مشکل ایران با آژانس نیست که با آژانس حل شود
هفته گذشته آقای رافائل گروسی به تهران سفر کرد و با مقامات عالی کشور از جمله رئیس جمهوری و وزیر امور خارجه و رئیس انرژی هسته ای دیدار و گفتگو کرد.
گروسی در این سفر از تاسیسات هسته ای نطنز و فردو هم بازدید داشت تا در باره برخی شک و شبهه هایی که آژانس بر علیه برنامه هسته ای ایران مطرح کرده تحقیق کند.
برخی حالا سوال می کنند که نتیجه این سفر چه بود و چه خواهد بود و حالا که وی به ایران سفر کرده و از این تاسیسات بازدید داشته و مطمئن شده که شک و شبهه ها بی جا بوده دیگر مشکل حل می شود و وی در جلسه شورای حکام روز چهارشنبه آینده گزارش مثبتی در مورد برنامه هسته ای ایران مطرح می کند که راهگشا باشد.
باید گفت متاسفانه چنین امیدی نیست.
عملا سابقه و عملکرد آژانس بین المللی انرژی هسته ای و کلا سازمان های وابسته به مجامع بین المللی بسیار سابقه سیاهی است و تا به حال پیش نیامده که اینها طبق اصول و وظایف خود عمل کنند بلکه عموما اینها سازمان هایی هستند که به عنوان ابزار در دست ایالات متحده و کشورهای غربی عمل می کنند و فقط دستور العمل ها و اهداف آنها را دنبال می کنند.
بر برخی شرایط پیش آمده که مدیر کل هایی در این سازمان ها سر کار آمده اند که مقداری شرافت داشته اند و حاضر نبودند که خیلی زیر بار فشارهای کشورهای غربی بروند، مثل مثلا محمد البرادعی مدیر کل اسبق آژانس بین المللی انرژی هسته ای که در موارد زیادی حاضر نمی شد زیر بار فشارهای غرب برود و در نهایت برکنار شد و افرادی سر کار آمدند که مطیع و یا حتی عامل آمریکا باشند.
مایک پمپئو رییس سابق سازمان سیا و دومین وزیر امور خارجه ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری اش به صراحت در کتاب خاطرات خود از رافائل گروسی به عنوان یک عامل همکار نام می برد، صفتی که معمولا در سازمان سیا برای افرادی که نفوذی آنها در سازمان ها می باشند استفاده می شود.
در ضمن فراموش نکنید که بخش اعظم بودجه سازمان ملل و مجامع مرتبط با آن نیز از طرف ایالات متحده آمریکا و متحدین اش تامین می شود و عملا اینها با سوء استفاده از پولهایی که به این سازمان ها می دهند به خود این حق را می دهند که در عملکرد این سازمان ها دخل و تصرف داشته باشند و اگر این سازمان ها طبق خواست آنها عمل نکنند بودجه شان را قطع می کنند.
همانگونه که سابقا ایالات متحده بودجه یونیسف را به دلیل گزارش هایی که باب میل آمریکا نبود قطع کرده بود و همین اواخر ایالات متحده و برخی کشورهای غربی برای حمایت از ادعاهای اسرائیل بر علیه اونروا بودجه آن را قطع کرده بودند.
امروزه هم علیرغم اینکه همه مطمئن هستند که اسرائیل سلاح های هسته ای تولید کرده اما می بینیم که سازمان بین المللی انرژی هسته ای نه فقط حاضر نیست از اسرائیل در این باره سوال کند بلکه حتی مدیر کل این آژانس می رود اسرائیل از اسرائیلی ها دستور العمل دریافت می کند که چه گونه با یک کشور عضو پیمان منع گسترش تسلیحات هسته ای برخورد کند.
راستی بحث پیمان منع گسترش تسلیحات هسته ای مطرح شد بد نیست به این نکته اشاره کنم که ایران، زمان شاه، بسیار تحت فشار قرار گرفته بود که این پیمان را امضا کند و برخی درون کشور بسیار تبلیغ می کردند که امضای این پیمان به نفع ایران خواهد بود و بسیار از منافع آن صحبت می کردند، چیزی شبیه معاهده FATF که امروزه مطرح می باشد.
حالا آژانس بین المللی انرژی هسته ای می آید و می گوید چون ایران امضا کرده باید ایران را بازرسی کند اما چون اسرائیل امضا نکرده نمی تواند ادعا کند اسرائیل از تعهدات بین المللی خود تخطی کرده و تقاضای بازرسی تاسیسات هسته اسرائیل را بکند.
جالب می دانید چیست، اسرائیل FATF را امضا نکرده اما حتی یکبار ندیدیم که بحثی درباره اینکه اسرائیل امضا نکرده بشود ولی پاپیچ ایران می شوند در حالی که ساختار بانکی داخلی ایران بسیار سفت تر از FATF می باشد.
بگذریم، نمی خواهم خیلی از موضوع دور شوم.
ایران آن زمان این پیمان را به این شرط امضا کرد که خاورمیانه خالی از تسلیحات هسته ای باشد و جالب اینکه نماینده مصر که همزمان با نمماینده ایران این پیمان را امضا کرد به شرط ایران اشاره کرد و نوشت ما هم با همان شرطی که ایران نوشته این پیمان را امضا می کنیم.
قرار هم بر این بود که همه ابرقدرتهای وقت همه کشورهای منطقه را زیر فشار بگذارند که این پیمان را امضا کنند اما هیچ وقت آنها اسرائیل را تحت فشار قرار ندادند تا این پیمان را امضا کند.
معروف است تنها رئیس جمهوری آمریکا که به اسرائیل فشار آورد تا مشخص کند برنامه هسته ای اش به کدام سمت و سو می رود جان اف کندی بود که ترور شد.
از آن جالب تر اینکه آنکه کندی را ترور کرد یک یهودی بود ولی هیچ وقت نه نتیجه ترور معلوم شد نه تکلیف ترور کننده و نه حتی اشاره ای به این شد که ترور کننده یک یهودی بود.
دقیقا مانند جریان اخیر ترور ترامپ که توسط یک جوان یهودی انجام شد اما هیچ وقت رسانه های آمریکا در باره یهودی بودن وی صحبت نکردند.
اگر ترور کننده مثلا یک مسلمان بود قطعا این جریان را در بوغ و کرنا می کردند که آهای بیایید ببینید این مسلمانان تروریست رئیس جمهوری آمریکا را ترور کرده اند و باید از انواع تسلیحات هسته ای بر علیه آنها استفاده شود تا مسلمانان نیست و نابود شوند.
البته هم گروسی علنا، در تهران اظهار داشت که ایران باید مشکل خود با آمریکا و اسرائیل را حل و فصل کند و در واقع به این نکته اشاره کرد که مشکل اصلی ایران با آژانس نیست، آژانس صد در صد مطمئن است که برنامه هسته ای ایران مسالمت آمیز است، مشکل با آمریکا و اسرائیل و برخش کشورهای غربی است که میخواهند این پرونده باز بماند تا از آن بر علیه ایران سوء استفاده کنند.