چرا صندوق «عدالت ناصری» پر از نامه‌های ناسزا و لعنت شد؟


چرا صندوق «عدالت ناصری» پر از نامه‌های ناسزا و لعنت شد؟

در عهد ناصری شکایت از دولتی‌ها و مقامات و درباریان به اوج می‌رسد. همین موضوع باعث شد تا شاه قاجار دست به ابتکاری بزند و سال ۱۲۵۲ شمسی دستور ساخت «صندوق عدالت» را بدهد که به «صندوق عدالت ناصری» معروف شد.

عدالت‌گستری به سبک شاه قاجار ناصرالدین‌شاه را باید در قصه صندوق «عدالت ناصری» جستجو کرد؛ صندوقی که با بوق و کرنای بسیار در ارگ تهران جا خوش کرد و در نهایت نه شاه آن را جدی گرفت و نه مردم.

به گزارش همشهری آنلاین، داستان از آنجا شروع شد که ناصرالدین‌شاه تصمیم می‌گیرد خود را شاهی عادل معرفی کند. این در حالی بود که رفتار‌های او با آنچه عدالت‌گستری می‌پنداشت زمین تا آسمان فرق داشت. عدالت‌گستری او در این حد بود که خود می‌نویسد: «شب را در کرمانشاه بیتوته کردیم، جماعت کثیری آمده بودند به تظلم، گویا والی آنجا ظلم را از حد گذرانده است، سر خُلق نبودیم، دادیم همه را چوب مفصل زدند.»

در عهد ناصری شکایت از دولتی‌ها و مقامات و درباریان به اوج می‌رسد. همین موضوع باعث شد تا شاه قاجار دست به ابتکاری بزند و سال ۱۲۵۲ شمسی دستور ساخت «صندوق عدالت» را بدهد که به «صندوق عدالت ناصری» معروف شد.

متن دستور ساخت صندوق عدالت

متن دستور ساخت صندوق عدالت

این صندوق در میدان ارگ تهران ساخته شد و دستور ساخت صندوقی مشابه آن در روستا‌ها و محلات دیگر نیز صادر شد.

برای تأسیس صندوق اعلان رسمی دادند که: «مقرر فرموده‌اند که صندوقی از چوب مثل جعبه در نهایت تنقیح و خوبی ساخته شود و آن صندوق دری خواهد داشت که مقفل ممهور خواهد بود و کلید آن در حضور مهر ظهور همایونی است و بالای صندوق منفذی دارد به‌قدر اینکه عریضه و کاغذی به آن فرو رود و آن صندوق را در میدان بزرگ ارگ که محل عبور و مرور جمیع مردم است، نصب خواهند کرد.»

قرار شد صندوق را هفته‌ای دو بار خالی کنند و نامه‌ها را پیش ناصرالدین‌شاه ببرند. بعد از مدتی مردم فهمیدند اصلاً دادخواهی بحقی وجود ندارد و صندوق پُر شد از ناسزا و لعنت. «مخبرالسلطنه هدایت» در کتاب «خاطرات و خطرات» درباره این صندوق البته غیرمنصفانه گزارش داده است: «صندوقی به اسم صندوق عدالت در شهر نصب کردند که متظلمین، تظلم خودشان را در آن بیفکنند و به شاه برسد و از بس اراذل‌واوباش اراجیف در صندوق می‌انداختند، صندوق‌ها را کندند و موقوف شد. محل تعجب است که طبع این مردم بیشتر به طرف هزل و لغو مایل است و هر کاری را به مسخرگی می‌کشانند.»

صندوق عدالت ناصری

کارگران در حال ساخت صندوق عدالت ناصری

در شهر‌های دیگر هم وضعیت این‌گونه بود که تا مدتی عریضه‌ای دریافت نمی‌شد و ناصرالدین هم خوشحال شده بود که انگار کسی شکایتی ندارد یا شاید هم تعجب کرده بود و عاقبت معلوم شد: «حاکمان در ولایات، چند نفر از عمال خود را در اطراف صندوق‌ها گذاشته بودند تا هر کسی به صندوق‌ها نزدیک شد با پس‌گردنی و شلاق مواجه گردد.»


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

جملات تولدت مبارک پسرم (جملات زیبای تبریک تولد مادر به پسر)