کاری که داریوش مهرجویی را بعد از مدتها هیجان زده کرد
داریوش مهرجویی را با فیلمهایش میشناسیم. اما او در مدت فعالیتش دو نمایش هم روی صحنه برد که موفق هم بودند.
حاصل کار مهرجویی در تئاتر، ترجمه ۴ نمایشنامه غرب وحشی و کودک مدفون از سام شپارد و درس و آوازه خوان طاس از اوژن یونسکو و اجرای نمایش درس و غرب وحشی است.
او هیچوقت با تئاتر و نمایش بیگانه نبود. اولین اقتباسش از داستان «گاو» غلامحسین ساعدی بود و بعدتر در دایره مینا هم داستان کوتاه آشغالدونی از ساعدی را دستمایه کارش کرد. بعدتر هم فیلم سارا را با اقتباس از «خانه عروسک» هنریک ایبسن نمایشنامه نویس نروژی و اشباح را با اقباس از نمایشنامه اشباح همین نمایشنامهنویس ساخت. اما اولین تجربه کارگردانی او در تئاتر اجرای نمایش درس نوشته اوژن یونسکو با ترجمه خودش بود. این نمایش یونسکو در باره معلمی است که برای درس دادن به شاگرد خصوصی اش به خانه او میرود. در طول نمایش او از ریاضی و جغرافیا و ادبیات با شاگردش صحبت میکند. اما کم کم ارتباط بین آن دو به دلیل دنداندرد دخترک مختل میشود. او دیگر نمیتواند با کلمات با استادش ارتباط برقرار کند و کلمات مفهومشان را از دست میدهند. این جاست که خشونت رخ میدهد و استاد دختر را به قتل میرساند.
این نمایشنامه را مهرجویی سال ۸۶ ترجمه کرده بود. او شهریور ۸۹ و در گفتگو با روزنامه شرق گفته بود: «راستش من تا الآن چهار نمایشنامه ترجمه کردهام. هر کدام از این نمایشنامهها را ترجمه میکردم که بتوانم آن را اجرا کنم، اما انگار اصلا دوست ندارند امثال من وارد صحنه تئاتر شوند. «کودک مدفون» و «غرب واقعی» شاهکارهای سام شپارد را ترجمه کردهام که به چاپ مجدد هم رسیده. «آوازهخوان طاس» و «درس» را هم از اورژن یونسکو نمایشنامهنویس محبوبم ترجمه کردهام، اما هیچ کدام را نتوانستهام اجرا کنم. اگر کارهای اداری و مقدمات اجرایی فراهم شود «درس» را روی صحنه میبرم. این اتفاق میتواند مرا بعد از مدتها هیجانزده کند.»
این اتفاق هم افتاد و این نمایش سال ۸۹ و اولین بار در جشنواره تئاتر فجر روی صحنه رفت و بعد از سوم اسفند همان سال در تماشاخانه ایرانشهر اجراهای عمومیاش را شروع کرد. امیر جعفری در نقش پروفسور، طنازطباطبایی در نقش دانش آموز و نادر سلیمانیفرد در نقش خدمتکار سه بازیگری بودند که در این نمایش حضور داشتند. بازی امیر جعفری در این نمایش مورد توجه منتقدان قرار گرفت.
شهریور ۹۴ مهرجویی نمایش دیگری را روی صحنه برد؛ این بار غرب وحشی از نویسنده محبوبش سام شپارد با ترجمه خود مهرجویی و در سالن البرز پردیس کوروش. این نمایش زمانی روی صحنه رفت که فیلم «اشباح» او با شکست در گیشه و نزد منتقدان روبهرو شده بود. اما نمایش موفق بود.
غرب وحشی اضمحلال خانوادهای آمریکایی را روایت میکند و مهرجویی در باره آن گفته بود: «این نمایشنامه مشخصات خاصی دارد که با جامعه ما همسان است. در «غرب واقعی» هجوم مدرنیته را به یک شهر و جامعه سنتی میبینیم که چطور افراد خانواده را از هم میپاشد.»
نمایشنامه داستان دو برادر است که یکی در حال نوشتن یک فیلمنامه است و قصد دارد آن را به یکی از تهیه کنندگانهالیوود بدهد. دیگری، اما یک گاوچران است. زمانی که تهیه کننده به خانه برادر فیلمنامه نویس میآید، برادر گاوچران یک داستان مسخره برای او تعریف میکند و حالا تهیه کننده دیگر کاری به فیلمنامه ندارد و میخواهد داستانی را که برادر گاوچران تعریف کرده، بسازد.
مهرجویی در باره این نمایش گفته بود: «کار جدیدی که انجام دادیم، استفاده از سینماست که به نوعی انعکاس تخیل نویسندهای است که کار را اجرا میکند. در سنت قدیمیاینطور بود که در نمایش بین هر پرده یک نفرآوازی میخواند یا مطلبی را میگفت و الان این کار از طریق سینما به شکلی جدید در «غرب واقعی» اجرا میشود.»
در غرب وحشی امین حیایی، محمدرضا خلج، جمال مرتضوی، جمیله فردین و امیرعلی دانایی بازی میکردند و امین حیایی علاوه بر بازیگری دستیار مهرجویی هم بود. وحیده محمدی فر هم دستیاری تهیه و طراحی صحنه و لباس را برعهده داشت.