شرایط بازار سهام برای تداوم عرضه اولیه مهیاست؟
از نظر برخی از فعالان بازارسرمایه، شرایط لازم برای عرضههای اولیه وجود ندارد و تا زمانی که دامنه نوسان محدود است، عرضههای اولیه نمیتواند به رشد بازار کمک کند و در نهایت این امر بیفایده خواهد بود.
بازارسرمایه در سال ۱۴۰۳ با رخدادهای مهم سیاسی مواجه شد و در همین راستا نهاد ناظر تصمیم گرفت دامنه نوسان را بهصورت محدود تا رفع چالشها ادامه دهد. از طرفی دیگر، رئیس سازمان بورس در مصاحبهای اعلام کرده بود که بهزودی شرکتهای بسیاری در بورس عرضه اولیه خواهند شد که این موضوع در سومین هفته آذرماه در هیات دولت هم مطرح شده است.از نظر برخی از فعالان بازارسرمایه، شرایط لازم برای عرضههای اولیه وجود ندارد و تا زمانی که دامنه نوسان محدود است، عرضههای اولیه نمیتواند به رشد بازار کمک کند و در نهایت این امر بیفایده خواهد بود. همچنین اقدامات بسیار مهمتری در بازار سهام موجود است که باعث شده این امر در اولویت نباشد، ولی برخی از کارشناسان دیگر معتقدند عرضههای اولیه میتواند به عمقبخشی، بهبود بازار و شفافیت تالارشیشهای کمک شایانی کند و لازم است همین روند ادامه یابد.اهمیت این موضوع روزنامه «دنیایاقتصاد» را بر آن داشت تا با برخی از فعالان بازارسرمایه «پرسمانی» انجام دهد که در ادامه میخوانید.
بازگشت اعتماد با تغییر عرضههای اولیه آینده
عرفان هودی / فعال بازارسرمایه: یکی از ابزارهای اصلی و رسالت مهم بازار سرمایه، تامین مالی است. هدف تامین مالی را میتوان یافتن منابع مالی ضروری برای اقدامات تجاری یک بنگاه اقتصادی دانست. یکی از این روشهای تامین مالی، عرضه سهام شرکتها در بازارسرمایه است و هیچگاه نباید از این رسالت بازار غافل شد. از همینرو نباید زمان عرضه اولیه را به شرایط صعودی یا نزولی بازار مرتبط دانست. حال این به سیاستگذاران بازار ارتباط دارد که به چه نحوی میخواهند این روش را کارسازی کنند. پیشنهاد میشود نسبت به تغییر روشهای عرضه به جهت بازگشت اطمینان و اعتماد به سرمایهگذاران اقدام کنند. بهعنوان مثال انتشار اوراق تبعی همزمان با عرضه اولیه سهام، این اطمینان را به سرمایهگذاران خواهد داد که حداقل بازده مناسب با روند کلی بازار را دریافت خواهند کرد.
شرایط عرضههای اولیه مهیا نیست
هلن عصمتپناه / مدرس دانشگاه: شاهد بودیم بورس تهران مدتها در شرایط رکود قرار داشت. هرچند در آن مدت شاهد عرضههای اولیه متنوعی نیز بودیم که مورد مخالفت خیلی از فعالان بازارسرمایه قرار گرفت، اما درواقع اگر سهام یک شرکت که بهمنظور سرمایهگذاری و تامین مالی قرار است وارد این بازار شود در زمان رکود بازار، عرضه اولیه میشود، به دلیل خروج سرمایه و نقدینگی از بازار در دوره رکود، تقاضا را برای اولین عرضه کاهش میدهد و این از لحاظ تعداد روزهای صف خرید در سهام عرضه اولیه، به ضرر شرکت مورد نظر است؛ همان طور که شاهد این اتفاق برای عرضههای اولیه دوره رکود بازار بودیم. همچنین همان میزان نقدینگی هم که در بازار مانده، به جای چرخش در سهام متنوع، برای جبران زیان و عقبماندگی، به سمت عرضههایاولیه تزریق میشود و این به ضرر سهام دیگر شرکتهاست.
مدتی است که فضای بورس تهران رونق گرفته است؛ هرچند برای هموارسازی ریسکها، جلوگیری از هیجان، کنترل نوسانگیری و... محدودیت دامنه نوسان همچنان برقرار است، اما فضای متعادل مثبت همچنان بر بازار حاکم است؛ فقط استراحت زمانی بسیار کوتاه را در این مدت شاهد بودیم که مجددا روند رشد را پس گرفت.
در این شرایط بهتر بود مدیران اجازه میدادند بورس تهران کمی نفس تازه کند، نقدینگیها آرامآرام به بازار برگردند و چرخش داشته باشند، فضای رونق بازار تثبیت شود و بعد از باز شدن دامنه نوسان اقدام به عرضه اولیه میشد تا دامنه مثبت عرضهها بیشتر باشد و بازار با اعتماد بیشتری خریدار باشد، اما گویا تصمیم بر این است که چند عرضه اتفاق بیفتد که تاکنون چند مورد را شاهد بودهایم.
به صورت کلی کسبوکارهای متنوع و قدرتمندی در حوزههای خدماتی، تجاری و تولیدی، در بازار کار فعال هستند که جایشان در بورس تهران خالی است و بسیاری از آنها در لیست انتظار عرضه اولیه قرار دارند که اگر وارد بورس تهران شوند، فرآیند صورتهای مالی آنها به نسبت گذشته کمی شفافتر خواهد شد و محاسبه ارزش ذاتی آنها اتفاق میافتد و شرکتها در مسیر مزیت رقابتی با حاکمیت شرکتی و مدیریت مالی صحیح اقدام به بازدهی از نوع سودآوری باکیفیت خواهند کرد و دائما مورد محاسبه نسبتهای ارزش بازار و سودآوری آتی، با نظارت تحلیلگران بنیادی خواهند بود که این به نفع شرکتها تمام میشود.
از طرفی در زمان رونق بازار، پولهای سوداگرانه سرگردان، بیشتر برای ورود به بازار سرمایه تمایل دارند که این موضوع حجم و چرخش نقدینگی در بازار را بالا میبرد و به ارزش بازار کمک شایانی خواهد کرد. همچنین این عرضهها به جبران زیانهای گذشته سهامداران در دوران رکود بازار و حتی کاهش ارزش پولشان به دلیل تورم کمک خواهند کرد.
البته تجربه ثابت کرده است که بعد از عرضه اولیه یک شرکت، روند سهم آن مدتی در صف خرید میماند که این کوتاهمدت است و در واقع کیفیت آن شرکت زمانی مشخص میشود که در هر دوره مالی، شاهد بازدهی مثبت، کیفیت سود مجامع، افزایش سرمایهها، طرح توسعهها و کیفیت مدیریت آن شرکت باشیم و امیدوارم اکثر این عرضههای اولیه از لحاظ بنیادی و جهت سرمایهگذاری در آینده، گزینههای ایدهآل و توانمندی باشند تا به بهبود بورس تهران نیز در بلندمدت کمک کنند.
شکست عرضههای اولیه در شرایط فعلی
محمدرضا اعلمی / کارشناس بازارسرمایه: ساختار اقتصادهای پیشرو مبتنی بر بازارسرمایه است و مزیتهای بسیاری برای بورسی شدن اقتصاد برشمردهاند که یکی از آنها شفافیت است. همچنین شفافیت عملکرد بنگاههای اقتصادی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
علاوه بر شفافیت، اقتصاد مبتنی بر بازار سرمایه سبب جذب سرمایههای خرد برای مشارکت همگانی در جهت جهش تولید است. حال در شرایطی که اکثر بنگاههای اقتصادی ما به صورت خصولتی اداره میشوند و این نوع مدیریت آفتهایی را به همراه دارد، بازار سرمایه میتواند با سهولت تغییر مالکیت را از بخشهای دولتی و خصولتی به نفع مردم و اقتصاد ملی تغییر دهد.بنابراین رفتن به سمت عرضههای اولیه با رویکرد خصوصیسازی و کوچک کردن دولت میتواند یک راهبرد درست و شفاف باشد؛ اما سوال اساسی اینجاست که زمان مناسب برای عرضههای اولیه چه زمانی است؟
برای پاسخ به این سوال باید وضعیت کلی بازار را مورد بررسی قرار داد. آیا در یک بازار ضعیف قرار داریم یا یک بازار قوی را شاهد هستیم. روند بازار مثبت است یا روند رنج یا حتی منفی را در پیش گرفته است. روند بازار و حجم معاملات متناسب با وضعیت کلی اقتصاد است یا خیر؟
پاسخ به این سوالات میتواند ما را در جهت تصمیمگیری درست هدایت کند؛ چراکه در یک بازار ضعیف به لحاظ حجم معاملات یا یک بازار با روند منفی، رفتن به سمت عرضههای اولیه میتواند آنها را با شکست مواجه کند. بنابراین زمانی که شاهد بازار پررونقی هستیم و بازار سرمایه مورد توجه عمومی قرار میگیرد و حجم معاملات همگرایی خوبی با افزایش شاخص کل دارد، زمان مناسبی برای عرضههای اولیه قلمداد میشود. حدود یکماه است که شاهد روند مثبت بازار هستیم و بخشی از این رشد شارپگونه بازار مربوط به تصمیمات کلان اقتصادی جهت جذابتر شدن بازارسرمایه از طرف تصمیمگیران جدید اقتصادی است و بخشی دیگر از آن به خاطر محدودیت 3درصدی دامنه نوسان و ورود دستوری پول به بازار و جلوگیری از فروش سهام توسط شرکتهای سرمایهگذاری است که به سبب حمایت از بازار رقم میخورد. این نوع مثبت شدن موقتی است و زمانی پایدار خواهد بود که شرایط کلی اقتصاد رو به بهبودی رفته و ریسکهای سیستماتیک منطقهای کم شود. افزایش عرضههای اولیه سبب افزایش تعداد کلی سهام بازار میشود و باید دید آیا کشش و تقاضا برای عرضه سهام در بازار وجود دارد. بنابراین باید به تناسب افزایش شاخص کل به همراه افزایش حجم معاملات که گویای ورود پول به بازار بورس است به دنبال IPO کردن شرکتها در بازار بورس باشیم. اکنون بهدرستی بازارسرمایه مورد توجه مسوولان قرار گرفته است، ولی باید این نکته را مدنظر قرار داد که با کمترین دخل و تصرف در فرآیند معاملات در بازارسرمایه میتوانیم به یک بازار پررونق که اعتماد عمومی را به دست آورده است، برسیم و توجه به علم مالی رفتاری در تبیین سیاستگذاری در خصوص ریزساختارهای بازار سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است، درست جایی که بازار با کمی توجه میتواند بدون رفتار احساسی در مدار مثبت قرارگیرد، طولانی شدن محدودیت دامنه نوسان 3درصدی سبب رفتار شارپگونه شاخص کل شده است. این روند مثبت شارپگونه در نهایت به یک ریزش شارپی منتج خواهد شد. بنابراین زمانی میتوانیم از یک بازار پررونق جهت انجام عرضههای اولیه صحبت کنیم که حداقل بازار به استانداردهای قبلی خود به لحاظ محدودیت دامنه نوسان بازگردد.
نقطه عطف رونق بازار
علی جبلعاملی / کارشناس ارشد بازارسرمایه: عرضه اولیه سهام، بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای توسعه بازارسرمایه، میتواند فرصتی برای جذب نقدینگی و افزایش عمق بازار باشد، اما این پرسش مطرح است که آیا بورس تهران در شرایط کنونی آمادگی لازم برای میزبانی این رویداد مهم را دارد؟
در وضعیت فعلی، بورس با چالشهایی نظیر نوسانات شاخصها، ریسکهای سیستماتیک، عدماطمینان به روند و حجم نداشتن معاملات و کاهش اعتماد سرمایهگذاران نسبت به گذشته روبهروست، اما نقاط امیدبخشی نیز دارد؛ از جمله این نقاط، حرکت به سمت شفافیت بیشتر در فرآیندهای پذیرش شرکتها و تقویت زیرساختهای نظارتی است. همچنین، جذابیت سهام برخی صنایع کلیدی و تقاضای سرمایهگذاران برای تنوعبخشی به پرتفوی خود، نشاندهنده ظرفیت بالقوه بازار برای استقبال از عرضههای اولیه است.
برای موفقیت عرضههای اولیه، علاوه بر زمان مناسب ضروری است ارزشگذاری شرکتها منطقی و براساس معیارهای دقیق انجام شود و این اقدام نهتنها اعتماد سرمایهگذاران را جلب میکند، بلکه از بروز مشکلات احتمالی پس از عرضه جلوگیری میکند. همچنین، هماهنگی میان نهادهای نظارتی، نهادهای مالی و کارگزاریها میتواند به مدیریت بهتر این فرآیند کمک کند.
از سوی دیگر، عرضه اولیه میتواند به افزایش نقدشوندگی بازار و جذب سرمایههای جدید منجر شود؛ بهویژه اگر در صنایع استراتژیک و با آینده روشن انجام شود. بنابراین، با بهکارگیری اقدامات اصلاحی مناسب و تقویت زیرساختها، بورس تهران میتواند از این ابزار بهعنوان محرکی برای رشد پایدار استفاده کند.
بنابراین با لحاظ کردن این نکته که باید عرضهها در زمانی صورت گیرد که اطمینان از ثبات در روند بازار و ورود پول جدید حاصل شود، به نظر میرسد در صورت اتخاذ سیاستهای سنجیده و تاکید بر شفافیت و اعتمادسازی میتواند شرایط را برای عرضه اولیههای موفق فراهم کرده و این فرصت را به نقطه عطفی برای رونق بازار تبدیل کند.
شرکتهای بزرگ در صف عرضه
سید فرهنگ حسینی / کارشناس ارشد بازارسرمایه: عرضههای اولیه از زوایای مختلف میتوانند بر بازارسرمایه اثرگذار باشند؛ در حالی که فعالان بازار نگرانیهایی مانند خروج و فشار نقدینگی دارند که سبب فشار فروش در نمادهای دیگر برای خرید عرضه اولیه میشود و در نهایت موجب کاهش شاخص میشود. این موضوع سبب شده تا عرضههای اولیه کوچکتر در اولویت قرار گیرند و شرکتهای بزرگ در صف بمانند. این موضوع راهحل سادهای دارد و آن کاهش درصد عرضههای اولیه از حداقل 5درصد فعلی به درصدهای کمتر است و در عرضههای بزرگ بهتر است به جای الزام به درصد عرضه اولیه، مبلغ ریالی برای سقف عرضه اولیه تعیین شود.در شرایطی که عمده سهمها در ماههای گذشته در محدوده P/E 5 بودهاند، قیمتگذاری عرضههای اولیه چالش اصلی بین بورسها، سهامداران و مالکان شرکت بوده است. بنابراین ارزشگذاری سهام چالش دیگر در خصوص عرضههای اولیه است. عدمتقارن اطلاعاتی چالش اصلی این حوزه است که با توجه به مکانیسمهای طراحیشده تعهد خرید و تخصصی شدن و کارشناسی شدن ارزشگذاریها، در سالهای اخیر شاهد قیمتگذاریهای غیرمعقول نبودهایم.
از سوی دیگر، بسیاری از هلدینگها شرکتهایی دارند که به شرایط پذیرش رسیده و آمادگی عرضه اولیه دارند که عرضه این شرکتها میتواند به رونق و شفافیت عملیاتی شرکتهای پذیرفتهشده و هلدینگ مالک آن شرکت منجر شود. بنابراین اولویت عرضههای اولیه باید این شرکتها باشند.
از سوی دیگر، عرضههای اولیه سبب جلب توجه فعالان خاموش به بازار میشود و افرادی که کدهای بورس دارند، با هر عرضه اولیه، بار دیگر به بازار برمیگردند که میتواند سبب تزریق نقدینگی به بازار و خرید در سایر نمادها نیز شود. از سوی دیگر، به دلیل ارزش پایین عرضههای اولیه که برای هر کد چند دههزار تا چند صدهزار تومان است، برای خرید عرضه اولیه، فشار فروش خاصی نیز در سایر نمادها وارد نمیشود.در مجموع عرضه اولیه سبب افزایش تنوع بازار، جذب سرمایهگذاران جدید و افزایش نقدشوندگی و شفافیت بازار میشود.
بهترین زمان عرضههای اولیه را بشناسید
سهیلا نقیپور / کارشناس بازارسرمایه: زمان مناسب برای عرضه اولیه سهام در بازارسرمایه به عوامل متعددی بستگی دارد و یک پاسخ قطعی و یکسان برای همه شرکتها وجود ندارد. بااینحال، برخی از عوامل کلیدی را که در تعیین بهترین زمان برای عرضه اولیه موثر هستند میتوان به طور خلاصه بیان کرد.ابتدا وضعیت کلی بازار است که باید توجه شود، زمانی که بازار سرمایه در روند صعودی قرار دارد، به طور کلی استقبال از عرضههای اولیه بیشتر است و احتمال موفقیتآمیز بودن آنها افزایش مییابد.
از لحاظ روانشناسی در دورههای با نوسانات صعودی بازار، سرمایهگذاران معمولا ریسکپذیرتر میشوند و ممکن است تمایل بیشتری به سرمایهگذاری در عرضههای اولیه نشان دهند. در مقابل آن هم شرایط رکودی و نزولی بازار است که بسیاری از سرمایهگذاران را از بازار سرمایه دور نگه میدارد و معمولا تمایلی به شرکت در عرضههای اولیه سهام ندارند. با توجه به روند صعودی حال حاضر بازار از این دیدگاه میتوان گفت که زمان مناسبی برای عرضه اولیه سهام در بازارسرمایه است.همچنین تحولات در ارکان اقتصاد کلان کشور مثل تغییرات در نرخ بهره و سیاستهای پولی بانک مرکزی میتواند بر جذابیت سرمایهگذاری در بازار سهام و در نتیجه موفقیت عرضههای اولیه تاثیر بگذارد که طی این مدت هم صحبتهایی از سوی وزیر اقتصاد مطرح شده و به نظر میرسد تغییراتی در راه است. وضعیت شرکتی که قرار است عرضه اولیه شود هم باید در نظر گرفته شود؛ آیا شرکت در حال حاضر اوضاع مناسبی دارد یا نه. شرکتهایی که دارای رشد پایدار و سودآوری بالا هستند، معمولا جذابیت بیشتری برای سرمایهگذاران دارند و میتوانند در عرضه اولیه و جذب سرمایهگذار موفق باشند.
نکته دیگر این است که شرکتهایی با حجم بازار بزرگتر، معمولا شناختهشدهتر هستند و ممکن است استقبال بیشتری از عرضه اولیه آنها شود؛ مانند نماد شستا که در سال ۱۳۹۹ عرضه شد و آن زمان هم با استقبال بسیار خوبی مواجه شد و بازار هم در ابتدای سال ۹۹ صعودی بود. توجه به نوع کسبوکار شرکتی که عرضه اولیه میشود هم مهم است. شرکتهایی که در صنایع نوظهور فعالیت میکنند و مدل کسبوکار آنها نوین و مبتنی بر فناوری روز دنیاست و دارای پتانسیل رشد بالایی هستند، میتوانند توجه سرمایهگذاران را به خود جلب کنند.
در کل با توجه به این شرایط که مبنای تصمیمگیری برای تعیین زمان مناسب عرضه اولیه است، باید گفت در حال حاضر تا حد زیادی شرایط مناسب وجود دارد و میتوان عنوان کرد که الان وقت مناسبی برای عرضه اولیه شرکتهاست و بازار هم ارزش معاملات بالایی داشته و پتانسیل این را دارد که بهخوبی سرمایه جذب کند.
هوای تازه
امیر آشتیانی عراقی / فعال بازار سرمایه: یکی از نکات مهم تکرارشونده در شرایط نزولی بازار سهام، طرح موضوع عرضههای اولیه و کمک به ورود شرکتهای جدید به رشد بازار سهام است. مخالفان این مساله معتقدند در شرایطی که بازار رکودی است، عرضههای اولیه رکود بازار را تشدید و نقدینگی را که مثل خون برای بازار مهم است از بازار خارج میکنند. با این حال با وجود اینکه تزریق نقدینگی اولین راهکار خروج از رکود به حساب میآید، با ورود و عرضه اولیه منافات دارد. در واقع عرضه سهام جدید علاوه بر اینکه برای رشد میانمدت بازارها واجب است موجب بازگشت نگاه و تزریق هوای تازه به بازار سهام میشود.
حفظ روند عرضههای اولیه علاوه بر رشد پایدار بازارهای سهام سبب افزایش اعتماد سرمایهگذاران و بنگاهها به بازار سهام میشود؛ اتفاقی که بررسی روند بازارهای جهانی هم موید آن است و نشان میدهد فرآیند عرضه اولیه شرکتها در یک برنامه زمانبندیشده انجام میشود و سرمایهگذاران برای تامین منابع آن برنامه دارند و به عبارتی چنین عرضههایی همچون هوای تازه برای بازارهای سهام در هر شرایطی واجب است.
عرضه اولیه؛ کاتالیزورعمق بازار
حسین محمودی / پیشکسوت بازارسرمایه: عرضه اولیه باید با مکانیزم ارزیابی چندوجهی صورت گیرد؛ عرضه اولیه و افزایش حجم و عمق بازار و تامین مالی شرکتها به این شیوه فلسفه تشکیل بازار ثانویه است و با رونق این بازار، تامین مالی مناسب و با کمترین ریسک و مخاطره برای شرکتها انجام میپذیرد.تامین مالی با عرضه اولیه در شرایط رشد شارپی بازار میتواند از تکرار وقایع سال 99 جلوگیری کند، اما عرضههای مداوم برای بازار بدون چشمانداز مناسب نیز میتواند مهلک باشد.بنابراین عرضههای معقول با شیوههای ارزیابی عادلانه و غیررانتی در پذیرش و عرضه با زمانسنجی مناسب باید به عنوان اصول اساسی یک فرآیند پذیرش و عرضه اولیه باشد. بیتردید برای قیمتگذاری و اطمینان از ثبات روند آن میتوان از سوی عرضهکننده بیمه یا بازارگردانی پویا و قدرتمند را نیز لحاظ کرد و در مجموع باید گفت در یک بستر سالم و شفاف با مکانیزمهای چندوجهی عرضه اولیهها میتواند مدیریت شده و منافع جمعی ذینفعان را تامین کند. برای پایداری تامین مالی شرکتها و دولت، ارکان مدیریتی دولت باید به ثبات و رشد سودآوری شرکتها کمک کنند تا با رشد سودآوری انگیزههای سرمایهگذاری در تولید و سهام شرکتها ایجاد شود و با این اتفاق عرضه شرکتها و تامین مالی تولید منجر به رشد اقتصادی از طریق رشد تولید و صادرات خواهد شد.
ضرورت دقت در تصمیمات مهم
نرگس توانایی / کارشناس ارشد بازارسرمایه: عرضه اولیه یا IPO یکی از جذابترین فرصتهای سرمایهگذاری در بازارسرمایه به دو روش بوکبیلدینگ یا ثبتسفارش بوده که برای شرکتها معافیت مالیاتی، شفافیت مالی، تامین سرمایه و تقویت مالی و توان پرداخت بدهی را در پی داشته و به سرمایهگذاران جدید فرصت ورود به شرکتهای نوپا و عمدتا پرپتانسیل با تنوع در بخشهای مختلف اقتصادی را فراهم میکند، اما در شرایط فعلی اقتصاد ایران و نوسانات شدید اخیر بازار، باید با دقت بیشتری به این موضوع نگاه کرد.در ماههای گذشته بازارسرمایه با افتوخیزهای شدیدی همراه بوده که عمدتا ناشی از عوامل کلان اقتصادی مانند تغییرات نرخ ارز، افزایش نااطمینانی سیاسی، تنشهای منطقهای و کاهش قابلتوجه نقدینگی بوده است. در این وضعیت، عرضههای اولیه میتوانند با چالشهای متعددی روبهرو شوند.یکی از مهمترین مسائل، ارزشگذاری دقیق و منطبق با شرایط کلی اقتصاد کشور و براساس ارزش ذاتی است که در شرایطی که بازار ناپایدار است، احتمال اشتباه در ارزشگذاری وجود دارد و این میتواند به زیان سرمایهگذاران منجر شود. علاوه بر این، کمبود نقدینگی در بازار میتواند فشار فروش را بر دیگر سهام افزایش دهد و باعث نوسانات منفی سایر سهام شود.تجربه نشان داده است اگر شرکتی که عرضه اولیه میشود دارای بنیاد قوی، ارزش ذاتی و قیمتگذاری منطقی باشد، میتواند برای سرمایهگذاران چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت فرصتی جذاب فراهم کند و محبوبیت گذشته آنها به همین دلیل است.در انتها تصمیمگیری درباره خرید عرضه اولیه در این شرایط به میزان ریسکپذیری و دیدگاه سرمایهگذار بستگی دارد و تحلیل دقیق اطلاعات شرکت و توجه به وضعیت کلی بازار، راهنمای اصلی برای کاهش ریسک خواهد بود، اما بهصورت تجربی در کوتاهمدت اکثرا سودآور بوده و در میانمدت و بلندمدت به درصد ریسکپذیری سرمایهگذار و ارزش ذاتی شرکت بستگی دارد.
توسعه و شفافیت بورس در گرو عرضههای اولیه
امیرمحمد رحیمی / فعال بازارسرمایه: این روزها با ورود جریان پول، جذابیت ارزش بازار نمادها و چشمانداز مناسب سودآوری شرکتها در پی رشد دلار نیما، شاهد افزایش حجم معاملات و روند مثبت در فضای بازار هستیم. به نظر میرسد با بهبود فضای معاملاتی طی هفتههای آتی روند عرضههای اولیه از سرگرفته شود. از ابتدای سال تاکنون افزایش ریسک سیستماتیک و محدودیتهای دامنه معاملاتی موجب کاهش حجم در بازار شده و تنها 5عرضه اولیه صورت گرفت. این روند در سال گذشته نیز چندان چشمگیر نبوده و مجموعا در سال گذشته تنها 5.6همت از منابع بازار را درگیر خود کرد.
قطعا یکی از راهکارهای رگولاتوری برای عمق بخشیدن به بازار، تلاش برای پذیرش شرکتها در بازارسرمایه است تا از این طریق نهتنها موجب توسعه بورس شود، بلکه به ایجاد شفافیت نیز کمک کند. با توجه به اینکه عرضههای در دست اقدام سازمان از سوی مجموعههای بزرگی همچون مپنا و بانک صادرات رخ خواهد داد، حجم زیادی از بازار را جذب کرده و نیازمند مشارکت بالایی خواهد بود. قطعا این مهم مستلزم تدوین سازوکار معین از حیث مدیریت سهام و منابع مناسب بازارگردانی است تا بهعنوان مکانیزم کنترلی در واکنش به شرایط هیجانی سرمایهگذاران عمل کنند. همچنین توجه به این نکته ضروری است که در روزهای پس از عرضه، سهامدار عمده موجب خروج پول سنگین از بازار نشود.
از سوی دیگر نحوه ارزشگذاری شرکتها باید بهگونهای باشد که فعالان بازار به استمرار روند خوشبین باشند و فاصله قیمت تا ارزش به گونهای باشد که شاهد آنچه در خصوص صندوق املاک و مستغلات بودیم نباشیم.
با محدودیت، بازار مثبت نخواهد شد
اعظم هنردوست / کارشناس ارشد بازارسرمایه: عرضه اولیه سهام شرکتها در بازار سرمایه از چند بعد قابل بررسی است و مزایای بسیار زیادی برای شرکتها و سهامداران آنها خواهد داشت. چنانچه از دیدگاه ناشران به آن بنگریم، معافیت مالیاتی و تسهیل شرایط تامین مالی و افزایش سرمایه از بازار از مزایای عمده آن است. همچنین از دید سهامداران عمده افزایش نقدشوندگی سهام و شفافیت شرکت و سهولت در وثیقهگذاری دارایی از اهم مزایای آن خواهد بود.از سوی دیگر عرضه اولیه به رشد و توسعه بازار سرمایه کمک خواهد کرد. این مزایا و موارد در حالی است که در چند سال اخیر و در شرایط نامطلوب بازارسرمایه، مخالفتهای جدی با عرضه اولیه شرکتها وجود داشت و موجب شد به صورت بسیار محدود برخی از شرکتها عرضه شوند. ولی تجربه نشان داد که محدود کردن عرضههای اولیه تغییر مثبتی در شرایط بازار ایجاد نخواهد کرد. با توجه به رشد مناسب بازار در نیمه دوم سالجاری و اقبال به بازارسرمایه و همچنین عزم جدی دولت بریا توسعه و تقویت این بازار که از سیاستها و رویکردهای اتخاذشده آن بهخوبی مشهود است، فرصت مناسبی ایجاد شده است تا ورود شرکتها به بازار را تسهیل کرده و به گسترش و توسعه بازارهای بورس و فرابورس کمک کنیم.
دو نکته مهم در عرضههای اولیه
الناز افشار / کارشناس بازارسرمایه: عرضه اولیه از جمله فرصتهای سرمایهگذاری کمریسک، اما سودآور بازارسرمایه محسوب میشود که برای عموم سرمایهگذاران در این بخش اهمیت بسزایی دارد.اکثر عرضههای اولیه ارائهشده تا به امروز موفقیتآمیز بوده و بازدهی نسبتا معقول و کمریسکی را نصیب متقاضیان خود کردهاند. در نتیجه همیشه برای فعالان بازار سرمایه جذاب بودهاند. البته این در شرایطی است که اقبال فعالان اقتصادی به بازار ثانویه جلب شده باشد و بازار دچار کمبود نقدینگی نباشد.در شرایط فعلی که ارزش معاملات خرد عدد چشمگیری است و بازار نقدشوندگی بالایی دارد، ازسرگیری عرضههای اولیه شرکتها در بازارسرمایه از دو جهت حائز اهمیت خواهد بود: 1-تامین مالی ارزان برای شرکتها و بنگاههای اقتصادی که خود یکی از اهداف اصلی بازار سرمایه است. 2-عرضه اولیه باعث فعال شدن کدهای معاملاتی میشود که در چند سال گذشته هیچگونه تراکنشی نداشتند و به صورت غیرفعال درآمده بودند. با بازگشت کدهای غیرفعال به بازارسرمایه جذابیت برای عموم مردم ایجاد میشود و این خود باعث بازگشت اعتماد مردم و سوق دادن نقدینگی سرگردان به بازارسرمایه خواهد شد.
تالار شیشهای آماده عرضههای اولیه
جواد عشقینژاد/ پیشکسوت بازارسرمایه: با توجه به شرایط فعلی بازارسرمایه، به نظر میرسد بورس آمادگی مناسبی برای عرضههای اولیه دارد. یکی از نشانههای این آمادگی، ورود نقدینگی قابلتوجه به بازار در هفتههای اخیر است که نشان از افزایش اعتماد سرمایهگذاران و استقبال از فرصتهای جدید سرمایهگذاری دارد. در چنین فضایی، عرضههای اولیه میتوانند نقش مهمی در تامین مالی شرکتها و تقویت بخش تولید ایفا کنند. این اقدام نهتنها به شرکتها کمک میکند تا منابع لازم برای توسعه فعالیتهای خود را فراهم کنند، بلکه فرصت مناسبی برای ورود سرمایهگذاران جدید به بازار فراهم میآورد. علاوه بر این، عرضههای اولیه و افزایش سرمایهها میتوانند به بزرگتر شدن و عمقبخشی به بازار منجر شوند. این روند، بهویژه در شرایطی که نقدینگی جدید وارد بازار میشود، میتواند از هدررفت سرمایهها در سفتهبازی جلوگیری کرده و آنها را به سمت پروژههای واقعی در صنعت هدایت کند؛ در نتیجه، شرایط فعلی بازار فرصتی مناسب برای عرضههای اولیه است.
نتیجه منفی در تعجیل عرضههای اولیه
امیر سیدی / کارشناس ارشد بازارسرمایه: به نظر میرسد نباید در موضوع عرضه اولیه تعجیل کرد. باید گفت مواردی وجود دارند که در ابتدا باید به آنها پرداخت تا رفع شوند و بعد به مرحله عرضههای اولیه برسیم؛ در نتیجه به نظر میرسد با توجه به رخدادهای دوسال گذشته، بحث درباره عرضههای اولیه بسیار زود است. باید صبر کنیم تا موج فعلی شاخص بورس شکل بگیرد و قطعا شاخص اصلاح خواهد شد. پس از آن موج روند صعودی شاخص را به همراه خود دارد و تثبیت خواهد شد؛ این روند هم چند ماه زمان میبرد.نکته بعدی این است که مسائلی از گذشته تاکنون وجود دارد که حل نشده است. مهمترین آنها سهام عدالت است. در نتیجه اگر بازار کششی داشته باشد باید در ابتدا سازماندهی در بحث سهام عدالت انجام شود.نکته دیگر اصلاح زیرساختهای بازارسرمایه است. این زیرساختها بسیار تغییر یافته و به نظر میرسد باید زمانی اختصاص یابد تا این موارد رفع شوند و به ثبات برسند و در نهایت بر اساس آنها عرضههای اولیه آغاز شود. بنابراین نیازی به تعجیل در این حوزه نیست و باید اجازه دهیم شرایط بازار بهبود یابد. البته احتیاط برای بازگرداندن اعتماد به بازارسرمایه لازم است.
نبض بازار و عرضههای اولیه
مبینا بنیاسدی / کارشناس ارشد بازارسرمایه: بازار سرمایه بهعنوان یک بازار مدرن یکی از عرصههای کنش اجتماعی هم محسوب میشود و برآیند کنشهای انسانی که با رقابت شروع میشود و با مبادله پایان مییابد، در نهایت همانی میشود که در شاخصها قابل رویت است. اگر نظر نیکلاس لومان در تئوری سیستمها را به بازار تعمیم بدهیم، میتوان به این نکته اشاره کرد که بازار مانند سیستمی است که از محیط و مناسبات اجتماعی تاثیر میپذیرد؛ پس باید کنشها و ارتباطات و شبکههای اجتماعی و ارزشهای فرهنگی را در تبیین آن در نظر گرفت و «تغییر» در سیستم بازار، همچون دیگر سیستمها بیش از آنکه توسط قوانین اقتصادی صورت گیرد، بر اثر مناسبات اجتماعی و فرهنگی غالب میشود.
موضوع عرضههای اولیه و واکنش منفی فعالان بازار سرمایه به آغاز عرضههای اولیه در شرایط فعلی نیز از تجربه قبلی آنها در زمان بد عرضه اولیه ناشی میشود. با اینکه عرضههای اولیه مثل جریان خون تازه در رگهای بازار عمل میکنند، اما باید بپذیریم در روند صعودی 98 و 99 پذیرش بورس و فرابورس آنقدر شرکت آماده عرضه اولیه یا پذیرهنویسی نداشت که بتواند پولهای سرازیرشده به بازار را به مسیرهای جدیدتر هدایت کند. از آنجا که همه یک گام از بازار عقب مانده بودیم، در زمانی که دیگر بازار جان همیشگی را نداشت، شرکتها در مسیر عرضه اولیه به صف شده بودند و بهمرور به مرحله عرضه میرسیدند. برآیند کار، بازار را نسبت به عرضههای اولیه بدبین کرد و به کمپینهای اعتراضی علیه عرضههای اولیه منجر شد که به نظر میرسد هنوز هم همان نگاه منفی در خاطره جمعی بازار باقی مانده است.
فارغ از اینکه موافق یا مخالف عرضه اولیه در شرایط فعلی باشم، معتقدم باید نبض بازار و فعالانش را مانند پزشکی حاذق در دست گرفت و بررسی کرد؛ چرا که متولی بازار نه میتواند دست رد به سینه شرکتها بزند و نه میتواند به فعالان بازار و واکنش منفی آنها بیتفاوت باشد.
باید بپذیریم مانند تمامی ساحتهای اجتماعی و اقتصادی، در بازارسرمایه نیز در پایینترین حد سرمایه اجتماعی قرار داریم که مثبتهای اخیر هم هنوز ترسهای بازار را از بین نبرده و نتوانسته است اعتماد را به بازار برگرداند. هرچند اظهارنظرهای وزیر اقتصاد در مورد بازار سرمایه مثبت است و نحوه مدیریت مدیران جدید بازار نیز نشان میدهد عقلانیت به تصمیمگیریها بازگشته، اما باز هم به خاطر شکنندگیهایی که میدانیم وجود دارد، بهتر است کمکم از عرضههای کوچک، کمریسک و حتی پربازده شروع کرد. بعد از هر عرضه اولیه نیز باید افکار عمومی بازار را نسبت به آن بسنجیم و در یک کلام در این شرایط باید آگاهانهتر و دستبهعصاتر جلو برویم تا خودمان باعث ایجاد آنتروپی در بازار نشویم.