شما یادتون نمیاد اما دهه (۷۰-۶۰-۵۰) با این خاطرات دود شد و رفت ...!!!

بچه های دهه شصت با کوهی از خاطراتی با طعم عسل پا به دنیایی گذاشتن که هنوز خودشونو وابسته و شیفته کودکی اشان میدانند. روزهایی که با تیله بازی و خاله بازی شروع میشد و با خواب توی پشه بند تمام .
بچگی هایِ شما هم ؛
دیدنِ جلدِ براقِ وِیفِر ، حال عجیبی داشت ؟!
با پنجاه تومان لواشک و پفک میخریدی و توی کوچه کلی دلِ بیقرار را آب میکردی؟!
یا مثلاً عصرها موقع بازی یک ساندویچ جانانه درست کرد و رفت توی کوچه و کنار دوستان ، با ولَع خاصی نوش جانش کرد ؟!
بچگی های شما هم؛
لاکچری ترینِ حالتِ زمستان ها ، یک کتانیِ لِژدار و یک چتر رنگ رنگی و یک جفت دستکش بود ؟!
یا مداد رنگی های جعبه آهنی ، بالاترین آپشنِ کلاس محسوب می شد ؟!
شما هم دور از چشم مادر، آجیل و شیرینیِ عید را قبل از رسیدنِ مهمان تمام می کردید یا مثلاً در نهایتِ دل رحمی ، فقط پسته و بادام هایش را ..؟!
شما هم مثل ما به جای توپ چهل تکه ی گران قیمت ، چندین توپ پلاستیکی می بریدید و توی هم جا می دادید و با تَوهُم چهل تکه بودنش حین بازی ، کلی هم ذوق می کردید ؟
آخ که چقدر دلم هوای تمام این نوستالژی های جانانه را کرده ...
کاش در همان روزهایِ شیرین و بی تکلّف ، جا می ماندیم ...
بچگی های شما هم اینطوری بود یا فقط ما از این کارها می کردیم ؟!