خلاصه کتاب سلاخ خانه شماره پنج

منبع خبر / کتاب / 5 ساعت پیش

خلاصه کتاب سلاخ خانه شماره پنج

معرفی کتاب سلاخ خانه شماره پنج: خلاصه کتاب «سلاخ خانه شماره پنج» (Slaughterhouse-Five) روایتی کوتاه از کتاب «کورت ونه‌گات» (Kurt Vonnegut)، نویسنده مشهور آمریکایی است که در سال ۱۹۶۹ منتشر شد. این رمان که یکی...

معرفی کتاب سلاخ خانه شماره پنج:
خلاصه کتاب «سلاخ خانه شماره پنج» (Slaughterhouse-Five) روایتی کوتاه از کتاب «کورت ونه‌گات» (Kurt Vonnegut)، نویسنده مشهور آمریکایی است که در سال ۱۹۶۹ منتشر شد. این رمان که یکی از تاثیرگذارترین آثار ادبیات ضد جنگ محسوب می‌شود، برگرفته از تجربیات شخصی نویسنده در جنگ جهانی دوم و به ویژه بمباران درسدن است. ونه‌گات که خود به عنوان سرباز در این جنگ حضور داشت، از معدود بازماندگان بمباران درسدن بود و بیش از بیست سال طول کشید تا توانست این تجربه دردناک را در قالب این رمان به نگارش درآورد.
این کتاب با ترکیبی خلاقانه از علمی-تخیلی، طنز سیاه و واقعیت تاریخی، داستان بیلی پیلگریم را روایت می‌کند که مانند خود نویسنده، بازمانده بمباران درسدن است. بیلی که در زمان «گیر افتاده» و بین دوره‌های مختلف زندگی‌اش - از جنگ جهانی دوم تا زندگی در سیاره ترالفامادور - سفر می‌کند، نمادی از انسان معاصر و سرگشتگی او در جهانی پر از خشونت و بی‌معنایی است.

بخشی از متن کتاب سلاخ خانه شماره پنج:
«همه این‌ها اتفاق افتاده‌اند، کم و بیش. جنگ قسمت‌های مربوط به جنگ، البته، تقریباً کلمه به کلمه درست است. یک سرباز آمریکایی که واقعاً اعدام شد به خاطر دزدیدن یک چای‌دانی در ویرانه‌های درسدن، من او را می‌شناختم. یک نفر دیگر که واقعاً تهدید کرد بعد از جنگ قاتلانش را پیدا می‌کند، او هم الان مرده است. همین‌طور. من اسم واقعی دوست انگلیسی‌ام را تغییر دادم. همه افراد دیگر هم مرده‌اند، به جز دوقلوها. داستان شروع این‌طوری است: روزی از روزها بیلی پیلگریم از زمان کنده شد.
بیلی از خواب بیدار شد، در خانه‌اش در ایلیوم، نیویورک، و به حمام رفت و شیر آب را باز کرد. حالا دوباره در اردوگاه جنگی آلمانی‌ها بود، در ۱۹۴۴. دوباره پلک زد و سال ۱۹۶۷ بود. او در حال سخنرانی درباره مرگ بود در مقابل جمعیت زیادی در شیکاگو. دوباره پلک زد و سال ۱۹۵۶ بود، در روز عروسی دخترش. یک پلک دیگر و دوباره دوازده ساله بود، در کنار استخر با پدرش. پدرش می‌خواست او را داخل قسمت عمیق استخر بیندازد تا شنا یاد بگیرد. بیلی وحشت‌زده بود، چون می‌دانست پدرش واقعاً این کار را خواهد کرد و او غرق خواهد شد.»


بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

دانلود آهنگ علی زند وکیلی غمگین ترین آهنگ