ایران بیشتر از مصالحه سود می برد یا عربستان؟
یکی از سوالهایی که این روزها بسیار مطرح می باشد این است که این ایران است که از مصالحه با عربستان سعودی سود بیشتری می برد یا عربستان سعودی؟
اگر در یک جمله بخواهیم به این سوال پاسخ دهیم می توانیم بگوییم هر دو به یک نسبت سود می برند.
اختلافات فیما بین ایران وعربستان سعودی اختلافاتی طولانی است که به صدها سال پیش بر می گردد.
حال ممکن است برخی بگویند خود عربستان سعودی چیزی حدود دویست سیصد سال است که تشکیل شده، پس چه طور اختلافات صدها سال است.
بله، درست است، اولین حکومت آل سعود سال 1744 توسط محمد بن سعود تشکیل شد و وی همان زمان با محمد بن عبد الوهاب بن سلیمان التمیمی عهد بست که عربستان سعودی را با ایدئولوژی وهابی متحد کند.
در آن زمان عربستان سعودی مشکلاتی کم و بیش مشابه ایران داشت، یعنی کشور به صورت ملوک الطوایفی توسط قبایل مختلف اداره می شد و هر منطقه دست یک قبیله بود و محمد عبد الوهاب ایده ای را مطرح کرد که بر اساس آن صفوی ها موفق شده بودند ایران را یکپارچه کنند.
سال 1501 میلادی شاه اسماعیل صفوی با تآسی به تفکر های شیخ صفی الدین اردبیلی موفق شده بود کل ایران را، که در آن زمان به صورت ملوک الطوایفی اداره می شد، یک پارچه کند.
البته ایران یکپارچه شیعه شده بود تا در مقابل عرب ها و عثمانی ها بایستد ولی محمد عبد الوهاب می خواست که عربها دوباره بر کشورهای اسلامی سیطره پیدا کنند و قدرت را از چنگ عثمانی ها در بیاورد و تصور می کرد این ایده می تواند برای عرب ها جذاب باشد وموجب متحد شدن آنها در مقابل عثمانی گردد، ولی خوب در نهایت دیدیم عثمانی ها همان حکومت اول آل سعود و وهابی ها را به دست مصری ها که عرب هم بودند نابود کردند .
از همان زمان محمد عبد الوهاب ومحمد بن دشمنی و خصومت با شیعه ها را در اولویت استراتژی حکومت تازه تاسیس یافته در جزیره عربی قرار داد ولی اصل ماجرا به خصومت های دیرینه قرن ها قبل تر میان عرب های جزیره عرب و ایرانی ها بر می گشت.
به همین دلیل هم می بینیم تاریخ روابط ایران و عربستان سعودی فراز و نشیب های زیادی داشته چه قبل از انقلاب اسلامی در ایران چه بعد از انقلاب اسلامی در ایران، به هر حال سعودی ها حکومت تازه تاسیس یافته ایران و ایدئولوژی آن را رقیب استراتژیک خود در نفوذ می دانستند.
چند سالی بود که آنها طرحی برای خارج کردن روحانیون وهابی از عربستان را به کمک سازمان های اطلاعاتی غربی مخصوصا سیا جهت مقابله با گسترش نفوذ کمونیسم و شوروی راه انداخته بودند.
به هر حال امروزه شرایط به گونه ای رقم خورده که هر دو یعنی ایران و عربستان سعودی به این نتیجه رسیده اند که به نفع شان است آتش بس اعلان کنند و بیش از این خود را درگیر رویارویی های فرسایشی نکنند.
هر دو بخش بزرگی از امکانات خود را هزینه مقابله با هم در منطقه کرده اند.
از سوی دیگر جهان به سمت چند قطبی رفته و دیگر ایالات متحده آمریکا جایگاه سابق خود را ندارد.
در چنین شرایطی کشورهای منطقه ممکن است در آینده مجبور باشند طرف یکی از قطب های قدرت را بگیرند و خود به خود در مقابل دیگر قطب های قدرت قرار گیرند.
هم ایران هم عربستان سعودی هم بسیاری از دیگر کشورهای منطقه تمایل ندارند خود را میدان رقابت قطب های قدرت جدید در جهان ببینند.
آنها، مخصوصا کشورهایی که تا چند صباح پیش متحد آمریکا به حساب می آمدند، به وضوح می بینند که آمریکایی ها چه بلا هایی سر متحدین اروپایی خود آورده اند و به چه شکلی حاضر شده اند برای بقای اقتدار خود اینها را قربانی کنند و مجبور کنند برای بقای قدرت آمریکا از منافع ملی شان هزینه کنند، و طبیعتا کشورهایی مانند عربستان و مصر و امارات و کویت و قطر و عمان و... نمی خواهند در این بازی قرار گیرند.
مضاف بر همه اینها سعودی ها متوجه شده اند که آمریکایی ها متحد قابل اعتمادی به حساب نمی آیند و فقط به دنبال آن هستند که اموال آنها را به بهانه های مختلف سرقت ببرند (امری که هنوز اروپایی ها متوجه نشده اند) و به بهانه مقابله با ایران و تهدید های ایران برای آنها و... در حال فروش اسلحه های نا کار آمد به آنها می باشند و دارند پولهای آنها را به این وسیله از چنگشان خارج می کنند.
همچنین عربها می بینند که اسرائیل از باز کردن روابط با آنها دنبال آن است که آنها را با ایران درگیر کند و آنها قربانی هرگونه رویارویی با ایران شوند و خود اسرائیل دور از درگیری باشد و خوب طبیعتا آنها تصمیم گرفته اند این بساط را از زیر پای اسرائیل بکشند و بازیچه اسرائیل نباشند (امری که هنوز یکی دو تا از همسایه های ایران مخصوصا همسایه شمالی متوجه آن نیستند).
از سوی دیگر طبق جمع بندی اکثر مراکز مطالعات جهان بازار آتی انرژی برای غرب آسیا طی چهار دهه آتی شرق آسیا خواهد بود و به نفع کشورهای عرب حوزه خلیج فارس است که از طریق ایران با شرق آسیا ارتباط زمینی برقرار کنند و هزینه های حمل و نقل برای آنها کاهش یابد.
مضاف بر اینها آنها تمایل دارند از طریق زمینی و از کانال ایران و عراق و سوریه به شمال یعنی روسیه و اروپا نیز متصل شوند وطبیعتا تا وقتی که با ایران مصالحه نکنند امکان ندارد این خطوط ارتباطی برقرار گردد.
ملاحظه کنید که هنوز جوهر توافق ایران و عربستان سعودی در پکن خشک نشده سوریه به جامعه عرب برگشت و قرارداد احداث جاده بصره به اروپا از طریق ترکیه منعقد گردید (که ایران هم دراین پروژه سهم دارد).
در چنین شرایطی می بینیم که ایران به قطب میانی اتصال همه این شاهراه ها به هم تبدیل می شود و در چنین شرایطی ایرانی ها هم می توانند نقش مؤثرتری در فضای بین المللی داشته باشند و امکان تحریم آنها بسیار سخت تر خواهد شد.
سیاست دولت جدید ایران برای مقابله با تحریم ها مبنی بر تبادل تجاری با کشورهای دیگر با استفاده از ارزهای محلی وتمرکز روی توسعه روابط خود با کشورهای پیرامون ایران و همچنین کشورهای غیر محدود به تحریم های آمریکا است.
در چنین شرایطی در صورتی که ایران به قطب میانی شاهراه های تبادل تجارت جهانی تبدیل شود خود به خود ایران توانسته همه تحریم ها را بشکند چون حتی اگر ایالات متحده هم اراده کند همه کشورهای جهان ترجیح خواهند داد که از کانال های امن تر و ارزان تر کالای خود را جا به جا کنند و حاضر نخواهند بود به تحریم های آمریکا تمکین کنند.
مضاف بر اینها فراموش نکنید به صورت تاریخی درآمد اصلی ایران از عوارض عبور کالای جاده ابریشم از ایران بوده و نه از صادرات نفت و... و خوب طبیعتا ایران می تواند این جایگاه خود را پس بگیرد.
با توجه به این شرایط است که می بینیم آمریکایی ها تلاش دارد به نحوی با ایران فعلا کنار بیاید تا ببینند چه می شود و همه صحبت هایی که این روزها از مذاکرات پشت پرده غیر مستقیم میان ایران و آمریکا می شود را می توان در این راستا تلقی کرد.
نباید تصور کرد که آمریکا و اسرائیل آرام خواهند نشست و بدیهی است اسرائیل از چنین شرایطی بسیار ناراحت است و نهایت تلاش خود را انجام خواهد داد تا این شرایط را به هم بزند.
فراموش نکنید چندین دهه است اسرائیلی ها و آمریکایی ها روی پروژه خصومت میان اعراب و ایران سرمایه گذاری کرده اند و روزشماری می کردند که جنگ شیعه - سنی میان مسلمانان شروع شود ولی به یکباره همه نقشه های آنها نقش بر آب شد.
فروش اسلحه آمریکا به کشورهای عربی کاهش خواهد یافت و امید اسرائیل به جنگیدن با ایران در زمین اعراب هم از بین رفته.
بدیهی است در چنین شرایطی هم ایرانی ها سود زیادی از مصالحه می برند هم سعودی ها وبه همین دلیل به نظر می رسد هر دو کشور تلاش دارند همه اختلافات سابق را کنار بگذارند و روی مشترکات با هم کار کنند.