برگزاری اولین رویداد مناظره اساتید و نخبگان دانشگاهی
اولین رویداد مناظره اساتید و نخبگان دانشگاهی (بیان) در دانشگاه علم و فرهنگ برگزار شد.
به گزارش ایران اکونومیست، دکتر رضا فریدزاده، رئیس سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی در اولین دوره مناظره اساتید دانشگاهی و نخبگان (بیان) ضمن تشکر از همراهی و همکاری دانشگاه علم و فرهنگ در برگزاری اولین رویداد طرح بیان، گفت: مطمئن هستیم که رویداد مناظره اساتید و نخبگان دانشگاهی در قدمهای بعدی جزو فعالیتهای فرهنگی اثرگذاری خواهد بود که بین مخاطبان فرهنگی و دانشگاهی بسیار مورد استقبال قرار خواهد گرفت. متاسفانه ما از گفتوگو و مناظره فرار میکنیم؛ درحالیکه راه حل مشکلات در نزدیک شدن نگرشها و صحبت پیرامون تفاوتها است.
دکتر منوچهر جهانیان، عضو هیئت علمی دانشگاه علم و فرهنگ و مدیر نشست ضمن تشکر از سازمان دانشجویان، بیان کرد: جامعه علمی کشور با فرصتی که از طرف سازمان دانشجویان در امر گفتوگو و هماندیشی ایجاد شده است، میتواند همدلانهتر به گفتگو بنشیند و اساتید از این فرصت در راستای رشد و ارتقای علم و دانش خود استفاده کنند. همچنین یافتههای خود را در معرض نقد و بررسی بگذارند.
در ادامه، دکتر آرش حیدری نویسنده کتاب «واژگونه خوانی استبداد»، به بیان توضیحاتی در جهت معرفی کتاب پرداخت و افزود: در این کتاب تلاش کردم تا ۲ مورد را در تاریخ مسالهدار کنم. ابتدا مسیری که در تاریخ طی شده است. مسیر گفتمان استبدادی و کلانروایتهای کلیشهای و قاطع که به تعریف استبداد میپردازد را مسالهدار کردم. علی الخصوص نظریه دکتر همایون کاتوزیان در باب استبداد را در این کتاب به عنوان جدی ترین منتقد ایشان بازخوانی کردم. چطور ممکن است سرزمینی که مجموعه بزرگی از جنبشهای اجتماعی و مبارزهها بوده است، از شناخت استبداد ناتوان باشد. از این منظر، ایده استبدادی بودن تاریخ ایران را در این کتاب بازخوانی کردم و قصد داشتم به دو پرسش مهم پاسخ دهم یا دست کم این دو پرسش را در ذهن خواننده روشن کنم؛ اول اینکه چرا ما ایرانیان خودمان را استبدادی میخوانیم؟ و دوم اینکه نتیجه استبدادی خواندن تاریخ ایران برای مردم چه بوده است.
کلان روایتهایی که به طور کلیشه در تاریخ اندیشهای ما روایت مطلق ساختند، اندیشه را در یک بن بست محتوایی قرار دادند و موجب نادیده گرفتن و ضعیف دیده شدن کردارهای مادی و عینی میشوند. هستی اجتماعی موجب بروز لحظات اجتماعی میشود و این لحظات مقطعی رخدادهایی ایجاد میکند، این رخدادها، بحران میشود و ساختارهای اجتماعی و اقتصادی کشور را درهم میکوبد. کشور در بحرانی قرار میگیرد که ادامه کشورداری را دشوار میکند.
وی ادامه داد: در این کتاب به این رخدادها اشاره میکنم و با تکیه بر سه عامل وبا، جنگ و قحطی به بازخوانی ریشهها و روایتهای استبداد کشور میپردازم. دو عامل در خوانش استبدادی تاثیر دارند. "نیروی مشروطه خواه" که وفادار به کثرت اجتماعی و کارآمدی بودند و "نیروی تنظیماتچی" که معتقد بودند ملتی داریم که عقب مانده است و دولتی داریم که کاربلد نیست. بخش عمدهای از مدعیان نظریه استبداد ایران، در عمل مدام درحال بزرگ کردن دولت و تربیت کردن ملت هستند. تنظیماتچیها شکل خاصی از تاریخ ایران را به نمایش میگذارند. در حالی که نظم بینالملل هر زمان با بیماری و قحطی فراگیر مواجه شود، خصلتهای جنبشی در جامعه فعال میشود.
دکتر مهدی نجف زاده، دانشیار علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد به عنوان منتقد کتاب، افزود: در برخی از نظریههای تاریخی و اجتماعی برمبنای ادبیات خلاف آمد نظریهپردازی و تحلیل انجام میگیرد. ادبیات "خلاف آمد" کلانروایتها را در هم میشکند، از این رو برای زیر سوال بردن کلانروایتها نیازمند استدلال و پایههای نظری و ارجاعی بسیار قوی هستند. پایه استدلالی برخی از این روایتهای خلافآمد و درهم شکننده برمبنای نظریه تبار شناسی فوکو است. قحطی، جنگ و وبا باعث شد که استبداد پراگماتیک شود. نظریههایی که تاریخ ایران را بررسی میکنند مثل نظریه جامعه کلنگی و نظریه امتناع تفکر در این کتاب توسط نویسنده درهم میشکند و نقد میشود، اما چیزی که از طرف نویسنده مجهول باقی میماند، این است که این طرح پرسش کجاها را هدفگیری میکند؛ به طور مثال در شرقشناسی ادوارد سعید شرق خود را میشناسد و مفهوم ناسیونالیسم شکل میگیرد، اما نظریه خلاف آمد نه تنها در نقد این رویکرد مؤثر نیستند، بلکه این آب را نیز گل آلود میکنند.
وی ادامه داد: تبارشناسی فوکو الهام گرفته از پدیدههایی است که برای فهم آن باید به صحنههای آغازین تاریخ برگردیم، درحالیکه در ایران به سختی میتوانیم به منابع دست نخورده و روایت های آغازین واقعی دسترسی داشته باشیم. این درحالی بود که نویسنده از منابعی استفاده کرده که از کجا تشخیص داده اینها منابع آغازین هستند. به عنوان مثال کتاب حیرتنامه میرزا ابوالحسنخان ایلچی به عنوان منبع دست اول و آغازین مد نظر نویسنده نبوده. کتاب واژگونهخوانی استبداد ایرانی علیرغم جسارت درخشانش، بیشتر اما در حد ادعاست، در مرحله استنتاج و ارجاع ضعیف است. در استفاده از منابع نویسنده از در دسترسترین آنها استفاده کرده و به اولین نشانهای که رسید، گفت این همان نمونه است. در انتقاد از تنظیماتچیها نویسنده نظم و کنترل را زیر سوال میبرد، درحالیکه دولت یک مفهوم مدرن است و استبداد زاییده عدم قدرتمند بودن و ضعیف بودن دولت است. دولت کارویژه اصلی خود را انجام نمیدهد؛ از این رو تداخلی بین دولت مقتدر و دولت مستبد شکل میگیرد. همچنین در این کتاب بیماری، جنگ و قحطی محور اصلی روایت استبداد ایران میشود و نقش عوامل دیگر بسیار کم رنگ میشود. نقش آشنایی با تمدن غرب، نقش سفرنامهها و نقش روشنفکران و تجددگرایان بسیار کم رنگ و ضعیف نشان داده شده و روایتهای این حوزه کم وزن و کم رونق است، همچنین در سیر تطبیق نهادهای سنتی با نهادهای مدرنیته نویسنده کم توجه است، در یک نگاه نویسنده میخواهد با طرح ادعای جدید با نظریه دولت گلاویز شود.
در ادامه دکتر داریوش رحمانیان، استاد تاریخ دانشگاه تهران به عنوان منتقد بعدی ضمن تشکر از نویسنده کتاب، بیان کرد: وقتی کتاب خوانده میشود، تمنای گفتگو با نویسنده را بر میانگیزد، هم بر سر اختلافها و هم بر سر همدلیها و من ابتدا از همدلیها با نویسنده کتاب نظراتم را بیان میکنم. ما در علوم انسانی وضعیتمان چندان خوب نیست. علیالخصوص تاریخ که زیر فشار شدید کلانروایتها و کلیشهها است. بنابراین یکی از فوریتهای پیش روی جامعه علمی بازخوانی و شکستن کلانروایتهاست تا دریچهای جدید از علم بر روی نخبگان باز شود. باید ببینید مردم به گذشته و تاریخ چگونه نگاه میکنند؟ مساله ما داستان گذشته نیست. وقتی به تاریخ نگاه میکنیم، میبینیم مساله ما اکنون است. اینکه استبداد چگونه صورتبندی شده است و چگونه متولد میشود، سؤالی است که ما را نسبت به نقاط ضعف و خلأهای روایتهای کلیشهای آگاه میکند. یکی از توجهاتی که تاریخنویسی ما باید در نظر داشته باشد و این کتاب به درستی به آن پرداخته، توجه به گفتمانها و نقاط مغفول ماندهای است که زیر بار کلانروایتها مرده و دفن شده است.
وی یادآور شد: دکتر حیدری با رویکردی که از خود به جا گذاشته، پیشوای رویکرد باستانشناسی گفتارها و گفتمانها شده که موجب تحول در دستگاه تبارشناسی میشل فوکو خواهدشد.
وی ادامه داد: باور ما در کلانروایتها، در شخصپرستی و مصادیق مشخص و قاطع منحصر میشود، در حالیکه در این کتاب وضعیتی خلق میشود که درک استبداد به عنوان یک نظام و در اندیشه تعریف میشود. در واقع نویسنده موجب پیدایش گفتمان جدیدی از استبداد شده که استبداد را به عنوان یک روند و نهاد تعریف کرده است. اما نقدی که به نویسنده وارد است، این است که ایشان در این گفتمان جدید دچار مبالغه و رادیکالیسم بسیار حاد شدند.
در انتهای نشست، دکتر حیدری با تشکر از منتقدین و مخاطبان جلسه، افزود: جلسات علمی تصنعی شده است. در حالیکه هیچ تحسینی بهتر از نقد نیست. نقد لاغر بودن روایت من در مواجهه با غرب نقد درستی است، اما من آگاهانه این کار را کردم. چون تمرکز من در کتاب و فهم من مساله همایندی و تلاقی است و به علتیابی که از فلسفه دکارت ریشه میگیرد، در این کتاب و رویکرد استفاده نکردم. پدیدههای ترکیب شده در کتاب چون تازه متولد نشدند، سوالی که پیش میآید، این است که چگونه با هم ترکیب شدند؟ مساله من در این کتاب تولد گفتار غالب است، به همین دلیل به دنبال گسستی در نظم پیشین هستیم. این کتاب تاریخ سلطه و غلبه دولت را روایت میکند و تاریخ مقاومت را من در جلد دوم این کتاب روایت میکنم.
در این برنامه از پوستر اولین رویداد مناظره اساتید و نخبگان دانشگاهی طرح بیان رونمایی شد و از اساتید حاضر در جلسه تقدیر و تشکر به عمل آمد.
به گزارش روابط عمومی سازمان امور دانشجویان جهاد دانشگاهی، اولین دوره مناظره اساتید دانشگاهی و نخبگان(طرح بیان) با محوریت نقد و بررسی کتاب «واژگونهخوانی استبداد» اثر دکتر آرش حیدری و با حضور اساتید منتقد دکتر مهدی نجفزاده، استاد علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد و دکتر داریوش رحمانیان، استاد تاریخ دانشگاه تهران و دکتر منوچهر جهانیان، استادیار دانشگاه علم و فرهنگ به عنوان دبیر نشست در دانشگاه علم و فرهنگ برگزار شد.