پذیرش شکست یا موفقیت دیپلماسی؟

بر کسی پوشیده نیست کلید ادامه و یا توقف جنگ در غره و لبنان دست ایالات متحده آمریکا می باشد و اگر تا به حال اسرائیل تن به آتش بس نداده به این دلیل بوده و هست که ایالات متحده خود حامی کشت وکشتار و نسل کشی و تخریب اهداف غیر نظامی و... توسط اسرائیل بوده.

کافی بود ایالات متحده فقط به شورای امنیت اجازه ورود به ماجرا را بدهد و یا اینکه جلوی ارسال تسلیحات و مهمات به اسرائیل را بگیرد تا کار جنگ تمام شود.

تصور اینکه لابی اسرائیلی در آمریکا قدرتمند است و رئیس جمهوری آمریکا نمی تواند جلوی آنها بایستد یک تصور ساده لوحانه که خود آمریکایی ها می خواهند در اذهان جا بیاندازند بیش نیست.

حتی بسیاری لابی های یهودی در آمریکا هم مخالف کارهایی که دولت تندرو اسرائیل انجام می دهد می باشند چرا که باور دارند هرچه یهودی ها طی بیست قرن گذشته بافته بودند را نتانیاهو در یکسال رشته کرده.

بسیاری تحلیلگران متفق القول بودند که جنگ در غزه و لبنان تا انتخابات آمریکا ادامه خواهد یافت و احتمالا پس از انتخابات دولت آمریکا اسرائیل را وادار خواهد کرد تا جنگ را پایان دهد چون بایدن نمی خواهد در کارنامه سیاسی اش ثبت شود که با دو جنگ بزرگ یکی در شرق اروپا و دیگری در خاورمیانه کار خود را تمام کرده.

اما آمار نشان می دهد به دلیل سیاست حمایت کورکورانه از اسرائیل امروزه موقعیت کاندیدای دمکرات ها به شدت ضعیف شده و لابی های یهودی آمریکا به جای تشکر از کارهای بایدن و هریس در حمایت از اسرائیل رفته اند پشت سر ترامپ ایستاده اند.

مسلمانان هم چون بایدن به این شکل فجیع از اسرائیل حمایت کرده حاضر نیستند به کامیلا هاریس رای دهند.

به استناد آمار و ارقامی که توسط رسانه های آمریکا منتشر می شود خودداری مسلمانان از رای دادن به کاندیدای دمکرات ها و همچنین حمایت یهودی ها از ترامپ سه شنبه هفته آینده می تواند منجر به شکست مفتضحانه کاندیدهای دمکرات ها در انتخابات ریاست جمهوری وانتخابات کنگره نیز شود.

از سوی دیگر اسرائیل علیرغم همه تلاشهای خود طی یک ماه اخیر نتوانسته وارد خاک لبنان شود و این بحثی که اینها درباره خروج اسرائیل از خاک لبنان مطرح می کنند در عمل وجود قابل توجهی ندارد.

همه ناظرین رسانه ای متفق القول هستند که ارتش اسرائیل در همه عملیات خود در جنوب لبنان با شکست های مفتضحانه مواجه شده و حتی یک عملیات موفق در جنوب لبنان نداشتند و علاوه بر آن هزاران سرباز اسرائیلی طی یک ماه اخیر در درگیری ها با حزب الله لبنان کشته و زخمی شدند، امری که بی سابقه است.

علیرغم اینکه اسرائیل شش لشکر خود را در مناطق شمالی هم مرز با لبنان مستقر کرده و توقع داشته که این شش لشکر بتوانند کاری از پیش ببرند و از پنج جبهه بر علیه لبنان عملیات انجام داده اما هیچ کدام از لشکر ها موفق نشدند موفقیتی کسب کنند و بسیاری نیروها از ترس مواجهه با نیروهای حزب الله حاضر به جنگیدن نیستند.

همین هفته گذشته بود که اخباری مبنی بر اینکه سه نیروی حزب الله به تنهایی با یک دسته پنجاه تایی از نیروهای اسرائیلی درگیر شدند و در این درگیری ها شش افسر و سرباز اسرائیل کشته و بیست و پنج نیروی دیگر زخمی شده اند واسرائیلی ها پس از دوازده ساعت درگیری بی امان موفق شدند کشته و زخمی های خود را از صحنه خارج کنند.

گویند مشت نمونه خروار.

همین ماجرا نشان می دهد که نیروهای حزب الله چه قدر آمادگی جنگی و انگیزه دارند و در مقابل نیروهای ارتش اسرائیل تاب مقابله با نیروهای حزب الله را ندارند.

اسرائیلی ها هم با استفاده از هواپیماها و تسلیحات آمریکایی می روند انتقام شکست سربازهای خود در جبهه جنگ را از غیر نظامیان می گیرند.

به نظر می رسد آمریکایی ها یک مهلت به اسرائیلی ها داده بودند تا کار خود را انجام دهند اما می بینند کش دادن این مهلت به ضرر اسرائیل است و باید به هر ترتیبی شده ماجرا را جمع و جور کنند، چرا که به نظر آنها مقامات اسرائیلی دچار توهم و جنون شده اند و متوجه نیستند ادامه این جنگ می تواند به ضرر آنها تمام شود.

امروزه حتی بحث این مطرح است که شاید به یکباره نیروهای مقاومت تصمیم بگیرند به جای اینکه در موضع دفاعی قرار بگیرند در موضع تهاجمی قرار بگیرند و وارد اسرائیل شوند و برخی مناطق مثل جلیل و جولان را از دست اسرائیلی ها خارج کنند یا اینکه پشت جبهه های جنگ ضربات مهلکی به نیروهای اسرائیلی وارد کنند.

در واقع به این دلیل می باشد که آمریکایی ها دست به کار شده اند تا توافقی را منعقد کنند بلکه به این ترتیب بتوانند اسرائیل را از این منجلابی که در آن وارد شده خارج کنند.