«قریب گیت»
گروه اجتماعی سیاست روز: دوهفته پیش بود که هیات امنای سازمان تأمین اجتماعی، اسامی اعضای جدید هیات مدیره این سازمان را اعلام کرد (قریب، صفی خانی، دکتر فلاح، نصیری و جواهریان). هنوز چند روزی از اعلام اسامی این افراد نگذشته بود که حرف و حدیثهایی و گمانه زنیهایی مبنی بر احراز یا احراز نشدن صلاحیت سه نفر از این تعداد بر سر زبانها افتاد. عدهای میگفتند یکی مدرکش مشکل دارد، یکی دو تابعیتی است و فرزندش در انگلستان تحصیل میکند و خودش هم در چند بیمارستان خصوصی سهامدار است و آن یکی را نهادهای امنیتی تایید نکردند و قس علیهذا... بازار این حرف و حدیثها داغ بود تا اینکه دو روز پیش یک نامه از معاونت نظارت، بازرسی امور تولیدی سازمان بازرسی کل کشور به تاریخ 1403/8/27 خطاب به میدری وزیر کار در رسانههای مجازی منتشر شد. در این نامه از تخلف عجیب و غیر قابل باور یک عضو جدید هیات مدیره سازمان تأمین اجتماعی بنام مهرداد قریب کلخورانی پرده برداشته بود که همین موضوع عملاً باعث لغو عضویت او در هیات مدیره جدید شد! دستکاری اسناد و کاهش سوابق بیمهای؟! تخلف بزرگ قریب و همدستانش شوک بزرگی به 20میلیون کارگر و بازنشسته تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی وارد کرده است و این سوال در ذهن بیش از50 میلیون نفری سازمان تأمین اجتماعی رسوب کرده است که منبعد چگونه میتوان به امنیت سوابقمان در سازمان و«شرکت خدمات ماشینی تامین» اعتماد داشته باشیم؟! مدیر عامل و رئیس حراست سازمان تامین اجتماعی، باید پاسخ دهند آقای مهرداد قریب که معاونت بیمهای سازمان بوده و در تاریخ 1/2/1402با سابقه 34 سال و9ماه و5 روز بازنشسته شده است، با کدام شبکه سازی و با حمایت چه کسانی در سازمان و شرکت خدمات ماشینی تامین، توانسته است بالغ بر6سال از سوابق خود را کاهش دهد، تا بتواند همزمان با فشار باندهای خارج از سازمان به وزیر کار و هیات امنا برکرسی هیات مدیره سازمان تأمین اجتماعی تکیه بزند؟ اعتماد از دست رفته؟! خوانندگان گرامی بدانند که مدارک و سوابق بیمهای بیمه شدگان و بازنشستگان، در ردیف اسناد «فوق محرمانه» این سازمان قلمداد میشود. حفاظت و سطح دسترسی افراد به این اسناد و مدارک در اختیار همگان نیست و شاید تعداد افرادی که به آن دسترسی دارند به اندازه انگشتان دست هم نرسد و همینجاست که بگوییم با یک باند و شبکه سازمان یافتهای در درون سازمان تأمین اجتماعی روبرو هستیم که بقدری ماهرانه کارهایشان را به پیش بردهاند که این تخلف و جرم آشکار حتی از چشم حراست سازمان هم پنهان مانده است؟! با این احوال که شاهد چنین تخلف آشکاری در سازمان تامین اجتماعی آن هم در این سطح از مسئولیتهای سازمانی هستیم، بیمه شدگان، دیگر به چه کسانی در این سازمان میتوانند اعتماد داشته باشند؟ وقتی معاون بیمهای سازمان برای رسیدن به اهدافش دست به چنین ریسک و تخلفی میزند، افراد تحت پوشش سازمان منبعد چگونه میتوانند به تصمیمات این سازمان و سایر اقداماتش اعتماد داشته باشند؟ آنچه که مسلم است ماجرای «قریب گیت» به این سادگی و آسانی گریبان سازمان را را نخواهد کرد و تا زمانی همه ابعاد این اقدام روشن نشده و به اطلاع عموم نرسد قطعا و یقینا اعتماد از دست رفته ترمیم نخواهد شد. لذا وزیر محترم کار و مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی، نه تنها در قبال خانواده بزرگ 50 میلیونی بیمه شده مسئول و پاسخگو هستند بلکه باید به همه آحاد مردم و افکارعمومی پاسخهای لازم را بدهند،آقایان باید پاسخ دهند: 1- با توجه به مفاد نامه سازمان بازرسی کل کشور و اینکه آقای قریب دارای مدرک لیسانس میباشد و داشتن مدارک معادل ملاک برای انتصاب در هیات مدیرهها نیست، آقایان میدری و سالاری با کدام توجیه منطقی اقدام به گزینش و معرفی وی به هیات امنا کردهاند؟ اگربگویند که از قانون اطلاعی نداشتیم که حرفی غیر قابل قبول است و صادقانه نیست و خوب است از فشارها و لابیهای سیاسی پشت صحنه این انتصاب بگویند! 2- درست است که آقای قریب در ستاد انتخاباتی یکی از نامزدهای ریاست جمهوری فعال بوده است، آیا مطالبه گری و«پست آویزی» ایشان، باید به قیمت زیر پا گذاشتن ضوابط و مقررات قانونی از سوی معرفی کنندگان به هیأت امنای سازمان شود؟ 3- با توجه به اینکه تمامی کارکنان سه ساختمان مرکزی سازمان تأمین اجتماعی و وزارت کار از بازنشسته شدن آقای قریب مطلع بوده و هستند، چگونه میشود که آقایان میدری و سالاری از این موضوع با اهمیت آگاه نبودند؟ یعنی حتی منشیهای دفاتر آقایان در هنگام تایپ معرفینامه نتوانستند این نکته مهم را متذکر شوند که چنین تخلفی به وجود نیاید؟! یعنی معاونان، مشاوران و مسئولین دفتر آقای سالاری در جریان بازنشستگی قریب نبودند؟! 4- مگرعضویت در هیات مدیره سازمان در شرف ورشکستگی تأمین اجتماعی، چه منافع نهان و آشکاری برای اعضای آن دارد که فردی همچون آقای قریب با حدود35 سال سابقه کار در این سازمان، حاضر شده تن به چنین تخلفی بدهد؟ 5-عجیب تر از همه این است که مدیریت حراست سازمان تأمین اجتماعی چگونه نتوانسته است در همان ابتدا جلوی چنین تخلفی را بگیرد و به مدیرعامل سازمان این مشورت را بدهد و مانع معرفی آقای قریب بعنوان هیات مدیره بشود؟! 6- مدیرعامل محترم سازمان تأمین اجتماعی باید به افکار عمومی پاسخ دهد که چه کسانی در شرکت خدمات ماشینی تامین در این تخلف مشارکت کردهاند و اقدام به دستکاری سوابق سازمانی او نمودند که خیالشان هم از هرجهت راحت بود؟ 7- آقای دکتر سالاری باید پاسخ دهد، چه تضمینی وجود دارد که جاعلان شاغل در شرکت خدمات ماشینی تامین، تاکنون اقدام به فروش سوابق بیمهای برای اشخاص ثالث نکردهاند؟ از کجا میتوان مطمئن شد این شبکه، با اقدامات خود به منافع سازمان و بیمه شدگان خشارت وارد نکرده است؟ 8- و مهمتر از همه حامیان پشت صحنه آقای قریب، که قطعا از وضعیت او و سوابقش مطلع بودهاند با کدام پشتگرمی از اینکه مورد مؤاخذه قرار نمیگیرند وزیر کار و مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی را تحت فشار نگذاشتهاند تا قریب را در هر شکلی بعنوان عضو هیات مدیره منصوب نماید و در این میان نقش «دکترق» در این صحنه گردانی چه بوده است؟ آنچه که مسلم است ماجرای «قریب گیت» اعتماد و اعتبار سازمان را نزد بیمه شدگان و کارفرمایان مخدوش کرده است.اینکه چگونه میتوان این سرمایه از دست رفته را بازگرداند به عملکرد شفاف میدری و سالاری بستگی دارد تا با اقدمات مجدانه خود، متخلفین و شبکه مذکور را شناسایی نموده و بدون «غمض عین» و پرده پوشی و بدون در نظر گرفتن منافع یک جناح خاص آن ها را به مردم و افکار عمومی معرفی نمایند تا شاید بخشی از اعتبار از دست رفته ترمیم شود!