مروری بر سریال های خارجی تلویزیون از دهه 60 تا امروز
سریال هایی که با فرهنگ ایرانی اسلامی تفاوت زیادی داشتند، ولی خانواده ها به شکل موج گونهای به این شبکه ها روی آوردند و آنقدر سریال دیدند که یا خسته شدند و کنار گذاشتند یا 54269 تلویزیون 1402/03/10
مردم عادت کرده بودند اسمهای کوچک خارجی را به زبان بیاورند تا نشان بدهند پیگیری یک زندگی در گوشهای دیگر از جهان چقدر برایشان مهم است. اصطلاح «خیابانها خلوت میشد» را برای تلویزیون دهه شصت و سریالهای پرمخاطبش به کار بردهاند همان موقع که هفتهای یک سریال بیشتر پخش نمیشد و تنها دو کانال تلویزیونی داشتیم. اوشین، هانیکو، درک، پوآرو، خانم مارپل، شمشیر تیپو سلطان و... سریالهای پرمخاطبی بودند که محتوای خوب و جذابی داشتند و تا حد زیادی با فرهنگ ایرانی همسو بودند.
بیشتر بدانید : سریال های خارجی که شما را به خاطرات دهه شصت می برد + عکس
سال های دور از خانه
مردم به آن «اوشین» میگفتند و داستان تلاشهای دختری روستایی بود که مراحل رشد و پیشرفت را طی میکرد. حس مبارزه با مسائل و در نهایت موفقشدنهای او آنقدر به ذائقه مردم یک کشور انقلابی و در عین حال مشغول جنگ خوش آمد که با شروع سریال، خیابانها خلوت میشد و امروز اگر باز «اوشین» را ببینند، به یاد روزهای امیدواری برای ساختن میافتند.
بیشتر بدانید : نگاهی به زندگی شخصی و هنری «اوشین»
داستان یک زندگی
هانیکو، سریال شرقی دیگری بود که باز شخصیت اول آن یک زن بود، اینبار هانیکو جای اوشین مینشیند تا با تلاش و کوشش زیاد از یک خانواده نسبتا فقیر برخیزد و به تشویق استادش موفق به ادامه تحصیل شود و در نهایت به عنوان اولین زن خبرنگار ژاپنی در یکی از روزنامه های کشورش استخدام شود. این سریال محصول 1986 بود که در ایران از شبکه2 پخش شد. دورانی که ما همچنان به تلاش و قناعت بیشتر نیاز داشتیم، دورانی که زنان دوباره وارد فعالیتهای اجتماعی می شدند، این دو عنصر علاوه بر محدودیت شبکه و سریال، پرمخاطب شدن هانیکو را در پی داشت.
جنگجویان کوهستان
بر اساس یکى از شاهکارهای ادبیات کلاسیک چین به نام «لبه آب» اثر «شی نایان» و «لو گوانجونگ» نوشته شده بود که داستان ۱۰۸ قهرمان از سراسر چین را که در مکانی به نام «لیانگ شانپو» جمع شدهاند و علیه ظلم و فساد حکومتی قیام میکنند و در نهایت جاودانه میشوند، بیان میکند. این سریال ۲۶ قسمتی را شبکه تلویزیونی «ان اچ کی» تولید کرد و از سال ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۴از همین شبکه در ژاپن پخش شد. بعد از آن بین سالهای ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۰، کشورهای انگلستان، فرانسه، هلند، اسپانیا و آلمان غربی آن را پخش کردند، در کشور ما برای اولینبار در دهه شصت از شبکه یک پخش شد.
ارتش سری
سریالی با فضای جنگ جهانی بود که اتفاقات مربوط به یک گروه نجات در بلژیک را روایت میکرد. فعالیتهای این گروه بیشتر فراریدادن خلبانهای بریتانیایی که هواپیمایشان در بلژیک سقوط میکرد، بود.اعضای این گروه در بروکسل رستورانی داشتند و با افسران گشتاپو که آن شهر را اشغال کرده بودند، رفتار خوبی داشتند. نکتهای که پس از جنگ برای آنها دردسرساز میشود، چون مردم شهر فکر میکنند آنها با افسران گشتاپو دوست بودهاند. سریال ارتش سری محصول سال 1977 شبکه بیبیسی بود که در ایران با استقبال زیادی مواجه شد.
بیشتر بدانید : خاطره انگیزترین سریال های پلیسی جنایی تلویزیون + عکس
سریال کاراگاهی درک
درک، یکی دیگر از سریال های پرمخاطب تلویزیون و جزو اولینهای پلیسی بود. این سریال در بیش از 100 کشور جهان پخش میشد. درک در فاصله سالهای۱۹۷۴ و ۱۹۹۸ روی آنتن رفت و درباره کارآگاه سربازرس «اشتفان درک» و دستیارش «هری کلاین» بود که موارد قتل را در مونیخ و حومهاش حل میکردند.
تلویزیون ایران در سه دهه گذشته سریالهای پرمخاطب دیگری پخش کرد. شمشیر تیپوسلطان، پوآرو، خانم مارپل، هشدار برای کبرا 11 ، جواهری در قصر، پرستاران، جومونگ و برخی سریالهای مصری و لبنانی از جمله این مجموعهها بودند که همگی در کنار برخی سریالهای پرمخاطب داخلی مثل امامعلی(ع)، ولایت عشق، مدار صفردرجه، کیف انگلیسی، آینه، سلطان و شبان، روزی روزگاری، آینه عبرت، نرگس، پهلوانان نمیمیرند، شب دهم، مردان آنجلس و شوق پرواز همگی توانستند تلویزیون را مرکز توجه مخاطب قرار دهند. گرچه بیشتر، سریالهای دهه شصت به خاطر شرایط زمان پخش در حافظه مخاطبان باقی ماندهاند اما شاهد هستیم برخی سریالهای دهه نود مخاطب خوبی داشتهاند.
سوال اینجاست در دهه 90 چه اتفاقی میافتد که روند جذب مخاطب تلویزیون مشخص نیست. شاید دلیل پرمخاطبشدن سریالهای دهه 90 را مخاطبان، به شکل تصادفی و نه از روی برنامهریزی و وفاداری قبلی به تلویزیون رقم زدهاند. این یک فرض است اما بیشک دلایل زیادی در روند جذب مخاطب وجود دارد. امکان دسترسی به ماهواره که البته برای همه کشورهای جهان بوده، یکی از دلایل محکم ماجراست. در حالیکه به نظر میرسد تلویزیون کشورهای اروپایی، آمریکایی و آسیای شرقی به معضل تلویزیون ما دچار نشدهاند. بعدها مسئله تفاوت زبانی شبکههای تلویزیونی خارجی حل شد، شکلگیری شبکههای ماهوارهای فارسیزبان راه حل شکار مخاطبان ایرانی بود، سریالهایی که با فرهنگ ایرانی اسلامی تفاوت زیادی داشتند، ولی خانوادهها به شکل موجگونهای به این شبکهها روی آوردند و آنقدر سریال دیدند که یا خسته شدند و کنار گذاشتند یا آسیب دیدند.
گسترش سریالهای ترکیهای، کرهای و کلمبیایی با دوبلههای ضعیف فارسی که در آن از روابط غیراخلاقی حساسیتزدایی میشد، نوعی حمله به مخاطبی بود که فقط دنبال تنوع و سرگرمی میگشت و نه لرزان شدن بنیان خانوادهاش. با وجودی که شبکههای داخلی را زیاد کردیم و بودجههای مناسبی برای سریالهای داخلی پرداختیم، باز اتفاق زمانهای گذشته تکرار نشد، مسئلهای که اینجا بهذهن خطور میکند، نحوه برخورد با سریالهای خارجی جدید است. آیا ما مثل گذشته آنها را خریداری و به بهترین شکل ممکن دوبله کردیم؟ یا رشد و توسعه شبکههای داخلی و بالارفتن توانایی سریالسازی باعث شد نیازی به همگامبودن با بهترینهای دنیا نداشته باشیم، تا جایی که مخاطب به دلیل امکان دسترسی از راه اینترنت، راه انتخاب را خودش بپیماید.
«ابوالفضل علمبیگی»، مسئول تامین برنامههای خارجی شبکه تهران در گفتوگو با «تهران امروز» علاوه بر افزایش رقابت با شبکههای خارجی به رقابت شبکههای داخلی بر سر تامین و پخش فیلم و سریال اشاره میکند و میگوید: «این موضوع باعث شده شبکههای زیادی برای نمایش فیلم و سریال داشته باشیم. برای مثال شبکه نمایش فیلم یک شبکه تخصصی در این زمینه است که دستش برای پخش بسیاری از فیلمها باز است و تعریف متفاوتی در این زمینه دارد و جنگ ستارگان یک تا 3 را پخش میکند؛ کاری که شبکه تهران نمیتواند بکند. ضمن اینکه شبکه سریال هم در راه است.» علمبیگی درباره محتوای سریالهای خارجی میگوید از سال 2000 به بعد تولیدات کشورهای اروپایی و غربی بهلحاظ محتوا خیلی فرق کرده و از محتوای خانوادگی و اخلاقی به سمت فیلمهای غیراخلاقی یا خشن حرکت کرده و همین موضوع کار تامین شبکههای مختلف داخلی برای انتخاب را سخت کرده است. او میگوید پیشتر اگر فیلمی محتوای غیراخلاقی داشت قابلویراستاری بود اما اکنون این امکان کمتر شده.
علمبیگی از وجود گروه تحقیق برای انتخاب سریالها و فیلمهای خارجی میگوید: «هرچند گاهی فیلمی پخش شده و در بازبینی مجدد مشخص شده این فیلم برخلاف ارزشها و منافع ماست و جلوی بازپخش آن گرفته شده است، یکی دیگر از مسائل انتخاب فیلمها و سریالها رقابت با سایر شبکههای خارجی است.» او میگوید: «ما گاه برای خرید حق کپیرایت یک فیلم تا 10میلیون تومان هزینه میکنیم و قبل از خرید، تحقیق و بازبینی داریم. از جمله سریال معماهای پلیسی «مرداک» را ابتدا شناسایی کردیم و چون به لحاظ محتوا مسئلهای نداشت، برای بازبینی تهیه شد اما موقع خرید، کمپانی انگلیسی گفت آن را به شبکه «منوتو» فروخته و چون هر دو شبکه در خاورمیانه هستید، نمیتواند آن را به ایران بفروشد و باید منتظر باشید پخش این شبکه تمام شود. در حالیکه «منوتو» شبکه خود آنهاست و بعید میدانم آن را خریده باشند.» نکته مهم محتوای سریالهای داخلی است. گویا تاکنون مطالعه دقیق و حسابشدهای روی دلایل پرمخاطب شدن سریالهای گذشته صورت نگرفته است. چون همچنان شاهدیم هرگاه تلویزیون سریال خوبی میسازد، دیده میشود و مردم از آن استقبال میکنند، محتوایی که در ظاهر باید با عمق روحیاتشان سازگار باشد و زندگی واقعی، دور از یکنواختی و کلیشهسازی خودشان را نشان بدهد؛ نوعی زندگی که در آن مردم تغییراتشان را شاهد باشند و برای مسائلشان همدرد و گاه راهحل بیابند.
بیشتر بدانید : مروری بر جذابترین برنامهها و سریالهای دهه 60
بیشتر بدانید : همه سریالهای محبوب دنیا با موضوع دکتر و پرستار!
بیشتر بدانید : شمال 60: روایتی از زندگی پرماجرای سرخپوستان کانادایی
بیشتر بدانید : متن پیش فرض برای لینک پیش فرض
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: tehrooz.com