امر جنسی، آموزش یا تربیت؟
منبع خبر /
سلامت جنسی /
21-06-1402
عرصه عمومی متأخر مناقشات گفتمانی این دو رویکرد، سند2030 بود. گفتمان اول با این اعتقاد که آموزش جنسی به کودکان و نوجوانان در مدارس، به کاهش آسیبهای رفتاری و اجتماعی در آینده منجر میگردد، از اجرای این سند حمایت میکند و گفتمان دوم با این استدلال که آموزش جنسی به کودک و نوجوان آن هم در فضای مدارس دقیقاً به نقض غرض میانجامد، موضع مخالفی در این زمینه اتخاذ کرد.
شفا آنلاین>سلامت جنسی>درباره امر جنسی در جامعه ایرانی، دو گفتمان عمده وجود دارد. گفتمانی که بر
محور آموزش جنسی شکل گرفته و رویکردی تقلیلگرایانه به مسائل جنسی دارد و
گفتمانی که بر محور تربیت جنسی شکل گرفته و امر جنسی را در شبکهای از
عناصر زیستی و فرهنگی مطالعه میکند.
عرصه عمومی متأخر مناقشات گفتمانی این
دو رویکرد، سند2030 بود. گفتمان اول با این اعتقاد که آموزش جنسی به
کودکان و نوجوانان در مدارس، به کاهش آسیبهای رفتاری و اجتماعی در آینده
منجر میگردد، از اجرای این سند حمایت میکند و گفتمان دوم با این استدلال
که آموزش جنسی به کودک و نوجوان آن هم در فضای مدارس دقیقاً به نقض غرض
میانجامد، موضع مخالفی در این زمینه اتخاذ کرد.
این نوشتار قصد بررسی
سند 2030 یا ارزیابی موافقان و مخالفان این سند را ندارد، بلکه صرفاً قصد
دارد عناصر محوری این دو گفتمان عمده درباره امر جنسی را بازخوانی کند. به
نظر میرسد مهمترین عرصه چالش این دو گفتمان در موضوع دانشجنسی است. گفتمان اول معتقد است فقدان اطلاعات یا وجود ابهام در زمینه مسائل جنسی، مهمترین منشأ بروز آسیبهای بعدی در زمینه جنسی است. بنابراین رویکرد صحیح در این زمینه، ارائه دانش جنسی و آموزش به افراد است. این راهکار برای تمام رنجهای سنی افراد تعریف شدهاست. اگر در بزرگسالی نبود دانش و مهارت در زمینه مسائل جنسی به روابط زناشویی نامطلوب میانجامد، در نوجوانی هم وجود کنجکاوی ناشی از ابهام در زمینه مسائل جنسی به رفتارهای ناهنجار منجر میگردد، بنابراین آموزش جنسی راهکاری فراگیر برای همه سنین است.
گفتمان دوم، رویکردی کاملاً متفاوت به این موضوع دارد. اگر چه از منظر آنها دانش جنسی در برخی از زمینهها لازم و ضروری بوده و آموزش جنسی به معنای ارائه اطلاعات و دانش در این زمینه به افراد کاملاً نفی نمیگردد، اما در این رویکرد، آموزش جنسی در ذیل یک استراتژی کلانتری تعریف میگردد و آن هم تربیت جنسی است. به عبارت دیگر نزد این رویکرد، آموزش جنسی یکی از استراتژیها (شاید حتی مهمترین) ذیل پروژه تربیت جنسی است، بنابراین چه بسا در شرایطی، استراتژی مواجهه با امر جنسی نهتنها زدودن ابهام بلکه حتی افزودن بر آن نیز باشد. شاید اگر بخواهیم لیستی از تفاوتهای عمده این دو رویکرد عمده به امر جنسی را ارائه کنیم به موارد زیر حتماً باید اشاره کنیم:
الف) «سکوت» و «تغافل» در مواجهه با امر جنسی برای گفتمان تربیت موضوعیت دارد اما برای گفتمان آموزش خیر.
ب) «مسئلهزدایی» نسبت به امر جنسی نزد گفتمان تربیت یک استراتژی مهم است، بنابراین مقولات «حجاب» یا «غض بصر» یا سایر توصیههای دینی که با هدف زدودن امر جنسی از عرصه عمومی وجود دارند، نزد گفتمان دوم موضوعیت مهمی دارند. به بیان دیگر، گفتمان تربیت جنسی قائل به این است که امر جنسی برای شرایط سنی، زمانی و مکانی خاصی است و هر آنچه باعث برساخت امر جنسی در ذهن و فکر افراد در خارج از آن شرایط میگردد باید زدوده شوند.
ج) جنبه «رازگونگی» امر جنسی نیز از دیگر جنبههای تمایز این دو گفتمان است. گفتمان تربیت قائل به ابهامزایی نسبت به امر جنسی در میان کودک و نوجوان است. (شاید حرمت نظر به جاهایی از بدن نیز به این جنبه از امر جنسی مرتبط باشد) اما گفتمان آموزش جنسی قائل به ابهامزدایی از امر جنسی است. اینکه در جوامع غربی در مدارس از دختر و پسر خواسته میشود که در مقابل یکدیگر برهنه شوند با این منطق قابلفهم است.
د) قراردادن فرد در مسیر اعتدال در رفتار جنسی نزد گفتمان تربیت، پروژهای است که فرآیند آن از زمان قبل از تولد آغاز میگردد و تا پس از ازدواج ادامه دارد، اما نزد گفتمان آموزش، اگر هم قائل به رویکرد «فرآیند»ی باشند، آغاز آن زمان «تمییز» است.
و)
شاید مهمترین تفاوت این دو رویکرد در تعریف آسیبهای جنسی بروز میکند.
نزد گفتمان تربیت، وضع جنسی جوامع غربی که آزادی و لاقیدی در التذاذ جنسی
مهمترین مشخصه آن است، مهمترین مصداق ناهنجاری و آسیب در زمینه امر جنسی
تلقی میگردد، در حالی که نزد گفتمان آموزش وضع کنونی جامعه ایران که در
آن محدودیتهای جنسی وجود دارد، اما خیانت و رفتارهای فرازناشویی، نابهنجار
است.
ابوالفضل اقبالی، پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده