به گزارش رکنا، دکتر محفوظی یک سال قبل مقابل در خانه اش به ضرب گلوله به قتل رسید.

صبح روز ۳۰ مردادماه ۱۴۰۱ مأموران پلیس تهران از قتل مرد سالخورده‌ای در یکی از خیابان‌های محله سعادت‌آباد باخبر شدند.

مأموران پلیس وقتی به محل حادثه رسیدند با جسد خونین مردی روبه‌رو شدند که در نزدیکی خانه ویلایی‌اش با شلیک گلوله به قتل رسیده بود.

نخستین بررسی‌ها نشان داد مقتول دکتر علی محفوظی، متخصص بیهوشی و رئیس اسبق سازمان پزشکی قانونی کشور است که هنگام خارج شدن از خانه‌اش هدف گلوله مرد ناشناسی قرار گرفته است.

همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تحقیقات گسترده‌ای را برای شناسایی عامل قتل آغاز کردند که خیلی زود دریافتند مرد آشنایی به نام بهمن که از قبل با دکتر محفوظی دچار اختلاف مالی بوده دو مرد را برای قتل اجیر کرده است. بدین ترتیب بهمن و دو متهم دیگر بازداشت شدند.

عامل اصلی قتل به نام پرویز در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و گفت: از طریق متهم دیگر به نام حمید با بهمن آشنا شده و بهمن هم او را برای قتل دکتر محفوظی اجیر کرده است.

جسد دکتر محفوظی

وی گفت: من سابقه دارم و از طرفی هم مشکل مالی داشتم و وقتی دیدم برای قتل مرد سالخورده‌ای دستمزد خوبی گیرم می‌آید، قبول کردم، اما الان پشیمان هستم. سه ماه قبل بهمن به من پیشنهاد داد و سرانجام به خاطر مشکلات مالی قبول کردم.

با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه 5 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی ابتدا کیفرخواست علیه متهم خوانده شد و سپس اولیای دم در جایگاه حاضر شده و خواستار صدور حکم قصاص شدند.

در ادامه متهم ردیف اول در جایگاه حاضر شد او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: من در قبال گرفتن مبلغی پول حاضر شدم مرتکب قتل شوم. پول و اسلحه را مهندس در اختیار من قرار داد . من از طریق دوستم که او هم فعلا بازداشت است با مهندس آشنا شدم و بعد هم مرتکب قتل شدم. من اصلا دکتر محفوظی را نمی شناختم و دلیلی برای قتل او نداشتم. مهندس بود که از من خواست برایش کاری انجام دهم او خانه دکتر محفوظی را هم به من نشان داد و حتی گفت که هر روز زیر درخت زیتون ماشینش را پارک می کند و ورزش می کند هرجای مناسبی بود به او شلیک کن. قرار بود به من 200 میلیون تومان بدهد.

وقتی نوبت به مهندس ثروتمند رسید او گفت: من اتهام را قبول ندارم. این فرد کارگر من بود اما من برای قتل از او کمک نخواسته بودم و اصلا هم دلیلی برای قتل نداشتم.

سپس متهم ردیف سوم در جایگاه قرار گرفت او گفت: من در شهریار کار می کردم و با متهم ردیف اول هم همکار بودم. یک روز به من گفت که می خواهد گواهینامه بگیرد اما سواد ندارد قرار شد من او را پیش کسی ببرم تا کار را برایش راحت کند. بعد از اینکه سرقرار رفتیم و برگشتیم در یک رستوران نشستیم که غذا بخوریم آنجا بود که من مهندس را دیدم مهندس از آشنایان من بود و در آنجا مرکز پرورش ماهی دارد. بعد از اینکه حرف زدیم گفت کارگر لازم دارم سراغ نداری؟ من هم دوستم را که حالا متهم ردیف اول است به عنوان کارگر معرفی کردم. اصلا صحبت قتل نبود و من در جریان قتل هم نبودم و نمی دانم چه اتفاقی افتاد.

وقتی نوبت به وکلا رسید گودرزی وکیل متهم ردیف دوم که به اتهام آمریت در قتل بازداشت شده است گفت: یک نفر در این پرونده بوده است که از او به طور کامل تحقیق نشده و او آزاد شده است در حالیکه تحقیق از او می توانست گره گشا باشد.

با توجه به ایرادی که این وکیل وارد کرد قضات ادامه رسیدگی را به بعد موکول کردند.