گذر غربت از دل آتش
آمار مخاطبان سریال غربت هرچه به قسمتهای انتهایی نزدیکتر شدیم، بیشتر و بیشتر شد که میتواند ناشی از همان افزایش رشد درجه حادثه پردازی در سریال باشد یعنی انگار امیر پورکیان کارگردان سریال به جای آن که همه داستان را در قسمتهای ابتدایی ارائه کند آن را به اپیزودهای پر و پیمان تقسیم کرده بود تا در یک مسیر سیزده قسمته هم مفاهیم زنانه خود را بازگو کند و هم حادثه پردازی کند و هم سرگرمی بیافریند. کمتر کسی فکر میکرد بعد از سوءتفاهمات ایجادشده در ابتدای سریال و توقیف ابتدایی و بعدتر ممنوعیت تبلیغات محیطی، این سریال بتواند باز به دور برگردد و رفع توقیف شود و مخاطب جلب کند تا جایی که آمار رضایت مخاطبان در همان پلتفرم عرضه کننده حتی بالای نود درصد باشد؛ این اتفاقی است بیش از هر چیز ناشی از تیم تولید باتجربه ای به مدیریت صادق یاری و برادرش مهدی یاری به عنوان تهیهکننده و مجری طرح که خیلی خوب یاد گرفته اند که چطور سریالهایی بسازند هم ملموس و دوست داشتنی و هم جذاب در اغلب قسمتها... در میان سینماگران مؤلف ایرانی داشته ایم کارگردانانی مثل داریوش مهرجویی و بهرام بیضایی که در بزنگاه های اجتماعی با دستمایه قرار دادن درام های زنانه، آثاری متفاوت مثل سارا ، پری ، باشو ، شاید وقتی دیگر و سگ کشی را ساخته اند و در نسل بعدی سینماگران امثال سیروس الوند و احمدرضا درویش و محمدهادی کریمی بوده اند که در آثاری همچون یک بار برای همیشه ، کیمیا و پسرکشی داستان های زنانه جذابی را برای مرور اوضاع و احوال زندگی زنان قرار گرفته در بحران به تصویر کشیدند. سریال غربت ، برگ برنده آن ورود به امر مغفول بررسی حال و روز زنانی است که جبر اجتماع آنها را به سمت حاشیه نشینی برده است. امیر پورکیان کارگردان غربت جزو کارگردانان مؤلف نیست ولی تلاش خود را کرده که با مرور اخبار و حوادث واقعی حول ماجراجویی های زنانه، قصه ای را تصویری کند که زنان زخم خورده در بطن آن قرار گرفته اند. غربت سریالی پربازیگر است ولی مهمتر از تعدد بازیگر که در دیگر سریالهای خانگی دیده شده، این سریال توانسته طیف متفاوت بازیگران زن در کالبدهای مختلف را به جلوی دوربین آورد.آناهیتا درگاهی، بهاره کیان افشار، ترلان پروانه، لادن ژافه وند، ستاره پروین، ستایش رجایی نیا، صفورا خوش طینت، مارال مهاجر و سوسن پرور ازجمله بانوان بازیگر غربت هستند که همگی در یک عنصر مشترکند و آن هم ساخت و پرداخت شمایلی تازه در این سریال. در سریال غربت ، آناهیتا درگاهی را در نقشی متفاوت و غیرمنتظره میبینیم، بهاره کیان افشار را با چهره پردازی ساختارشکنانه، ترلان پروانه را فرسنگها متفاوت از شمایل همیشگی، لادن ژافه وند را تقریبا با همان چهره سابق ولی بی لکنت، سوسن پرور چهره طنز سریالهای تلویزیونی نیز به مدد تجربیات تئاتری خود به درستی توانسته قالب تازه ای را بیافریند. آدم های غربت آدم های دردآشنایی هستند که میخواهند حق خود را از دنیایی بگیرند که زیادی به آنها سخت گرفته و حالا یا باید جبران مافات گذشته را کنند یا آن که انتقامی را رقمزنند که آنها را قدری بر مدار زندگی طبیعی و نه زندگی رویایی قرار میدهد. سریال غربت در تولید سریال گشادهدستانه ای به نظر میرسد شاید به دلیل جاه طلبی تهیهکننده آن صادق یاری و همراهی مهدی یاری و محسن رضایی که هر دو نفر از سینماگران طرفدار تنوع و ایجاد فضا برای بروز ژانرهای تازه در صنعت تصویر ایران هستند. برادران یاری به جای تولید ملودرام های اشک انگیز خنثی یا تولید کمدی های بی خطر و نوستالژی بازی های قبل انقلابی، سعی کرده اند آسیب شناسی از اجتماع حاشیه ای معاصر را در داستانی پرگره و پرفراز و نشیب ارائه دهند. برادران یاری که پیش از این یکی از بهترین آثار زنانه معاصر با عنوان پسرکشی را با هدایت و کارگردانی محمدهادی کریمی-از معدود مولفان بادانش سینمای بعد از انقلاب- تولید کرده بودند، حالا تجربیات قبلی را مجالی کرده اند برای داستانی روزآمد که بتواند مخاطب عام و خاص را یکجا جذب کند. آنها با کمک محمدهادی کریمی تجربه پسرکشی را که کوشیده بود فمینیسم افراطی را به نگاهی روانکاوانه در بحث متعادل سازی اجتماع میان زنان و مردان ارائه داده، تولید کردند و کنارش تجربیات تولید یا پخش سریالهای متعدد شبکه خانگی را ضریب دادند تا هم بعد از مدتها پلتفرم نماوا، یکسریال جذاب برای عرضه داشته باشد و هم نفسی تازه دمیده شود به بازار سریال سازی ایران که از تلویزیون تا شبکه خانگی را شامل میشود. سریال غربت در جلب مخاطب نیز فقط به دنبال طیف جوان نبوده و اتفاقا خانواده ها و پدر و مادران را نیز به زعم خود مخاطب قرار داده تا بدانند اگر نتوانند رفتاری متعادل و مبتنی بر گفتگو با فرزندان خود در پیش نگیرند آن گاه احتمالا معضلاتی بزرگ از دل اختلاف سلیقه های کوچک برایشان رقم میخورد. در بررسی سریالهای اخیر چه نمونه هایی مثل سرزمین مادری و طوبی در تلویزیون و چه نمونه هایی مثل داریوش و آمستردام و گردن زنی و قطب شمال در شبکه خانگی که کاراکترهای زن را بیشتر تیپیکال میخواستند و مکمل حالا در غربت ، با تصویری چندجانبه از زنان روبرو هستیم.زنانی که از ازل تا ابد محور خانواده و رکن اساسی زندگی بشری هستند و حالا امیر پورکیان کارگردان غربت با زیرکی توانسته آن نگاه رو به جلو و تحول خواه آنها را در قالب رفتارها و گفتارهای پرکنش ارائه نماید. تجربه تولید و عرضه غربت نشان میدهد در ساختار فعلی اگر قدری هوش و تجربه کاری وجود داشته باشد میتوان سریالهایی ساخت که هم ساختارشکنانه باشند و هم داستانگویی و سرگرم کنندگی داشته باشند و هم به نوبه خود کمک حال مدیران بالادستی در شناخت روحیات و برنامه ریزی برای فرزندان ایران زمین و جامعه زنان. مهدی مددی(فعال رسانه)