راهکارها و الگوهای پیاده سازی تامین مالی دیجیتال


راهکارها و الگوهای پیاده سازی تامین مالی دیجیتال

به نظر می رسد در شرایطی که محدودیت هایی در حوزه های مالی و پرداخت های بین المللی پیش روی یک اقتصاد وجود داشته باشد، بتوان از طریق رمز ارزها در کنار ظرفیت های موجود، به تامین مالی پروژه ها پرداخت.

سرویس دیدگاه مشرق - تامین مالی، هنر و علم مدیریت وجه نقد است. هدف از تامین مالی، سرمایه گذاری، سودآوری، کاهش ریسک و برطرف کردن نیازهای اقتصادی و اجتماعی هر سازمان و حتی هر کشوری است.

از نگرانی های بنگاه های اقتصادی در جهان، تامین منابع مطلوب مالی می باشد. در حقیقت، هدف اصلی از هر نوع فعالیت اقتصادی سودآوری است و کسب سود بدون وجود منابع مالی امکان پذیر نمی باشد. باتوجه به اینکه رمز ارزها می توانند به عنوان یک ابزار پرداخت، بدون استفاده از خدمات موسسات و واسطه های مالی مورداستفاده قرار گیرند،

به نظر می رسد در شرایطی که محدودیت هایی در حوزه های مالی و پرداخت های بین المللی پیش روی یک اقتصاد وجود داشته باشد، بتوان از طریق رمز ارزها در کنار ظرفیت های موجود، به تامین مالی پروژه ها پرداخت.

ضرورت و اهداف پژوهش

صنعت مالی دیجیتال به سرعت در سراسر جهان در حال گسترش است و تنظیم گرها و سیاستگذاران نیاز به ارائه یک محیط قانونی و تنظیم گری مناسب امن و سالم در بازارهای مالی هستند. از طرفی دنیای پیچیده مبادلات متاثر از برخی واقعیت های اقتصادی پایه، طرف های مبادله را با چالش در حوزه تامین مالی مواجه می سازد.

در زمان بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ نااطمینانی به واسطه های مالی متمرکز (عمدتا بانک ها) موجب شد تا بر مسئله لزوم رفع اعتماد به نهاد ثالث واسطه ای در تعاملات مالی کنونی متمرکز شده و دریافتند که در صورت حذف نهاد واسط مورد اعتماد طرفین مبادله، کاهش هزینه مبادله در اقتصاد حاصل نمی شود.

بر این اساس، یک نسخه از پول الکترونیکی همتا به همتا موسوم به بیت کوین در تراکنش های برخط را معرفی نمودند که به صورت مستقیم و بدون دخالت نهادها و موسسات پولی و مالی قابل انتقال می باشد. ظرفیت ایجاد شده، زمینه را برای نوآوری در حوزه های مختلف فراهم می سازد.

با توجه به ادعای رفع نیاز به وسیله واسطه های پولی و مالی در مناسبات مالی و اقتصادی در جریان تجارت توسط مبدعان این حوزه، ضرورت بررسی ظرفیت های فناوری معرفی شده موسوم به رمز ارز در شرایط کنونی کشور، حائز اهمیت است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی راهکارها و الگوهای پیاده‌سازی تامین مالی دیجیتال، چالش های پیش روی آن و موانع پیش برد تامین سرمایه دیجیتال می باشد.

چالش های نظام تامین مالی ایران

چالش های مختلفی در نظام تامین مالی ایران وجود دارد که عبارتند از: «چالش های فرابخشی در نظام تامین مالی در اقتصاد ایران»، «چالش های تامین مالی از طریق سیستم بانکی»، «چالش های تامین مالی از طریق بازار سهام»، «چالش های تامین مالی از طریق بازار بدهی»، «چالشهای صنعت بیمه و تضمین»، «چالش های تامین مالی خارجی» و «چالش های دولت در تامین مالی» که در ادامه به بررسی ۳ مورد از آنها پرداخته می شود:

-چالش های فرابخشی در نظام تامین مالی در اقتصاد ایران: برخی از چالش های این حوزه عبارتند از: «اطلاعات نامتقارن، کژگزینی و کژمنشی (فقدان نظام یکپارچه اطلاعات)»، «حجم پایین و نوسان جریان منابع مالی و عدم اطمینان در بازارها» و «ضعف در اهرم کردن منابع برای تامین مالی»؛

-چالش های دولت در تامین مالی: برخی از این چالش ها عبارتند از: «غلبه دیدگاه تملک دارایی های سرمایه ای بر دیدگاه توسعه طرحهای زیربنایی»، «فقدان یک برنامه استراتژیک در جهت مدیریت ریسکهای مالی دولت» و «نبود یک برنامه جامع برای به کارگیری و مولدسازی دارایی های دولت»؛

-چالش تامین مالی خارجی: برخی از این چالش ها عبارتند از: «نوسان بالای نرخ ارز و درنتیجه زیان قابل توجه سرمایه گذاران خارجی»، «محدودیت ناشی از تحریم و بسته بودن کانالهای مالی بین المللی» و «عدم توسعه سازوکارهای حقوقی و قراردادی تامین مالی بین المللی».

دیجیتالی سازی و حمایت از تامین مالی اهداف توسعه پایدار

پلتفرم ‌های همراه و تجزیه و تحلیل داده‌ ها، خدمات مالی پیچیده ‌ای را به بازارهای انبوه می‌آورند و تعداد زیادی کسب و کار و افرادی که هر سال تریلیون‌ ها دلار را آنلاین خرج می‌کنند، به آنها وابسته هستند.

دولت ‌ها در حال دیجیتالی کردن تامین مالی عمومی هستند و بخشی از تجارت سهام عمومی توسط صندوق‌ های با مدیریت رایانه‌ محور انجام می‌شود. برای تحت کنترل درآوردن پتانسیل دیجیتالی شدن در تامین مالی اهداف توسعه پایدار، موانع و ریسک‌ های دیجیتال باید برطرف شوند.

برای کنترل دیجیتالی شدن در ارائه تامین مالی اهداف توسعه پایدار، نوآوری ‌های دولتی نیاز است و اهداف و تعهدات توسعه پایدار باید در متن قانون گذاری و استانداردهای تامین دیجیتال وارد شوند.

همچنین باید در متن مدیریت، نسل جدیدی از پلتفرم‌ های تامین مالی دیجیتال جهانی با تاثیرات فرامرزی و خارجی وارد شوند.

پیامدهای دیجیتال سازی

دیجیتالی سازی هم اکنون باعث دسترسی بسیاری از افراد و کسب وکارهای کوچک به خدمات مالی شده است در این راستا پیامدهایی نیز به دنبال خواهد داشت:

باعث افزایش شمول مالی شده است که به میلیون ها زن، روستانشین و…کمک می کند تا به صورت یکپارچه مبادله کرده، به صورت امن پس انداز کرده و با آسانی بیشتر خود را بیمه کنند؛

به یکه سازی ریسکهای مربوط به اهداف توسعه پایدار با حجم افزایشی وام دهی و سرمایه گذاری کمک می کند؛

از طریق روشهای اقتصاد مشارکتی همانند محصول به عنوان خدمت، اندازه گیری هوشمند و بهینه سازی استفاده از دارایی های آنها را موجب شده است.

موانع پیشبرد تامین سرمایه دیجیتال

موانع مهمی در راه پیشبرد تامین سرمایه دیجیتال وجود دارد و ریسکهایی همراه با ظهور این پدیده به وجود آمده است. این موانع شامل خلاهایی در زیرساخت و مهارت های دیجیتال و سیاست ها و قانونگذاری هایی با نگاه به گذشته و کم سرعت می شوند.

همچنین خلاهای مهارتی، هنجارهای اجتماعی و تبعیض مانع از دسترسی و استفاده زنان از تکنولوژی همراه و تامین سرمایه دیجیتال شده است.

علاوه بر این، ریسک هایی وجود دارند که اگر برطرف نشوند، ممکن است جدایی میان تامین سرمایه و توسعه پایدار را موجب شوند. دیجیتالی سازی راه های جدیدی به منظور نفوذ به داده های هویتی و اختلاس باز می کند و ممکن است منجر به کوتاه مدت گرایی و افزایش نابرابری ها شود.
امور مالی غیرمتمرکز در برابر امور مالی متمرکز

دیفای که مخفف عبارت Decentralized Finance به معنای تامین مالی غیرمتمرکز یا اقتصاد غیرمتمرکز است. این اصطلاح به اکوسیستم پروتکل های منبع باز که خدمات مالی بدون مجوز ارائه می دهند، اشاره دارد. بدین معنی که هرکسی در هر مکانی می تواند بدون نیاز به نهاد واسطی به خدمات مالی (مانند حساب های پس انداز بانکی) دسترسی پیدا کند.

بانکداری سنتی نمونه ای از امور مالی متمرکز است. در این شرایط واسطه ای به نام بانک، تحت نظارت دولت تراکنشهای مالی کشور را هدایت میکند. برای تمرکززدایی سیستم مالی از فناوری ها و پروتکلهای خاصی استفاده می شود. سیستم دیفای با کمک پروتکل های نرم افزاری بلاک چین، فناوری را در مرکز تراکنش های صنعت خدمات مالی قرار می دهد. هچنین این سیستم برای تمرکززدایی از امور مالی سنتی به وجود آمده و امکان استفاده از خدمات مالی را برای هرکسی در هرجایی فارغ از قومیت، سن و هویت فرهنگی فراهم نموده است.
مزایای امور مالی غیرمتمرکز

مزایای امور مالی غیرمتمرکز شامل موارد زیر می باشد:

قابلیت برنامه ریزی: قابلیت برنامه ریزی، تغییر سخت افزار و نرم افزار، شامل پذیرش مجموعه جدیدی از دستورالعمل ها میشود که رفتار آن را تغییر میدهد؛

تغییر ناپذیر: دقیقا به همان معنایی که از واژه «تغییرناپذیر» برداشت می شود: «چیزی که مستعد تغییر نیست». ازآنجاکه منابع مالی غیرمتمرکز توسط فناوری بلاکچین پشتیبانی می شود، همه داده ها تغییرناپذیر هستند؛

قابلیت همکاری: قابلیت همکاری در اصل توانایی مشاهده و دسترسی به اطلاعات در سیستم های مختلف بلاکچین است.

جمع بندی

در سالهای اخیر پس از انفجار بلاکچین، جهان مالی تغییر یافته و به بلوغ رسیده است. گذار از اقتصاد سنتی به اقتصاد نو و رفع چالش های موجود، مستلزم پذیرش و کاربست شیوه ها و ابزارهای نوین تکنولوژیکی است.

این در حالی است که امروزه با درک بهتری از ارزهای رمزنگاری شده و دیگر تکنولوژی های دیجیتالی مبتنی و مرتبط بر آن خصوصا در حوزه تامین مالی و نوآوری هایی که جایگزین نهادهای تامین مالی سنتی شده اند، سعی شده تا برخی از خلاهای موجود در نظام مالی کاهش یابد.

با وجود این، هنوز خلاهای بزرگی در پیاده سازی تامین مالی دیجیتال با توجه به اینکه چالش های مختلفی در نظام تامین مالی ایران از پیش وجود داشته که به تفصیل در این پژوهش اشاره شده است. لذا الگوهای نوین تامین مالی، راهگشای بخشی از این چالش ها خواهند بود.

*این مطالعه در پژوهشکده امور اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی توسط بهناز ورشوساز در سال ۱۴۰۱ انجام شده ‌است.



(تصاویر) مخوف‌ترین مرکز بازداشت و شکنجه در دمشق