2 سال پس از فاجعه: پایان افسانه «نسخه اصلاحشده» طالبان
در شرایطی که مقامهای ارشد هیأت حاکمه سرپرستی افغانستان پیش از فتح کابل و حتی در ماههای اولیه در اختیار گرفتن قدرت وعده اصلاح رویکردهای دوره اول حکومت طالبان را میدادند و تلاش میکردند تصویر متفاوتی از خود به جهان ارائه کنند، گذشت زمان ثابت کرد اصلاح شدن نگاه طالبان به موضوعات اساسی، افسانهای بیش نبوده است.
به گزارش اقتصاد آنلاین، بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان در آگوست ۲۰۲۱ زمینهساز یک تغییر ژئوپلیتیکی بزرگ در منطقه بود. کشورهای همسایه افغانستان به شدت از آینده نامعلومی که روی کار آمدن طالبان رقم میزد و تهدیدهای بیشماری که در پی این مسأله ایجاد میشد نگران بودند و باور داشتند این بازگشت میتواند زمینهساز یک بحران انسان و حقوق بشری بزرگ در منطقه باشد. به رغم خوشبینی برخی بازیگران سیاسی به همکاریهای احتمالی با طالبان و ابزار خرسندی از خروج ایالات متحده از افغانستان، خیلی زود مشخص شد که نسخه بروزرسانی شده طالبان به جز از نظر ظاهری و رعایت برخی آداب دیپلماتیک تفاوت قابل توجهی با نسخه پیشین ندارد.
مرکز مطالعات سیاستهای بینالمللی در تحلیلی درباره این موضوع مینویسد: «بازگشت طالبان به قدرت معنای مختلفی برای بازیگران مختلف منطقه داشت اما حتی پاکستان نیز که تصور میکرد روی کار آمدن آنها میتواند افغانستان را به دولتی دست نشانده و تابع اسلام آباد تبدیل کند متوجه شد چنین هدفی دست نیافتنی مینماید.»
اختلافات جدی اسلام آباد و کابل بر سر موضوع تحریک طالبان (TTP) و درگیریهای امنیتی گاه و بیگاه طالبان با نیروهای مرزی ایران نشانهای آشکار از به تحقق پیوستن نگرانیهای امنیتی است که پیشبینی میشد با به قدرت رسیدن طالبان بروز کنند.
مقامهای طالبان اعلام کرده بودند اجازه نخواهند داد که خاک افغانستان به پایگاهی برای حمله و ایجاد تهدید امنیتی برای دیگر کشورها تبدیل شود اما دستکم در خصوص اجرای این تعهد در قبال پاکستان و ایران موفق نبودهاند.
برای ایران، موضوع عدم تخصیص حقابه هیرمند از سوی طالبان نیز یک چالش اساسی بوده که به نظر میرسد دستکم در کوتاهمدت برای آن راهحلی وجود نخواهد داشت.
با این وجود، به رغم بروز چالشهای امنیتی جدی برای منطقه، جدیترین چالشها برای خود مردم افغانستان پدید آمد. تعدادی از ناظران حقوق بشر در مقالهای که در وبسایت شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد منتشر شده اعلام کردهاند که سیاستهای تحمیلی طالبان «به نقض مستمر، سیستماتیک و وحشتناک حقوق اساسی انسانها شامل حق آموزش، کار، آزادی بیان، آزادی تجمع و آزادی عضویت در تشکلات منجر شده است.»
وعدههای بیسرانجام
تمامی آنچه طالبان به عنوان دستاورد از آنها نام میبرد به موضوعاتی نظیر برقراری امنیت از طریق پایان دادن به جنگ داخلی، استقرار دولت مرکزی قدرتمند و همچنین بیرون کردن نیروهای امریکایی از افغانستان خلاصه میشود اما واقعیتهای میدانی نشان میدهد حتی این وعدهها نیز تحقق پیدا نکردهاند. حملات داعش خراسان (ISKP) به مناطق مختلف در افغانستان به ویژه مناطقی با اکثریت شیعهنشین و هزارهها که به رغم عملیاتهایی که نیروهای طالبان در شرق افغانستان ترتیب دادهاند همچنان ادامه دارد از جمله نشانههای تداوم ناامنی در افغانستان است.
هرچند سیاست رسمی طالبان در قبال شیعیان هم نسبت به دوره حکومت نخست طالبان تغییر کرده اما گزارشهایی وجود دارد که ثابت میکند تعقیب قضایی و فشار سیاسی علیه شیعیان با جدیت در برخی مناطق ادامه دارد.
طالبان مدعی است که توانسته فساد اقتصادی را در افغانستان تا حد قابل توجهی کاهش دهد اما این موضوع را در صورت حقیقت داشتن میتوان نتیجه مستقیم کاهش کمکهای بینالمللی به افغانستان و عملیاتهای نظامی در افغانستان دانست که مهمترین زمینههای بروز فساد اقتصادی بودند. مشکلات اقتصادی وخیم شهروندان افغانستانی نیز دلیل دیگری است که ثابت میکند ناکارآمدی طالبان در مدیریت کشور تبعات سنگینی برای مردم این کشور داشته است.
زنان و اقلیتها، قربانیان اصلی
ناظران حقوق بشر در افغانستان میگویند شواهد زیادی از نقض حقوق بشر و سرکوب سیستماتیک منتقدان در افغانستان قابل مشاهده است. به گفته آنها، ناپدید شدن، بازداشت غیرقانونی، شکنجه، جلوگیری از دسترسی به درمان و تبعید از جمله روشهایی است که طالبان برای سرکوب مخالفان و منتقدان به کار میبندد.
بر اساس گزارش شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد زنان اصلیترین قربانیان این سیاستها هستند. این گزارش اعلام میکند که فشارها علیه اقلیتهای قومی، مذهبی و نمایندگان جامعه مدنی شامل روزنامهنگاران، هنرمندان و معلمان نیز قابل توجه است.
حتی به رغم تلاش مقامهای طالبان برای اطمینان خاطر دادن به کشورهای خارجی در خصوص احترام گذاشتن به حق آموزش از جمله آموزش زنان و دختران نگاهی به شرایط امروز افغانستان بیانگر آن است که زنان و دختران تا حد بسیار زیادی از این حق محروم شدهاند. گزارشها حاکی از آن است که در بسیاری از مناطق دختران بعد از ۱۰ سالگی شانسی برای تحصیل ندارند.
دسامبر سال گذشته میلادی، زنان افغانستانی از کار کردن در زمینههای بشردوستانه حتی در نهادهایی نظیر سازمان ملل متحد منع شدند. این ممنوعیت به مشاغلی که زنانه بودند نظیر کار کردن در آرایشگاههای زنانه هم کشیده شده بود.
شبکه خبری سیانان با انتشار گفتوگویی با فعالان زن افغانستانی هشدار داده است که شرایط در ادامه برای زنان بدتر نیز خواهد شد و در صورت عدم تحمیل فشارهای لازم بر سران طالبان برای رعایت حقوق زنان، آنها به تشدید فشارها علیه زنان افغانستانی ادامه خواهند داد.
محبوبه سراج، کاندیدای صلح نوبل و از فعالان حقوق زنان افغانستانی در این زمینه به سیانان گفته است که «دیگر چیزی به نام آزادی زنان در افغانستان وجود خارجی ندارد.» او تأکید کرده «زنان افغانستانی به مرور از جامعه، از زندگی، از همه چیز حذف میشود و دیدگاهها، صداها و افکار آنها و چیزی که آنها واقعا هستند، زیر فشار سرکوب مدفون میشود.»
مخالفان طالبان در افغانستان
جبهه مقاومت شمال به رهبری احمد مسعود که از ابتدا پرچم مقاومت مسلحانه را بلند کرد و در حال حاضر در مناطق محدودی از افغانستان از جمله پنجشیر به مقابله مسلحانه محدود با طالبان میپردازند.
مقامهای ارشد دولت جمهوری اسلامی افغانستان که برخی از آنها روابط نزدیکی هم با جبهه مقاومت شمال دارند و با مذاکره و همکاری با طالبان مخالفاند.
جامعه مدنی به رهبری زنان که علیه اقدامات و محدودیتهای طالبان دست به اعتراض میزند.
برخی گروهها در درون طالبان که به دلایل متعدد و مختلف با عملکرد دولت مرکزی طالبان مخالفت میکنند.
داعش خراسان که دست به اقدامات تروریستی در درون افغانستان میزند.