارانم را از دست خواهم داد.»
امبر همچنین درباره مرگ دوست و همکارش، سالی میگوید: «خیلی سخت بود. من به شدت عصبانی بودم. من حتی از خودم هم عصبانی بودم چرا که تنها چند هفته قبل از مرگ سالی با او حرف زده بودم و بارها و بارها به این فکر میکردم که شاید اگر فقط یک پیام به او داده بودم همهچیز متفاوت بود.»
«وقتی از زررق و برق و هیجان اولیه رد میشوی ناگهان به خودت میآیی و میبینی هر روز بیدار میشوی، به سر کار میروی، در ماشینت میخوابی و بعد به سمت اجرای بعدی رانندگی میکنی. این روند واقعا طاقت فرسا و ظالمانه است.»
امبر همچنین درباره فشاری حرف میزند که از طرف افکار عمومی روی شانههای این ستارههاست. فشاری ناعادلانه و همیشگی برای بینقص بودن. فشاری برای رعایت استانداردهایی در حوزه زیبایی که گاه با عقل سلیم و حتی فیزیولوژی انسان جور در نمیآید. «باور کنید وقتی با بقیه ستارههای کیپاپ ملاقات میکردم، بسیار بیشتر از موسیقی درباره رژیمهای غذایی حرف میزدیم. در مغز من و همه این ستارهها حک شده است که برای مورد قبول واقع شدن مجبور هستیم گرسنگی بکشیم.»
امبر در نهایت به رواج جراحی پلاستیک در میان ستارههای کیپاپ و حتی مردم عادی کره جنوبی اشاره میکند: «سئول یکی از بالاترین نرخهای جراحی پلاستیک در دنیا را دارد. در مترو و خیابان و تقریبا همهجا پر است از تبلیغات جراحی پلاستیک و برای اغلب دخترهای سئول استانداردهای زیبایی حتی از تحصیلات آکادمیک هم مهمتر است.»