واکاوی تبعیض مالیاتی میان هنرمندان و کارگران / یک درصد از هنرمندان مشمول مالیات میشوند!
بنا بر قانون بودجه ۱۴۰۲ تمام اشخاصی که در بخش هنری فعالیت میکنند تا سقف ۴۸۰ میلیون تومان از معافیت مالیاتی میتوانند استفاده کنند این در حالی است که سقف معافیت مالیاتی کارگران ۱۲۰ میلیون تومان در سال است.
بر اساس قانون بودجه سال جاری هنرمندان چهار برابر حقوقبگیران از معافیت مالی بهرهمند شدهاند، در چنین وضعیتی این سؤال مطرح میشود؛ چرا بین پرداختکنندگان مالیات چنین تبعیضی وجود دارد؟
به گزارش تسنیم، مالیات همواره یکی از منابع ثابت درآمدی دولتها بوده است که در برخی از مواقع بنا بر اهداف مختلفی از جمله تشویق فعالان اقتصادی و رشد کسبوکارها برای برخی از اقشار جامعه یا برخی فعالیتها معافیتهایی دیده شده است. بررسیها نشان میدهد تنوع معافیتهای مالیاتی در ایران بهنسبت سایر کشورها بسیار بالاست بهطوریکه ۴۰ درصد اقتصاد کشور از پرداخت مالیات معاف هستند.
در واقع، معافیت مالیاتی ابزاری جهت اعمال سیاستهای حمایتی دولت بهشمار میرود؛ اما در برخی موارد این مسئله سبب سوءاستفاده مؤدیان یا زمینهساز شکلگیری تبعیض مالیاتی شده است. در حدود دو دهه قبل مجلس شورای اسلامی با تصویب یک قانون چالشی، یک معافیت کلی برای مشاغل هنری در نظر گرفته بود؛ ولی در بودجه سال ۱۴۰۰، حذف معافیت مالیاتی هنرمندان مطرح شد.
بنا بر قانون بودجه ۱۴۰۲ تمام اشخاصی که در بخش هنری فعالیت میکنند تا سقف ۴۸۰ میلیون تومان از معافیت مالیاتی میتوانند استفاده کنند این در حالی است که سقف معافیت مالیاتی کارگران ۱۲۰ میلیون تومان در سال است؛ یعنی چهار برابر معافیت حقوقبگیران برای معافیت مالیاتی هنرمندان لحاظ شده است، در چنین وضعیتی این سؤال مطرح میشود؛ چرا بین پرداختکنندگان مالیات چنین تبعیضی وجود دارد؟ آیا این مسئله توجیه کارشناسی دارد یا خیر؟
در همین راستا، اخیراً محمدرضا یزدیزاده، کارشناس اقتصادی بهعنوان مخالف و محسن علیاکبری، تهیهکننده و کارگردان سینما بهعنوان موافق در یک برنامه تلویزیونی درباره طرح معافیتهای مالیاتی هنرمندان به گفتگو پرداختند.
اعمال نرخ صفر مالیات بهنفع کشور است تا معافیت مالیاتی
یزدیزاده درخصوص نقش مالیاتستانی در کشورهای مختلف بیان کرد: مالیات برای تأمین درآمد دولت، حرکت بهسمت عدالت اجتماعی و هدایت سرمایهها به برخی از بخشها (طبق سیاست کلی دولت) وضع میشود. در یک نظام مالیاتی پیشرفته بهجای معافیت میتوان نرخ صفر را تعریف کرد، بهطورکلی برای هرگونه تخفیف مالیاتی باید توجیه وجود داشته باشد.
وی در رابطهبا معافیت مالیاتی هنرمندان ادامه داد: در حقیقت همه اقشار جامعه از منافع خدماتی دولت بهطور مستقیم یا غیرمستقیم بهگونههای مختلف اعم از امنیت کشور، آموزشوپرورش، بنزین ارزان و ... منتفع میشوند و باید هزینه بخشی از این خدمات را بپردازند؛ بنابراین نمیتوان گفت؛ بخش هنرمند یا بخش ایکس از هیچگونه خدماتی بهره نبرده است پس مالیات ندهد.
این کارشناس اقتصادی با تأکید به اینکه معافیت در کل نظام مالیاتی باید حذف شود، گفت: در چارچوب برنامهها و سیاستهای دولت، با اعمال نرخ صفر مالیاتی در کوتاهمدت میتواند حمایتهای لازم صورت گیرد؛ اما معافیت مالیاتی معضل گسستگی ایجاد میکند؛ بنابراین معافیت نه بهنفع کشور است نه بهنفع نظام مالیاتی، بهعبارتی با معافیت مالیاتی نمیتوان میزان حمایتهای صورتگرفته از اقشار مختلف را متوجه شد.
چرا هنرمندان از مالیات معاف شوند؟
در ادامه، علیاکبری در پاسخ به این پرسش که؛ "چرا موافق معافیت مالیاتی هنرمندان هستید؟ "، توضیح داد: بحثم بحث مخالفت با مالیات هنرمندان نیست همانگونه که در تمام دنیا از هنرمندان مالیات گرفته میشود؛ اما هنرمندان تا یک مقطعی کار میکنند بعد از آن زمان کار نمیکنند بهعبارتی هنرمندان باتوجهبه نداشتن حمایت مالی در شرایط بیکاری و ازکارافتادگی باید از مالیات معاف شوند.
یزدیزاده با تأیید گفته علیاکبری در خصوص ضعف نظام تأمین اجتماعی کشور در حمایت از هنرمندان ابراز کرد: در کشورهای پیشرفته اصلاً اسم اظهارنامه مالیاتی برگشت مالیات است؛ ولی یکی از ضعفهای نظام اداری کشور را میتوان جدایی نظام حمایتی از سیستم درآمدی برشمارد؛ یعنی در سایر کشورها مالیاتهایی که در طول سال تحت عناوین مختلف گرفته شده است، بهصورت مستقیم وارد بودجه دولت برای دوره بازنشستگی میشود؛ زیرا کسریهای نظام صندوقهای بازنشستگی را دولت باید تأمین کند.
وی با یادآوری اینکه قانون بودجه برای فعالیتهای هنری چهار برابر معافیت پایه درآمدی نسبت به سایر مشاغل از جمله کارگران قائل شده است، تصریح کرد: بهعقیده من این مسئله مشکلی از صنف هنرمندان را حل نمیکند؛ چرا که دغدغه این قشر برای زمان فعالیت و کار نیست؛ بلکه مسئله آنها برای زمانی است که به فراموشی سپرده میشوند. وقتی به کارگری که با ۸ میلیون تومان زندگی میکند چنین معافیتی نمیدهید به همین خاطر معافیت مالیاتی چهار برابری هنرمندان توجیه ندارد و این خواسته بقیه مشاغل هم است.
علیاکبری تشریح کرد: یک کارگر ۱۲ ماه سال سر کار است و حق عائلهمندی، حق مسکن و حق درمان میگیرد؛ اما یک نویسنده در طول چهار سال یک فیلمنامه شاید بیرون بدهد که این فیلمنامه میشود ۵۰۰ میلیون تومان، یعنی نویسنده تحصیلکرده باتجربهای که در طول چهار سال یک فیلمنامهاش را مینویسد که با تقسیم درآمد بر سالها میزان معافیت وی با قشر کارگر یکسان است پس نمیتوان گفت چهار برابر یک کارگر ساده برای هنرمند معافیت مالیاتی داریم. بر اساس آخرین گزارش از صنف کارگردانها، بیش از سه سال است که ۴۰۰ نفر از ۴۴۰ کارگردان کار نکردند.
آیا سلبریتیها هم مالیات میدهند؟
این کارگردان درخصوص اخذ مالیات از افراد سلبریتی، پولساز و با درآمدهای کلان بیان کرد: نیازی نیست از اداره مالیات کسی سراغ آنها برود؛ چرا که آنها خودبهخود مالیات میدهند، یادمان نرود در زلزله، سیل و سایر اتفاقات ناگوار کشور هنرمندان و ورزشکاران جزو اولین نفراتی هستند که پابهپای مردم برای جمعآوری کمکهای نقدی، سرپناه، بخاری و پتو فعالیت میکنند پس باید قدر اینها را بدانیم.
علیاکبری عنوان کرد: از ۹۰ هزار نفر عضو صندوق هنر، نهایت ۵۰۰ نفر درآمد میلیاردی دارند و درآمد مابقی حتی زیر خط فقر هم شاید باشد، زیرا تکنولوژی روز بهمرور حجم کاری این قشر را بهشدت پایین آورده است، از سوی دیگر، برای رسیدگی به ۹۰ هزار پرونده مالیاتی که ۵۰ نفر از آنها باید مالیات بدهند، ۱۰۰ کارمند لازم است و برای این یک درصد اینقدر سرمایهگذاری درست نیست.
وی ادامه داد: از نمایندههای مجلس دوره بعدی میخواهم مثل کشورهای اروپایی که برای هنرمندان ارزش خاصی قائلاند یک راهکار پشتیبانی خوب بدهند یا هنرمندان واقعاً از مالیات معاف باشند یا چنانچه قرار بر اخذ مالیات است از امکانات هم استفاده کنیم.
یزدیزاده در پاسخ به علیاکبری در خصوص معافیت کامل هنرمندان بهدلیل کاهش وقت و هزینه کارمندان مالیاتی گفت: در نظام مالیاتی و روشهای اجرایی باید سازمان امور مالیاتی دنبال مالیات علیالحساب برود، طبق ماده ۱۶۳ سقف و کفی تعیین میشود و بر همان اساس حتی برای ۹۹ درصدی که گفته شد که حتی زیر خط فقر هستند هیچ زمانی صرف رسیدگی به پرونده نمیتوان شد، ولی سیستم مالیات کارا و عادلانه میشود.
وی اضافه کرد: از سوی دیگر باید ماهیت فعالیت برخی از هنرمندان نیز دیده شود بهطور مثال اگر فردی یک سال درآمد دارد چند سال ندارد، این را باید دید این مدل به عدالت نزدیکتر است، اما متأسفانه نظام مالیاتستانی ناعادلانه است؛ زیرا حقوقبگیران بهروز مالیات پرداخت میکنند؛ ولی بهطور مثال فعالان بخش خصوصی با دو سال و چهار ماه وقفه مالیات میدهند.