«افروغ»؛ اصولگرای اصلاحطلب بود
مراسم بزرگداشت، عماد افروغ (جامعهشناس و نظریهپرداز سیاسی) از سوی شورای فرهنگ عمومی کشور، امروز در تالار وحدت برگزار شد و چهرههای مختلف فرهنگی و سیاسی، ضمن اشاره به منش و اندیشۀ افروغ به بیان خاطرات و نکاتی از زندگی او پرداختند.
مراسم بزرگداشت عماد افروغ - جامعهشناس - امروز ششم اردیبهشتماه ۱۴۰۲ با حضور محمدمهدی اسماعیلی و محمدحسین صفارهرندی (وزرای اسبق و کنونی وزارت ارشاد)، حجتالاسلام والمسلمین حاج علیاکبری (امام جمعه موقت تهران)، برخی از نمایندگان فعلی و اسبق مجلس شورای اسلامی همچون غلامعلی حداد عادل، علی مطهری، سعید ابوطالب و سیدمجید امامی (رئیس شورای فرهنگ عمومی) و خانواده زندهیاد افروغ در تالار وحدت برگزار شد.
در ابتدای مراسم، محمدحسین صفارهرندی - وزیر اسبق ارشاد - دربارهی عماد افروغ و اندیشههای او اینطور توضیح داد: او همیشه عالمانه با موضوعات روبهرو میشد و در عین حال مبارز همیشگی بود و همین امر سبب شد حتی در انگلستان نیز محبوس شود. حتی اعتصاب غذای دو هفتهای هم، صلابت او را کم نکرد. افروغ در مقام یک اصولگرا، اصلاحطلب بود.
در ادامه ، محمدمهدی اسماعیلی – وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی - نیز با اشاره چهار حوزهی همکاری مرحوم افروغ با این وزارتخانه گفت: در یک سال پایانی عمر افروغ در چهار حوزه، از جمله عضویت در شورای فرهنگ عمومی، عضویت در مرکز رصد، عضویت در هیئت نظارت بر کتاب و ... با او همکاری داشتیم. افروغ نظرات خود را میگفت و از انقلابیگری خود پشیمان نبود. او پرچمدار نقد درونگفتمانی بود و در تریبونهای رسمی نظام حرفهای خود را بیان میکرد و هیچ وقت تلاش نمیکرد از انقلابیگری فاصله بگیرد.
سیدعباس صالحی - رئیس مؤسسۀ اطلاعات - نیز در این مراسم با اشاره به تمایز افروغ در جریان روشنفکری در ۱۵۰ سال اخیر گفت: روشنفکران را از حیث داشتن مبنا به سه دسته طبقهبندی میکنم که شامل روشنفکران مقلّد، مذبذب و مبناگراست و افروغ در دسته سوم قرار داشت و همین امر به اندیشههای او استواری میداد.
او تمایز دیگر افروغ با دیگر روشنفکران را در نسبت با گفتمان رسمی دانست و گفت: در زمان ما که گفتمان رسمی همان گفتمان انقلاب اسلامی است، در برابر این گفتمان سه موضع مصلحتاندیشانه، نقّادانه و درون گفتمانی وجود دارد و در طول چهار دهه انقلاب، افروغ به نقد درون گفتمانی گرایش داشت. قالبشکنی، ساختارشکنی و رهایی از فرمها از تمایزات دیگر افروغ است و خود را آزادتر از این میدانست که در قالب فرمها باشد و به عنوان یک شخصیت آزاده قالبهای رسمی علم را نپذیرفت و خود را زودتر بازنشسته کرد.
صالحی با اشاره به نسبت روشنفکران با معنویت ادامه داد: روشنفکران شامل سه دسته معنویتستیزان، معنویتگریزان و معنویتگرایان هستند و افروغ جزء معنویتگرایان بود و معنویت در زندگی عملی و عینی او نمودار بود.
سعید ابوطالب، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی نیز در این مراسم با اشاره به پاسخهایی که افروغ برای بیشتر سؤالات اجتماعی داشت، گفت: زبان افروغ را نمیفهمیدم؛ از این رو همه تحصیلاتم را جمع کردم و کتابهایم را دور ریختم و فلسفه علوم اجتماعی را دوباره خواندم و متوجه شدم پاسخ بسیاری از سؤالات را میداند و زیسته و یافته است.
ابوطالب با اشاره به پاسخهایی که افروغ برای بیشتر سؤالات اجتماعی داشت، گفت: افروغ جرئت بیان پاسخ به پرسشهایی را داشت که سایرین نداشتند. دور قدرت و مواهب دنیایی را به معنای واقعی خط کشیده بود. مردی بود که از او مجسمه وارستگی در ذهنم ساختم و اسمش را «ایستاده با مشت» گذاشتم. او مردی آزاده بود که دل از همهچیز و همهکس کَنده بود و متأسفانه مجال ندادند و ندادیم. ما او را به لفور تبعید کردیم و تا جایی که توانستیم تریبونها را از او گرفتیم. ایکاش بیشتر نزدمان بود.
علی ربیعی – سخنگوی دولت روحانی نیز ضمن تسلیت درگذشت عماد افروغ به جامعۀ علوم اجتماعی، دربارۀ خوانش افروغ در نسبت با وضعیت فعلی جامعه گفت: در جامعۀ ما، فاصلۀ بین گفتار، نوشتار و رفتار زیاد است. افروغ دوگانه صحبت نکرد و هرچه بود، خودش بود؛ این در حالی است که آدمها این روزها چند رو حرف میزنند. افروغ اهل تظاهر و ریا نبود، حرف نمیبافت، حرف را مییافت. او آنچه یافته بود، بحث میکرد. این روزها آدمهای بسیاری را میبینیم که با دانشی محدود، فریادهای بسیاری میزنند. افروغ عدالتبنیان بود و این برای او نهادینه شده بود؛ از بحث توزیع و توسعهی منابع بین شهرها تا سیاستگذاریهای کلان.
او نظریهها را مطالعه میکرد، چنانچه بیماری بزرگ جامعه ایران امروز، فقدان نظریه و سیاستگذاریها بدون ارتباط با مردم و نظریه است.
ربیعی افزود: ما همواره هر مشکلی را از جمله زلزله به بیرون ارجاع میدهیم، به جایی غیر از خودمان اما او به جامعهشناسیِ خودانتقادی باور داشت و بهدنبال کامنتخواهی و هوراکِشی نبود.
ربیعی در پایان، در میانه ایستادن را بسیار سختتر از سوگیری دانست و دربارۀ آن گفت: میانهروی سختترین کار است، از طرفی برخی به آنها وسطباز میگویند اما در تعریف درست، «میانه بودن» به معنای نقد هر سو است.
«عماد افروغ» تحلیلگر و جامعهشناس سحرگاه شب بیستوسوم ماه رمضان ۱۴۰۲ پس از یک دورۀ طولانی تحمّل سخت بیماری، درگذشت.