وزارت فرهنگ پیرامون ارشاد اسلامی پاسخگو باشد


اکثر اوقات این خودمان هستیم که براثر بی‌توجهی‌های مفرط و اصرار درانجام بخشی از وظایف شرعی و قانونی یعنی فرهنگ، غافل از اهمیت ارشاد اسلامی می‌شویم! رها کردن واحدهای صنفی به حال خود و سپردن مسئولیت‌های حساس به اتحادیه‌های آنها و همچنین تعامل بیش از اندازه ادارات اماکن با آنها به دلیل مساعدت در امر گردش اقتصاد جامعه باعث شده تا برخلاف مقررات جاری به سرعت اسامی ایرانی جایشان را به تابلوهای فرنگی بدهد که اشراف و تمرکز بر این مسئله از وظایف لاینفک و عمده وزارت مذکور است تا همتراز برگزاری جشنواره‌های متعدد از جمله سینما، تآت، موسیقی و غیره به آن هم ورود پیدا کند. ازسوی دیگر پس از پیاده شدن طرح ایجاد مدارس غیر انتفاعی در وزارت آموزش و پرورش که بیش از 30 سال از آن می‌گذرد، به مرور زمان مدارس مذکور از بخش فرهنگ و پرورش به دامنه اقتصاد و سیاست سوق پیدا کرده‌اند تا این واحدها قبل از اینکه تعلیم و تربیت را اشاعه دهد در اندیشه کسب درآمدهای کلان و در کنار آن تصرف پست‌های سازمانی حساس و کلیدی در وزارتخانه متولی خود باشد که بتواند هرچه بیشتر قدرتمند و تاثیرگذار باشد و درآمد از محل غیر انتفاعی‌هایی که امروز برچسب غیر دولتی به خود گرفته‌اند دو چندان کند وعنان نظارتی و بالادستی نهاد آموزش و پرورش را نیز برای هموار کردن مسیر بدست بگیرد. اگرچه دولت سیزدهم با هدف اعتلای جامعه از اینگونه مشکلات و معضلات پا به میدان گذاشت اما در ادامه بار دیگر و بصورت موریانه وار بعضی از این کارتل‌های به ظاهر فرهنگی اما در باطن سیاسی، اقتصادی توانست پست‌های حساس و تأثیر گذار را در وزارت آموزش و پرورش به خود اختصاص داده و با تکیه بر منش سهم خواهی امتیازات مادی را به سوی مدارس غیر دولتی ویژه روان سازد! آنها که می‌دانستند بر خلاف بعضی کشورهای پیشرفته، عمر مدیریتشان کوتاه است، سعی کردند و همچنان می‌کنند تا هر آنچه را که از امتیازات ویژه می‌توانند به مدارس غیر انتفاعی خاص انتقال دهند، در حالی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، همچنان تلاش دارد بخش فرهنگ را که بیشتر متمایل به سوی سازمان سینمایی و فعالیت‌های هنری است تقویت کند تا ارشاد اسلامی تنها نقشی بر تابلو و سربرگهای آن باشد! زیرا در حداقل 30 سال گذشته نتوانسته‌اند به تزکیه کسانی بپردازند که جذب شبکه‌های اینترنتی و اجتماعی منحرف و بیگانه شده‌اند که نمونه آن بی‌اعتنایی این گروه اگرچه محدود به مسئله حجاب است. اما از همه مهمتر نقش بی‌تفاوتی‌های افراطی به عملکرد مدارس غیر دولتی یا همان غیر انتفاعی‌های قدیم است که از اسماء متبرکه و ائمه اطهار بر سردر مدارس و تابلو خود استفاده ابزاری و بعضی اوقات سوء استفاده می‌کنند! آغاز دولت سیزدهم نوید بخش تغییرات و تحولات پایه و زیر ساختی لازم بود که البته رئیس جمهور شهید و فقید آن نهایت کوشش و تلاش شبانه روزی خود را در این باره به کار برد تا بتواند به این اهداف عالیه جامه عمل بپوشاند در حالی که متولیان اینگونه مدارس سالها سودش را خورده و از امتیازات جنبی آن نیز استفاده فراوان برده بودند تا یکی را 10 تا کنند که دیگر نمی‌توانستند تغییر جهت بدهند و داغش را ببینند؛ بنابراین با طرح یک پروژه ویژه عوامل مؤثر اینگونه واحدهای آموزشی ملی، تعدادی از پست‌های حساس و کلیدی را در ادارات آموزش و پرورش هر محل، به جز مدیریت کل که باید پاسخگوی قوانین و مقررات باشد، بدست آوردند و همچنان تعلیم را در اولویت امر قرار دادند تا تربیت با مادیات سودا زده شود! زیرا برای انجام کلاس‌های اضافه دروس می‌توان تقاضای شهریه‌های مازاد کرد اما پیرامون امر تربیت مادیات جایگاهی ندارند و درآمدی به جز برگزاری اردوهای به اصطلاح تربیتی یک روزه شهری و چند روزه خارج از استان، تصور نمی‌شود! اگرچه این روش مادی گرایی به جز مدارس غیر انتفاعی واحدهای آموزشی دولتی را هم درگیر می‌کند و بالطبع ادارات آموزش و پرورش را هم تحت تأثیر خود قرار می‌دهد تا وارد مقوله اقتصادی آن نشوند که البته سهامداران و متولیان مدارس ملی در اینگونه موارد برای خورده فرمایش‌های مسئولان آموزش و پرورش تره هم خرد نمی‌کنند که بشود به امور پشت پرده آنها اشراف داشت زیر اکثراً برای دفتر نویسی و ارائه اظهارنامه مالیاتی از حسابداران خبره بهره می‌برند! حالا اگر تابلویی با اسماء متبرکه و مقدس ائمه اطهار هم داشته باشند که هر کدام نسبت به وسع خود هر چهار سال یکبار با تغییرات خطی و جناحی که در دولت‌ها ایجاد می‌شود، سعی می کنند پست‌های کلیدی در ادارات آموزش و پرورش را به یکی از عوامل خود اختصاص دهند تا در طول این مدت بتوانند از امتیازات دولتی هم بیشتر بهره‌مند شوند و حتی به تسویه حساب‌های عقیدتی بپردازند چنانکه نه تنها در اکثر ارگانها و شرکت‌های خصولتی بویژه در آموزش و پرورش اصفهان هم طی دولت سیزدهم حضور پررنگی پیدا کردند که در این مدت سعی بر خلع سلاح نمودن کانون بازنشستگان و مستمری بگیرانی نمودند که آه در بساط نداشت تا با ناله‌ای به نام معاونت پشتیبانی این اداره کل معامله نمایند که شاید فشار را پیرامون تخلیه مرکز رفاهی فرهنگی آنها در یکی از خیابان‌های غرب اصفهان کاهش دهند و شکایت از بازنشسته به جرم استفاده از امکاناتی که متعلق به خودش است به دادگاه نبرند! و در ادامه مدیرعامل و هیئت مدیره را در تنگنای تخلیه طبقه دوم تنها کانون و پناهگاه اوقات فراغت این قشر تاریخ مصرف گذشته، برای استفاده نورچشمی‌هایشان قرار ندهند! زهی تأسف از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که برای اینگونه مخفی شدن‌ها هم در پشت حریم اسماء متبرکه و مقدس در تمام طول این سال‌ها همچنان بی‌خیال مانده‌اند، در حالی که به یک آرایشگاه قدیمی مردانه در بافت تاریخی شهر گیر می‌دهند که تابلوی خود را با نام کریستال پایین بیاورد! اما مجتمع تجاری اقتصادی کلانی که باید «قلب شهر» خوانده شود، همچنان «سیتی سنتر» باقی می‌ماند! تا نشان دهد قوانین فقط تصویب می‌شود اما مجریان در اجرای آنها تعلل و کوتاهی می‌کنند! حسن روانشید - روزنامه‌نگار پیشکسوت


منتخب امروز

دیدن پورن توسط بچه ها، چگونه برخورد کنیم؟