«نه» گفتن لزوماً به معنای بیمیلی جنسی است؟
بیمیلی یا کم میلی، از جمله مهمترین معضلاتی است که این روزها بسیار مطرح هستند. افراد بسیاری اینطور گمان میکنند که بیمیلی، بهخصوص درباره مسائل جنسی، یک مشکل بزرگ است و به همین دلیل برای درمان آن، به متخصصان مراجعه میکنند. متخصصی که در کار...
بیمیلی یا کم میلی، از جمله مهمترین معضلاتی است که این روزها بسیار مطرح هستند. افراد بسیاری اینطور گمان میکنند که بیمیلی، بهخصوص درباره مسائل جنسی، یک مشکل بزرگ است و به همین دلیل برای درمان آن، به متخصصان مراجعه میکنند. متخصصی که در کار خود خبره باشد، سؤالات بسیاری در این باره از مراجعهکننده میپرسد و بهاحتمال زیاد در نهایت به این نتیجه میرسد که مشکل از بیمیل بودن یا کم میل بودن نیست.
نه گفتن به چیزی که فکر میکنید از آن لذت نخواهید برد، یک مشکل تلقی نمیشود. هر عقل سلیمی هم که باشد، بیشک همین پاسخ را خواهد داد. بگذارید برایتان مثالی بزنیم. فرض کنید که به کلم بروکلی علاقه ندارید؛ زمانی که مردم این حرف را بشنوند، احتمالاً بسیار متعجب خواهند شد. در مقابل، زمانی که بگویید «من کلم بروکلی نمیخورم، چون دوستش ندارم»، احتمالاً کسی اعتراض نخواهد کرد.
درست به همین ترتیب، وقتی افراد از بیمیلی و کم میلی صحبت میکنند، ابتدا باید از آنها پرسید که دقیقاً نسبت به چه چیزی بیمیل هستند. یک متخصص حرفهای قبل از هر چیز باید از انتظارات مراجعهکنندگان خود آگاه شود.
وقتی کسی تمایلی به نوع خاصی از رابطه جنسی ندارد، این به معنای «میل کم جنسی» نیست.
در میان انسانها، دامنه وسیعی از میل درونی جنسی وجود دارد.
اگرچه هرکدام از ما ترجیحات خاص خود را داریم، اما هیچکس «نیاز» ندارد که مقدار قعطی و مشخصی از رابطه جنسی در هر ماه داشته باشد.
خستهکننده، دردناک یا آزاردهنده؟
در این مقاله، توجه ما بیشتر از هر چیز دیگر به رابطه جنسی معطوف است؛ بنا داریم تا معضل بیمیلی در رابطه جنسی را در کنار هم بیشتر بررسی کنیم. زمانی که افراد باور داشته باشند رابطه جنسی ممکن است برایشان حوصله سر بر، دردناک، ناگهانی، عاری از احساسات یا حتی ترسناک و آزاردهنده باشند، بدون شک در برابر آن مقاومت کرده، آن را رد میکنند و پاسخ منفی به همسر یا شریک عاطفی خود میدهند.
البته ممکن است بهصورت غیرمستقیم جواب منفی بدهند؛ مثلاً بگویند سردرد دارند یا اینکه کار را بهانه کنند. برخی هم ممکن است برای فرار از برقراری رابطه، کار را به جدال و دعوا بکشانند. برخی دیگر هم ممکن است کاری کنند که طرف مقابلشان دعوا راه بیندازد و سپس بدون عذاب وجدان صحنه را ترک کنند.
میل جنسی را نباید با نیاز اشتباه گرفت
خیلی از افراد از شنیدن این جمله که فرد مقابلشان به مقدار مشخصی از رابطه جنسی در طول هفته نیاز دارد، عاصی شدهاند. هرچند که طبیعی است هر فرد، به مقدار مشخصی از این کار میل داشته باشد. در اینجا باید دانست که میل به انجام این کار، تنها «میل» است و نمیتوان آن را «نیاز» یا «ضرورت» دانست.
برخی از افراد فکر میکنند که «میل» به رابطه جنسی در حد یک «نیاز» است و به همین دلیل خودشان را محق میدانند؛ بدیهی است که داشتن چنین تفکری اشتباه است. بدون شک تحمیل امیال خود به اسم نیاز، میتواند نارضایتی شریک عاطفی یا همسر را به بدترین شکل به دنبال داشته باشد.
برای ایجاد میل، باید زمینه را ایجاد کرد
در بسیاری از مواقع، زمانی که فرد به خواسته شریک عاطفی خود جواب «نه» میدهد، به این معنا است که نسبت به انجام آن کار، بیمیل است. گاهی اوقات اما این ادعا درست نیست و جواب نه دادن، لزوماً به معنای بیمیل یا کم میل بودن نیست.
باید توجه داشته باشید که برای تجربه یک رابطه جنسی موفق با همسر یا شریک عاطفی، ایجاد یک زمینه و بستر مناسب بسیار اهمیت دارد. قبل از ایجاد میل در افراد، آنها ممکن است نیاز داشته باشند که:
- ابتدا مورد عشق و محبت قرار بگیرند؛
- بعضی هم دوست دارند ابتدا اغوا شوند یا تصور کنند که خاطرخواه دارند؛
- حتی بعضی نیز دوست دارند که حس کنند تحت سلطه فرد مقابل قرار گرفتهاند؛
- بعضی افراد نیاز دارند که پیش از رابطه جنسی با فرد رابطه عاطفی داشته باشند؛
- برخی هم در این میان نیاز دارند که فرد مقابل به آنها احساس جذابیت بدهد؛
- در نهایت برخی هم ممکن است نیاز داشته باشند که فرد مقابل، شخصیت آنها را تحسین کند.
بدون ایجاد بسترهای مذکور، بهاحتمال بسیار افراد برای تجربه رابطه جنسی، بیمیل یا تا حد زیادی کم میل خواهند بود.
زمانی که بیمیلی جنسی، یک مشکل به نظر میرسد
متأسفانه، خیلی از افرادی که در ظاهر بیمیل به نظر میرسند، همسر یا شریک عاطفی کسانی هستند که قادر به ایجاد زمینه مناسب برای رابطه نیستند. این افراد یا نمیتوانند زمینه لازم را برای برانگیختن تمایل فرد مقابل خود حاضر کنند، یا اینکه اصلاً به آن اهمیت نمیدهند. بسیاری از آنها یاد نگرفتهاند که چطور به احساسات و تمایلات شریک خود احترام بگذارند و آنها را ارزشمند بشمارند.
درست در همین زمان است که افراد ناشی، گمان میکنند که رابطهشان مشکلدار است و باید برای درمان بیمیلی طرف مقابل خود، به متخصص مراجعه کنند. در این مواقع یا شریک عاطفی خود را بهزور نزد متخصص میبرند، یا طوری راضیاش میکنند تا قبول کند که بیمیلیاش، یک مشکل بزرگ است.
وظیفه یک متخصص حرفهای چیست؟
همانطور که در مقدمه نیز به آن اشاره کردیم، یک متخصص حرفهای در چنین مواقعی وظیفهای بسیار حساس بر عهده دارد. در چنین مواردی ابتدا باید یک سؤال مهم از فردی که بیمیل انگاشته شده پرسیده شود: «بیمیلی نسبت به چه چیزی؟»
متخصص باید بررسی کند که:
- آیا فرد نسبت به رابطه جنسی پرخطر و بدون پیشگیری بیمیل است؟
- آیا فرد نسبت به فضای حاکم در حین رابطه بیمیل است؟
- آیا فرد نسبت به عدم وجود احساس و عاطفه در زمان رابطه بیمیل است؟
- آیا فرد نسبت به عدم تجربه ارگاسم در طول رابطه بیمیل است؟
- آیا فرد نسبت به نبود اشتیاق و ذوق در شریک عاطفی خود بیمیل است؟
پیداکردن پاسخ برای سؤالاتی ازاینقبیل، میتواند بسیار کمککننده باشد. لازم است بدانید که داشتن رابطه جنسی با همسر، صرفاً به معنای رفع نیازهای غریزی نیست، بلکه عوامل بسیار زیادی در کسب یک تجربه موفق دخیل هستند. برای بسیاری از افراد، تجربه رابطه بسیار فراتر از صرفاً رفع نیاز جنسی است. زمانی که خواستههای عاطفی و احساسی آنها در زمان رابطه برآورده نشود، بدیهی است که نسبت به انجام آن بیمیل خواهند بود.
بیمیلی جنسی را چطور باید رفع کرد؟
وقتی که علت این بیمیلی و عدم رغبت بهدرستی شناسایی نشود، افراد ممکن است به سراغ راهحلهای اشتباه برای حل مشکل خود بروند. راهحلهای اشتباه گاه نهتنها کمکی به رفع بیمیلی نمیکنند، بلکه ممکن است اوضاع را از آنچه که هست، بغرنجتر هم بکنند.
بهترین راهحلی که در این میان وجود دارد، این است که قبل از هر چیز، طرفین مکالمهای سازنده درباره این معضل داشته باشند و این سؤال را مطرح کنند: «میخواهید چه احساسی را در زمان رابطه تجربه کنید؟»
کلید حل این مشکل، داشتن یک گفتگوی صادقانه با همسر یا شریک عاطفی است. فرد باید در طول این مکالمه به بیشترین میزان ممکن شفاف باشد تا طرف مقابل به بهترین شکل بتواند او را درک کند. این مکالمه را باید پیش از شروع رابطه انجام داد تا در زمان رابطه، هماهنگی طرفیت به بیشترین میزان خود برسد.
تمایلات درونی طیف گستردهای دارند
بیمیلی یا کم میلی نسبت به رابطه جنسی با همسر یا شریک عاطفی، خیلی اوقات به تمایلات درونی هر فرد وابسته است. زمانی که یک فرد به برقراری رابطه «نه» میگوید، لزوماً به این معنا نیست که او نسبت به فرد مقابل خود بیمیل است. گاه علت این بیمیلی را باید در زمینه و بستری که باید برای رابطه فراهم میشده اما نشده است، جستجو کرد.
باید دانست که تمایلات درونی افراد طیف گستردهای دارد. متأسفانه یا خوشبختانه طبیعت در خیلی از مواقع، افرادی که درست نقطه مقابل یکدیگر هستند را به زوج تبدیل میکند. زوجهایی که یکی از آنها میل جنسی بسیار بالا و دیگری میلی بسیار اندک دارد. چنین زوجهایی ممکن است برای مدتی بسیار طولانی درباره این موضوع با یکدیگر درگیری داشته باشند که گاه میتواند بر سایر ابعاد زندگیشان نیز تأثیر بگذارد.
در این مطلب از چطور برای از موضوع تمایل نسبت به رابطه جنسی و نه گفتن به آن صحبت کردیم. اگر شما و همسرتان نیز دچار مشکلی مشابه هستید، بدون شک مطالعه این مطلب برایتان مفید واقع خواهد شد.
منبع: psychologytoday