ناهید را بستای


ناهید را بستای

ن‍اه‍ی‍د را ب‍س‍ت‍ای و ف‍ردوس‍ی ف‍رزن‍د دوران آف‍ری‍ن‍ش و ب‍رخ‍ی ف‍روزه‌ه‍ای ن‍م‍ای‍ش‍ی ش‍اه‍ن‍ام‍ه ف‍ردوس‍ی‌ ای‍ن ک‍ت‍اب اق‍ت‍ب‍اس‍ی از ش‍اه‍ن‍ام‍ه ف‍ردوس‍ی اس‍ت‌. صحنه نخست: [فریدون ناهید را می ستاید] [شبی پیش از مهرگان، فریدون، کاوه آهنگر و...

ن‍اه‍ی‍د را ب‍س‍ت‍ای و ف‍ردوس‍ی ف‍رزن‍د دوران آف‍ری‍ن‍ش و ب‍رخ‍ی ف‍روزه‌ه‍ای ن‍م‍ای‍ش‍ی ش‍اه‍ن‍ام‍ه ف‍ردوس‍ی‌

ای‍ن ک‍ت‍اب اق‍ت‍ب‍اس‍ی از ش‍اه‍ن‍ام‍ه ف‍ردوس‍ی اس‍ت‌.

صحنه نخست:
[فریدون ناهید را می ستاید]
[شبی پیش از مهرگان، فریدون، کاوه آهنگر و انبوه]
[ایرانیان در دامنه کوه دماوند گردهم آمده اند]

فریدون:
یک امشب را بدین کوپایه آسودن روا باشد
کاوه:
چو فردا روز شد پیروزی آور روز ما باشد
فریدون:
چنین باد این چنین تر، پهلوانان! راستکرداران
به گرد هم فراز آئید تا از رنج این دوران
بیا سائیم کس را آگهی از کار گیتی نیست
همان بهتر که نیکی ماند از ما، به زنیکی چیست؟
کنون گر راستی را پاس می دارید، گفتاری
برانیم از گذشته سالیان رنج و ستم کاری...


بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

دانلود آهنگ میلاد قائمی بنام عقده