مرد بی رحم دختر مورد علاقه اش را تکه تکه کرد اما اعدام نشد / جنایتی که از ناخن های کاشت جسد فاش شد + عکس و جزییات
حوادث رکنا: مرد جوان که دختر مورد علاقه اش را کشته و جسد وی را مثله کرده بود 8 سال پس از جنایت تکان دهنده و با جلب رضایت اولیای دم از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از 29 بهمن سال 94 با پیدا شدن بخش هایی از بدن مثله شده یک زن در زباله های منطقه یوسف آباد آغاز شد.
با کشف جسد مثله شده ماموران کلانتری یوسف آباد به تحقیق پرداختند و جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی فرستاده شد.
طرح خاصی که روی ناخن های کاشت شده دست قربانی حک شده بود نخستین سرنخ را به پلیس داد و ماموران به پرس و جو از چندین آرایشگاه زنانه پرداختند و به این ترتیب توانستند به هویت قربانی پی ببرند. مشخص شد چند روز قبل زن میانسالی به پلیس آگاهی رفته و از ناپدید شدن دختر 24 ساله اش به نام مرجان خبر داده بود.
با آزمایش DNA مشخص شد جسد مثله شده متعلق به مرجان است. مادر وی به ماموران گفت: دخترم صبح خیلی زود از خواب بیدار شد و گفت قصد دارد همراه دوستانش به کوه برود اما چند ساعت بعد گوشی تلفن همراهش خاموش شد و وقتی من از دوستان دخترم پیگیر ماجرا شدم آنها گفتند چنین قراری با دخترم نداشته اند.
در ادامه بررسی ها روشن شد مرجان به تازگی با پسر جوانی به نام دانیال در ارتباط بوده است.
وقتی در ادامه بررسی ها روشن شد تلفن همراه قربانی و دانیال همزمان در یک منطقه آنتن دهی داشته، دانیال بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت.
ادعای دروغین
پسر جوان ادعای عجیبی را مطرح کرد و گفت: صبح با مرجان برای تفریح بیرون رفته بودیم که 4 نفر به ما حمله کردند و ما را به داخل خانه ای بردند. آنها مرجان را خفه کردند و می خواستند مرا هم بکشند که من توانستم فرار کنم.
اما این متهم وقتی در ادامه بازجویی ها به بن بست رسید و فهمید دستش برای پلیس رو شده لب به بیان حقیقت گشود.
وی گفت: من و مرجان سالها بود باهم نامزد بودیم و قصد ازدواج داشتیم اما شرایط برای ازدواجمان جور نشده بود. من و مرجان برای تفریح با هم بیرون رفته بودیم. مرجان می خواست لباس بخرد اما چون هنوز مغازه ها باز نکرده بودند باهم به طباخی رفتیم و صبحانه خوردیم اما یکباره بر سر موضوع خواستگار سابق او با هم بحث کردیم. او بی مقدمه به مادرم فحاشی کرد و چون من به شدت روی مادرم حساس هستم پشت فرمان ماشین دستم را جلوی دهانش گرفتم و برای چند ثانیه گلویش را فشار دادم که او کبود شد. من که ترسیده بودم ماشینم را متوقف کردم ولی کار از کار گذشته بود و مرجان دیگر نفس نمی کشید.
این متهم ادامه داد: من از ترسم جسد را به خانه ای که در سمنان داشتم بردم و آنجا جسد را با چاقو تکه تکه کردم و در کیسه های زباله انداختم و به تهران آوردم و در سطل زباله انداختم.
با اعترافات تکان دهنده دانیال وی به اتهام قتل و در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
نخستین دادگاه
در ابتدای جلسه مادر مرجان در حالی که اشک می ریخت گفت: ما فکر می کردیم دانیال پسر خوبی است و دختر ما را خوشبخت می کند. ما نمی دانستیم پشت چهره آرام او قلبی از سنگ وجود دارد که این چنین بی رحمانه دخترمان را می کشد. من و همسرم حاضر به گذشت نیستیم و درخواست قصاص داریم.
وقتی متهم در جایگاه ویژه ایستاد سرش را پایین انداخت و گفت: باور کنید من مرجان را دوست داشتم و می خواستم با او ازدواج کنم. آن روز وقتی فهمیدم خواستگار سابقش مدام مزاحم اوست و مرجان و خانواده اش چند ماهی است که این موضوع را از من پنهان کرده اند عصبانی شدم. وقتی مرجان به مادرم فحاشی کرد کنترل اعصابم را از دست دادم و دست به اشتباه بزرگی زدم. وقتی دیدم مرجان نفس نمی کشد ترسیدم. من واقعا در آن لحظه پشیمان شده بودم اما کاری از من ساخته نبود. من فقط برای اینکه گرفتار نشوم جسد را مثله کردم. ولی حالا شرمنده خانواده او هستم و تقاضا دارم مرا ببخشند.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و وی را به قصاص و برای جنایت بر میت به 74 ضربه شلاق و پرداخت بیست صدم کامل دیه محکوم کردند.
بازگشت به زندگی از یک قدمی چوبه دار
این حکم در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد. دانیال در یک قدمی چوبه دار قرار داشت که توانست رضایت اولیای دم را جلب کند و به زندگی برگردد. اولیای دم اعلام کردند با دریافت دیه حاضر به گذشت هستند تا مبلغ دیه را برای آرامش روح دخترشان صرف کمک به ایتام و نیازمندان کنند.
در حالی که 8 سال از این جنایت گذشته بود وی از جنبه عمومی جرم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود اشک پشیمانی ریخت و گفت: باور کنید می دانم اشتباه بزرگی مرتکب شده ام. من در یک لحظه کنترل اعصابم را از دست دادم و مرجان را کشتم. ولی باور کنید به او علاقمند بودم و هرگز قصد کشتن او را نداشتم. من در مدت 8 سالی که در زندان هستم به اندازه کافی تنبیه شده ام. حالا تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قایل شوید.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به رضایت اولیای دم وی را به 10 سال زندان و 74 ضربه شلاق و بیست صدم دیه کامل محکوم کردند.