آمار عجیب از مقایسه مصرف برق صنایع و نرخ تولید آنها
مصرف برق بالای صنایع و در قبال آن، کاهش نرخ رشد تولید آنها در کشور، یکی از چالشهاییست که به آن کمتر پرداخت شده است.
گروه نفت و انرژی بازارنیوز- بهزاد قبادی؛ یکی از چالشهای این روزهای صنایع کشور، برق است. برقی که چندسالیست به دلیل رشد سرانه مصرف و همچنین عقب ماندن تولید از آن به دلایل مختلف از جمله تحریمها، دچار نوسان است و قطعیهای برنامهریزی شده یا ناگهانی چه در مصرف خانگی و چه در صنایع، موجب نارضایتی هموطنان شده است.
از ابتدای سال جاری، دولت برای مدیریت بهتر برق در کشور و جلوگیری از خاموشیهای پیاپی، تصمیم گرفت به صورت یک روز در هفته، برق به صنایع تخصیص ندهد. اقتصاددانان طرفدار صنعت و همچنین صنعتکاران به شدت به این تصمیم دولت اعتراض دارند و معتقدند که اگر حتی برق خانگی قطع شود، بهتر از آن است که چرخ کارخانه و صنعت از کار بیفتد.
گذشته از این مباحث، یکی از نکاتی که در آمار و ارقام های رسمی کشور به چشم می خورد، عدم توازن در مصرف برق و بهینهسازی تولید در صنایع است. آمارهای تجمیع شده از مرکز آمار و گزارش های وزارت نیرو نشان می دهد که در دهه 90، مصرف برق در انتهای دهه نسبت به ابتدای آن، حدودا 61 درصد افزایش داشته؛ حال آنکه تولید واقعی این بخش، رشد منفی 12.6 درصدی را شاهد بوده است.
منابع آماری که در بالا آمده، اذعان دارند که مصرف برق صنایع از سال 1390 تا سال 1400، تقریبا 60.9 درصد رشد داشته، بدین صورت که مصرف در سال 1390 برابر با 63هزار و 590 گیگاوات بوده که این میزان در سال 1400، به 102هزار و 300 گیگاوات رسیده است. این در حالی است که همانطور که بیان شد، رشد تولید واقعی صنعت در آن دهه، منفی 12.6درصد و متوسط رشد سالانه آن منفی 1.3 درصد بوده است.
این معضل شاید یکی از قدیمیترین و اساسیترین مشکلات تولید در کشور ما باشد. عدم بهینهسازی در تولید، چه در بخش صنعت و چه در کشاورزی، چالشی است که سالهای سال است برای آن فکری نشده و دولتها برنامهریزی جدی در این زمینه نداشتهاند.
شاید یکی از دلایل این اتفاق، تحریمها باشد. تحریمهایی که از طرفی با کاهش درآمدهای کشور، سرمایهگذاری دقیق و گسترده در بخش صنعت را مختل کرده و از طرفی دیگر، به دلیل قطع ارتباط با شرکتهای سردمدار بینالمللی در حوزه های مختلف، انتقال تکنولوژی به داخل را دچار مشکل کرده است. گرچه مهندسان و دانشمندان داخلی در بسیاری از حوزهها فعالیتهای مثمر ثمری داشتند اما آمارها نشان می دهد که این اقدامات، نتوانسته جایگاه بهینهسازی را در صنعت کشور بالا ببرد.
یک مشکل دیگر در این بخش، ارزان بودن هزینه انرژی در ایران است که اجازه نمیدهد صنایع ما، قدمی برای بالا بردن بهرهوری خود بردارند. ایران تقریبا ارزانترین هزینه انرژی دنیا را برای صنایع دارد و این باعث شده که مسئولان صنعتی کشور، بدون توجه به این که برق یکی از منابع ملی محسوب می شود، به جای آن که بهرهوری خود را افزایش دهند و دستگاههای خود را بهروز کنند، مدام از دولت انتظار دارند که برق تقریبا رایگانشان دچار مشکل نشود.
همه اینها، در حالی است که در دهه مذکور، وزارت بازرگانی هم وجود نداشته و صنعت و تجارت، در یک وزارتخانه ادغام شده بودند، به این بهانه که تولید و بازرگانی، در ید اختیار یک وزارتخانه باشد تا همگرایی بیشتری وجود داشته باشد که در عمل این اتفاق به هیچ وجه رخ نداده است.
سوال نهایی این است که اگر تولید بیشتری در کشور انجام نشده و بالعکس، رشد آن، منفی هم بوده، علت مصرف به شدت بالای برق توسط صنایع چه بوده؟ برق ارزان و تقریبا رایگانی که دریافت میکنند، در چه مواردی مصرف شده که خرج رشد تولید در صنعت نشده است؟
پایان پیام//