پیادهروی اربعین تمرینی برای فتح قدس
مجتبی رحماندوست در آیین رونمایی از کتاب «پیاده تا قبله اول» گفت: پیادهروی میلیونی اربعین میتواند تمرینی برای حرکت به سوی قدس و فتح آن باشد.
آیین رونمایی از کتاب «پیاده تا قبله اول؛ یادداشتهایی از سفر اربعین مجتبی رحماندوست»، یکشنبه (۱ مردادماه ۱۴۰۲) در دومین نشست از سلسله نشستهای فرهنگی خانه کتاب و ادبیات ایران با عنوان «تکیه کتاب» با حضور مجتبی رحماندوست و خسرو باباخانی برگزار شد.
پیادهروی اربعین، سابقه تاریخی دارد
مجتبی رحماندوست در این آیین عنوان کرد: پیش از این کتاب، سفرنامههای دیگری ازجمله «طوفان بمبئی»، «عبور از مسکو و پکن» و «سفر غریب» را نیز نوشتهام. معتقدم اگر در سفرهای خارج از کشور، ازجمله پیادهروی اربعین، پدیدههای تازهای که توجهمان را جلب میکند به نحوی منعکس کنیم، میتواند برای مخاطب داخلی هم جذاب باشد. مدعی نیستم که کتاب «پیاده تا قبله اول»، یک اثر علمی یا پژوهشی است، بلکه این کتاب ذوقی است. شاید میلیونها نفر این سفرنامه را نخوانند و از سوی دیگر میلیونها نفر نیز آنرا بخوانند. سفر پیادهروی اربعین سابقه تاریخی دارد. رفتن به این سفر دلی است و تا آنرا تجربه نکنیم، نمیتوانیم درکی از حس و حال آن داشته باشیم.
وی در ادامه با اشاره به علت نامگذاری این کتاب، افزود: نام این کتاب، برگرفته از مرام امام خمینی (ره) مبنی بر درگیر شدن و مبارزه با قدرتهای بزرگ به روش غیرمسلحانه است. بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، بدون کمک کردن از گروههای نظامی و مسلح، با همراهی مردم انقلاب کرد. پیادهروی میلیونی اربعین هم یک جمعیت عظیم مردمی است که میتواند تمرینی برای حرکت به سوی قدس و فتح آن باشد.
این نویسنده و شاعر همچنین گفت: هر کس در توصیف یک پدیده، روایت خود را دارد و همانطور که گفتم روایت پدیدهای همچون پیادهروی اربعین، ذوقی است. در سفر پیادهروی اربعین (شهریور ۱۴۰۱)، در طول مسیر با دستگاه ضبطی که در اختیار داشتم، آنچه را میدیدم بهصورت صوت ثبت میکردم که بعدها این صوتها پیادهسازی، تنظیم و تبدیل به کتاب شد. از ابتدا اصل بر نوشتن و انتشار کتاب نبود. پیادهروی اربعین از مصادیق «انا من حسین» و زنده نگه داشتن اسلام است. از طریق این راهپیمایی میتوان «انا من حسین» را درک کرد. پیادهروی اربعین همهچیز دارد؛ انفاق، اکرام، بحثهای اعتقادی، عبادی و سیاسی، سختی... پدیدهای قابل ملاحظه است که میتواند از دیدگاههای ذوقی متفاوت روایت شود.
وی همچنین با اشاره به ارتباط پیادهروی اربعین و مسال قدس، توضیح داد: در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران، مواضع مرتبط با فلسطین همواره در قله بوده است. معتقدم به محض آزادسازی قدس شریف، بوی ظهور میآید. از فتح قدس میتوان بوی ظهور را استشمام کرد؛ راهپیمایی اربعین، مقدمه و ابزار آن است. یکی از بزرگترین و راهبردیترین برنامههای ایران، توجه به راهپیمایی اربعین است.
این کتاب نثری ساده، روان و قابلفهم دارد
خسرو باباخانی نیز در این آیین درباره ویژگیهای کتاب «پیاده تا قبله اول» گفت: این اثر، در کلیت نثری خوب، ساده، روان و قابلفهم دارد. یکی از بزرگترین ویژگیهای این کتاب که در کمتر کتاب روایی دیدم این است که همه گروههای سنی میتوانند آنرا بخوانند. شفافیت نویسنده در ارائه داستان و خلاصهگویی از دیگر ویژگیهای کتاب است. قبل از مطالعه این کتاب، بر روی مجموعهای مشتمل بر خاطرات تعدادی از نویسندگان از پیادهروی اربعین ۱۴۰۱ متمرکز بودم. مشکل من با بیشتر این نوشتهها، پرگویی بود. البته خلاصهگویی در عین حفظ اصالت و اصل ماجرا، در حرف آسان است، ولی این هنر نویسنده است که بتواند اصل کلام را خلاصه و در عینحال شفاف و گویا بیان کند.
وی در ادامه با اشاره به برخی نقاط ضعف این کتاب، افزود: در بخشی از کتاب، راوی آدمها را از روی ظاهر قضاوت و تقسیمبندی کرده که ایکاش از این موضوع صرفنظر میکرد. در جایی دیگر نیز نویسنده بیان کرده که بیشتر حاضران در این راهپیمایی قشرمتوسط رو به پایین هستند و کمتر افراد ثروتمند و قشرهای متمول را در این پدیده میبینیم. اینگونه حکم دادن را درست نمیدانم و سوالم این است که راوی بر چه اساس و معیاری این را میگوید. بهتر است روایتنویس بهویژه در ارتباط با روایت چنین پدیدهای، حکم صادر نکند. اینکه حرف را چه کسی میگوید، مهم است. شاید اگر فردی عادی اینگونه حکم میداد، قابل پذیرش و کم اهمیت بود، ولی این روایت از سوی کسی صورت میگیرد که کلامش تأثیرگذار بوده و بسیاری ممکن است با حرفش موضع بگیرند یا حتی برخورد کنند. همچنین اشاره نویسنده به وجود زباله در مسیر پیادهروی اربعین و انتقاد از این مسأله، نشان از حس مسئولیت ایشان بهعنوان یک شیعه متعهد دارد، اما شاید احساس شود در جاهایی این موضع اندکی بزرگنمایی شده است.
نویسنده کتاب «ویولونزن روی پل» در بخش دیگری از سخنانش عنوان کرد: راهپیمایی اربعین، تمام نشانههای آزادسازی قدس و سقوط رژیم صهیونیستی را دارد و قطعا دشمنان اسلام، شیعه و ایران، هرکاری از دستشان بربیاید برای ایجاد تنش و منحرف کردن مسیر و هدف آن، انجام میدهند. در این زمینه اشاره به موضوعی که شاید از نگاه بسیاری کماهمیت باشد، خالی از لطف نیست. سالهای پیش در مسیر پیادهروی اربعین، هر غذایی که به زائران تعارف میشد با جان و دل میپذیرفتند، تنها با این نیت که در ادامه مسیر قوت و توان لازم را داشته باشند. اما متاسفانه امروز در مواردی مشاهده میشود که در مسیر پیادهروی اربعین، برخی به دنبال مکانهایی هستند که غذای بهتری توزیع میکنند و حتی صفهای طولانی دریافت غذا تشکیل میشود. مواردی از ایندست، آرام آرام مثل موریانه، میتواند اصل و اساس این پدیده را از بین ببرد.
باباخانی در این آیین، درباره اهمیت روایتنویسی نیز گفت: شاید بعد از «سنگی بر گور» از جلال آل احمد، چیز دندانگیری بهعنوان روایت در کشور نداشتیم. خوشبختانه، نوشتن روایت چند سالی است که در کشور رواج پیدا کرده و در همین مدت کوتاه رشد خوبی نیز داشته است. روایت علاوه بر دادن گزارش، میتواند از برخی عناصر داستانی مانند توصیف و صحنهپردازی برای جذابتر شدن داستان بهره بگیرد. مواردی که احساسات و عواطف خواننده را به غلیان درآورد، موجب قوت روایت میشود. آوردن صحنههای عاطفی، موجب میشود که روایت بیشتر بر جان و ذهن خواننده بنشیند.