سرگذشت نمرود | داستان کودکی، پادشاهی و مرگ نمرود ستمگر
اولین پادشاهی جهان «نمرود» بود که از نوادگان حضرت نوح (ع) بوده و به ستمگری و زورگویی بر مردم شهرت داشت؛ وی در برابر یکتاپرستی ایستاد و در نهایت به طرز عجیبی به هلاکت رسید. آیا میدانید نمرود چگونه مرد؟
نمرود یکی از پادشاهان جبار بابل و معاصر حضرت ابراهیم (علیهالسلام) بوده است. خداوند توسط پشه، که یکی از ضعیفترین موجودات میباشد نمرود را به هلاکت رساند.
نمرود پادشاه کدام سرزمین بود؟
جواب این سوال: پادشاه بابِل
نمرود بر بابل و سایر نقاط جهان حکومت میکرد، چنان که امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: «چهار نفر بر سراسر زمین سلطنت کردند،دو نفر از آنها از مؤمنان به نام سلیمان بن داود و ذو القرنین و دو نفر از آنها از کافران به نام نمرود و بخت النّصر بودند.» خداوند فرشتهای را به صورت انسان، برای نصیحت نمرود نزد او فرستاد، اما او اعتنایی نکرد و سرانجام توسط گزش پشه ها به هلاکت رسید.
پادشاه بابِل در زمان حضرت ابراهیم(ع) | |
اطلاعات کلی | |
---|---|
نام کامل | نمرود بن کنعان بن کوش بن سام بن نوح |
خویشاوندان سرشناس | پسر عموی آزر |
محل زندگی | بابِل |
اطلاعات دیگر | |
فعالیتها | کشتن نوزادان • مخالفت با یکتاپرستی • مجازات ابراهیم(ع) با آتش |
مرتبط | ذکر داستان وی با ابراهیم در سوره بقره و سوره انبیاء |
زندگینامه نمرود
نمرود بن کنعان بن کوش بن سام بن نوح، پادشاه بابِل در دوران حضرت ابراهیم(ع) بوده است. برخی نمرود را نوه حام فرزند دیگر نوح دانستهاند. نمرود پسر عموی آزر، عموی ابراهیم، بود. ایرانیان به نمرود لقب فریدون دادند. در برخی منابع از وی با لقب فرعون ابراهیم یاد شده است. نام نمرود در کنار بُخْتُ النَّصر به عنوان تنها پادشاهان مشرک که در سراسر زمین فرمانروایی کردهاند آمده است.مدت پادشاهی نمرود
درباره مدت پادشاهی نمرود گزارشهای متفاوتی ذکر شده است که بیشترین آن ۴۰۰ سال و پس از آن ۲۷۰، ۷۰ و ۶۹ سال ذکر شده است.
کودکی نمرود
طبق روایات و اشعار شاعران بزرگ، نمرود در کودکی به همراه خانوادهاش سوار کشتی میشود. در میان دریا کشتی دچار طوفان شده و به امر الهی مادر نمرود که او را در آغوش داشت بر تخته چوبی سوار میشود و خود را به ساحل امنی میرساند، اما به فرمان خداوند حضرت عزائیل بر او ظاهر میشود و جانش را میگیرد و نمرود در کنار جنازه مادرش در ساحل باغی که به آن رسیده بودند میماند. از اینکه او چگونه بزرگ شد و به پادشاهی رسید مطلبی وجود ندارد.
کشتار نوزادان توسط نمرود
نمرود پادشاه بسیار ستمگر و بیرحمی بود و همه باید از او فرمان برداری میکردند تا اینکه کاهنان معبد به او خبردادند که پسری به نام ابراهیم به دنیا میآید و تخت پادشاهی تو را نابود خواهد کرد.
نمرود بعد از شنیدن این اخبار دستور داد تا همه فرزندان پسری که به دنیا میآیند کشته شوند، اما از آنجایی که هیچ بشری نمیتواند با خواست الهی بجنگد، حضرت ابراهیم در شهری دیگر به نام الورکاء به دنیا آمد و بعدها همراه پدرش به شهر بابل آمد.
مخالفت با یکتاپرستی
از آن جایی که نمرود خود را صاحب مطلق جهان میدانست، سخت مخالف یکتاپرستی بود و دستور ساخت بتهای فراوانی از طلا را داده بود و مردم موظف به پرستیدن آنها بودند. حضرت ابراهیم (ع) که جوانی برومند و یکتاپرست بود با بتپرستیهای نمرود مخالفت میکرد و مردم را به یکتاپرستی و دوری از بتپرستی فرا میخواند، اما مردم به شدت از نمرود و ستمهای او میترسیدند تا اینکه به دستور خداوند حضرت ابراهیم شبانه به داخل معبد رفت و تمام بتها را شکاند.
مجادله نمرود با حضرت ابراهیم (ع)
بعد از اینکه حضرت ابراهیم (ع) بتها را شکست، او را نزد نمرود بردند. حضرت ابراهیم (ع) برای اثبات وجود خدای یگانه و رد ادعای خدایی نمرود با او شروع به مناظره میکند. و به او میگوید: خدای من میتواند راه شما را بمیراند یا زنده کند سپس نمرود میگوید من هم میتوانم. از اینرو برای اثبات کلام خود دو زندانی را فرا میخواند یکی را میکشد و دیگری را آزاد میکند. حضرت ابراهیم (ع) میگوید: خدای من خورشید را از مشرق بیرون میآورد تو میتوانی آن را از مغرب بیرون آوری؟ نمرود از این اتفاق وحشتزده شد؛ چراکه او توانایی انجام این امر را نداشت.
داستان نمرود و حضرت ابراهیم : به آتش انداخت ابراهیم (ع) توسط نمرود
وقتی نمرود در حضور مردمان بابل در مناظره با ابراهیم (ع) شکست خورد، تصمیم گرفت او را با آتش مجازات کنند. به همین خاطر نمرود دستور داد در مکانی مشخص برای آتش هیزم جمع کنند. این کار در آن زمان به حدی مهم شده بود که برخی زنان نذر کردند که هیزم را برای سوختن ابراهیم فراهم کنند، در صورتیکه مشکلاتشان حل شود یا بیمارشان بهبود یابد. بعد از اینکه هیزمها را آتش زدند، هیچکس نمیتوانست نزدیک آتش برود، پس او را با یک منجنیق به داخل آتش پرتاب کردند، اما به امر الهی، آتش برای ابراهیم سرد و بیآسیب شد.
چند روز بعد، نمرود از محل آتش که همچنان شعلهور بود، گذر کرد و با تعجب دید که ابراهیم (ع) درون آتش نشسته و سالم است. برای اطمینان از اوضاع ابراهیم، دستور ساخت برجی داد تا از بالای آن بتواند وضعیت را مشاهده کند. وقتی از سلامتی ابراهیم اطمینان پیدا کرد، به او گفت: خدای تو بزرگ است که تو را از این آتش حفظ کرده است. آیا میتوانی از آتش بیرون بیایی؟ حضرت ابراهیم (ع) پاسخ داد: بله، میتواند و در حالیکه آتش همچنان شعلهور بود، او به سلامت بیرون آمد.
بعد از معجزه سرد شدن آتش از سوی خداوند یکتا به دست حضرت ابراهیم (ع)، نمرود تصمیم گرفت ابراهیم (ع) را آزاد کرده و چهار هزار گاو به پیشگاه پروردگار بکشد. حضرت ابراهیم (ع) قربانی را پذیرفت؛ ولی به نمرود گفت وقتی تو خداوند یکتا را نمیپذیری و خود را برابر با او میدانی این چه قربانی است، اما نمرود همچنین بدون پذیرش یکتاپرستی، به قربانی کردن ادامه داد.
شکست نمرود از زبان قرآن
به تعبیر قرآن: «وَ اَرادُوا بِهِ کَیداً فَجَعَلْناهُمُ الْاَخْسَرِینَ؛ نمرودیان با تزویر و نقشههای گوناگون خواستند تا ابراهیم را شکست دهند، ولی خود شکست خوردند.»
به گفته پروین اعتصامی:
خواست تا لاف خداوندی زند برج و باروی خدا را بشکند
پشهای را حکم فرمودم که خیز خاکش اندر دیده خودبین بریز
نمرود چگونه مرد؟
نمرود برای جنگیدن با خدا عقابهایی را پرورش داد و صندلی به پاهای آنها بست تا او را به آسمان ببرند، ولی نمرود از ارتفاع ترسید و نتوانست خدا را پیدا کند و با او رودررو شود. پس از ناامید شدن نمرود از پیدا کردن خداوند در آسمان، فرشتهای به صورت انسان به سوی نمرود آمد و او را به یکتاپرستی دعوت کرد، اما نمرود پادشاهی غیر از خودش را انکار کرد و سپاه خدا را به جنگ طلبید.
فرشته به او سه روز وقت داد تا سپاه خود را جمع کند. بعد از سه روز به امر خداوند پشهها آمدند و سپاه نمرود را نیش زدند و خداوند پشهای را مأمور کرد تا آن پشه از راه بینی وارد سر نمرود شود و شروع به خوردن مغز سرش کند. نمرود دچار سردردهای زیادی شد تا جایی که سرش را به ستونها میکوبید تا پشه آرام بگیرد. طبق منابع تاریخی این وضعیت تا ۴۰ سال ادامه داشت و بعد از آن، نمرود از دنیا رفت.
جالب این که: حضرت علی ـ علیه السلام ـ در ضمن پاسخ به پرسشهای یکی از اهالی شام فرمود: «دشمنان در روز چهارشنبه ابراهیم ـ علیه السلام ـ را در میان منجنیق نهادند و در درون آتش پرتاب نمودند، سرانجام خداوند در روز چهارشنبه، پشهای بر نمرود مسلّط گردانید…»