ناموفقترین خودروهای تاریخ مرسدس بنز، از X کلاس تا EQS
هرچند مرسدس بنز در طول تاریخ خود خودروهای افسانهای زیادی تولید کرده ولی در کارنامهٔ این شرکت بزرگ، چندین مدل ناموفق هم دیده میشود. فهرست محتوا مرسدس بنز A کلاس نسل اول سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۵ مرسدس بنز وانئو سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۵ مرسدس...
هرچند مرسدس بنز در طول تاریخ خود خودروهای افسانهای زیادی تولید کرده ولی در کارنامهٔ این شرکت بزرگ، چندین مدل ناموفق هم دیده میشود.
مرسدس بنز تاریخچهای به قدرت تاریخ خودرو دارد. پسازاینکه کارل بنز در سال ۱۸۸۵ اولین خودروی درونسوز جهان را ساخت، مرسدس به یکی از تأثیرگذارترین خودروسازان جهان تبدیل شد. این شرکت در طول تاریخ خود، مدلهای موفق و افسانهای زیادی تولید کرده است ولی در کارنامهٔ ستارهٔ سهپر اشتوتگارت چند لکهٔ سیاه هم دیده میشود. این خودروها هرچند در برخی موارد فروش بالایی را هم تجربه کردند ولی به تصویر باشکوه مرسدس لطمه زدند. در ادامه، نگاهی به این مدلهای ناموفق خواهیم داشت و دلیل شکست آنها را بررسی خواهیم کرد.
مرسدس بنز A کلاس نسل اول سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۵
در سال ۱۹۹۷، بزرگترین خبر در جهان خودرو، عرضهٔ A کلاس بهعنوان اولین خودروی دیفرانسیل جلوی تاریخ مرسدس بود. بااینحال، نسل اول A کلاس به یک کابوس تبدیل شد. در اکتبر ۱۹۹۷، در آزمایش گوزن یک نشریهٔ سوئدی با سرعت ۶۰ کیلومتر بر ساعت، چپ کرد. این خبر دنیا را فراگرفت و کمتر از یک ماه بعد، مرسدس تولید A کلاس را متوقف کرد و برای تمام نمونههای فروختهشده فراخوان داد. این خودروها به سیستم کنترل پایداری مجهز شدند و در سیستم تعلیق هم تغییراتی صورت گرفت. با این کار، A کلاس به اولین خودروی کامپکت با کنترل پایداری استاندارد تبدیل شد. هرچند نسل اول A کلاس هفت سال روی خط تولید ماند و ۱.۱ میلیون دستگاه فروخت ولی ۲.۵ میلیارد یورو ضرر روی دست مرسدس گذاشت.
مرسدس بنز وانئو سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۵
هرچند A کلاس شروع سخت و ناامیدکنندهای داشت ولی مرسدس نمیخواست از این ایده دست بکشد و به همین دلیل، در سال ۲۰۰۱ مدلی بنام وانئو را معرفی کرد که نسخهٔ مینیون از A کلاس محسوب میشد. این خودرو که برای بهرهمندی از افزایش محبوبیت خودروهای MPV در اروپا طراحی شده بود، همهٔ عناصر لازم برای موفقیت را داشت و به لطف فاصلهٔ محوری بیشتر، پایدارتر از برادر هاچبک خود بود. بااینحال، وانئو هرگز احساس یک مرسدس را نداشت. در داخل خودرو از پلاستیکهای بیکیفیت استفاده شده بود، سیستم تعلیق بسیار ناراحت بود و موتورها خشن بودند. به همین دلیل، از این ماشین در سال ۲۰۰۲ تنها ۱۵,۵۵۵ دستگاه فروخته شد و این رقم در سال بعد به ۶,۴۱۷ دستگاه کاهش یافت. با این ناکامی، تولید وانئو پس از تنها سه سال خاتمه یافت تا یکی از کوتاهترین دورههای تولید را در بین تمام محصولات مرسدس داشته باشد.
مرسدس بنز CLC سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱
بهمنظور پاسخ به افزایش تقاضا برای خودروهای ارزانتر با برند لوکس، مرسدس در سال ۲۰۰۰ نسخهٔ کوپهٔ و جمعوجوری از C کلاس نسل W203 را با نام اسپرت کوپه به بازار فرستاد. پس از خاتمهٔ تولید W203 و معرفی C کلاس نسل W204 در نمایشگاه ژنو ۲۰۰۷، مرسدس در اوایل سال جانشین C کلاس اسپرت کوپه را این بار با نام CLC معرفی کرد. این خودرو اما در اصل همان C کلاس اسپرت کوپهٔ نسل قبلی بود که با یک فیسلیفت بزرگ ظاهر آن شبیه C کلاس W204 شده بود. هرچند به گفتهٔ مرسدس حدود ۱۱۰۰ قطعهٔ جدید در CLC به کار گرفته شده بود اما این خودرو به دلیل پلتفرم قدیمی و همینطور پیشرانههای ضعیف و کابین کسلکننده با کیفیت ساخت معمولی موردانتقاد قرار گرفت. درنتیجه، تولید CLC خیلی زود خاتمه یافت و مرسدس آن را در سال ۲۰۱۱ با C کلاس کوپه جایگزین کرد.
مرسدس بنز 170H سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹
170H بهعنوان خودرویی ارزانقیمت و کممصرف برای عموم مردم در نظر گرفته شده بود و با ترکیب موتور عقب، محرک عقب، شباهت زیادی به فولکسواگن بیتل داشت که دو سال بعد معرفی شد. این خودرو که به یک پیشرانهٔ ۱.۷ لیتری چهار سیلندر با ۳۸ اسب بخار قدرت مجهز بود، میتوانست به حداکثر سرعت ۱۱۵ کیلومتر بر ساعت دست پیدا کند درحالیکه در هر صد کیلومتر تنها ۷.۸ لیتر بنزین مصرف میکرد. بااینحال، موتور سنگینی که پشت چرخهای عقب قرار گرفته بود، کنترل 170H را دشوار میکرد. علاوه بر این، خریداران مدل موتور جلوی 170V را ترجیح میدادند که جلوپنجرهٔ مشهور مرسدس را در جلو داشت. به همین دلیل، از 170H تنها ۱,۵۰۷ دستگاه فروخته شد.
مرسدس بنز X کلاس سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰
هرچند مرسدس در بخش کامیونهای تجاری حضور بسیار موفقی دارد ولی اولین تلاش این شرکت برای ورود به بازار پیکاپها به یک شکست بزرگ تبدیل شد. X کلاس زیر پوست خود درواقع یک نیسان ناوارا بود که هرچند در بیرون کمی لوکستر به نظر میرسید و در داخل متریال باکیفیتتری داشت ولی برخی قطعات داخلی و اکثر پیشرانههای خود را از ناوارا قرض گرفته بود درحالیکه قیمت گرانتری نسبت به همتای ژاپنی داشت. البته مرسدس بعداً با ارائهٔ موتور ۳.۵ لیتری V6 دیزلی خود برای X کلاس سعی کرد جذابیت آن را افزایش دهد ولی این کار هم تأثیر چندانی نداشت زیرا خریداران حاضر نبودند برای یک نیسان پول مرسدس را پرداخت کنند. ازاینرو، درحالیکه بازار جهانی پیکاپها در حال رشد بود، X کلاس در سال اول عرضه تنها ۱۶,۷۰۰ دستگاه فروخت و این رقم طی سالهای بعد همواره کمتر شد.
مرسدس بنز R کلاس سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۳
هرچند مرسدس بنز این خودرو را یک گرند تورر اسپرت توصیف کرد ولی R کلاس بیشتر شبیه نعشکش به نظر میرسید. هرچند این ماشین بهعنوان یک مینیون لوکس اسپرت برای خریداران ثروتمندی که خواهان یک خودروی خانوادگی جادار و قدرتمند بودند میتوانست جذاب باشد اما در آغاز قرن بیست و یکم خریداران به شاسیبلندها علاقهمند شدند نه مینیونها. فیسلیفت سال ۲۰۱۱ نمای جلوی R کلاس را بهتر کرد ولی مشکل این خودرو طراحی نبود. درحالیکه مرسدس این ماشین را یک گرند تورر اسپرت توصیف کرده بود، هندلینگ آن با چنین توصیفی مطابقت نداشت و مثل یک مینیون رفتار میکرد. همچنین در طول دههٔ ۲۰۰۰، بازار پر از مینیونهای کاربردی بود که با قیمتی بسیار کمتر از R کلاس قابل خریداری بودند. درنتیجه، پس از هفت سال فروش ضعیف، مرسدس به تولید R کلاس پایان داد.
مرسدس بنز EQS کلاس سالهای ۲۰۲۱ تاکنون
مرسدس با افزایش محبوبیت خودروهای تسلا، از ابتدای دههٔ ۲۰۲۰ استراتژی تهاجمی را برای عرضهٔ خودروهای الکتریکی در پیش گرفت تا به پیشرویی جهانی در بازار خودروهای الکتریکی لوکس تبدیل شود. بزرگترین حرکت مرسدس در این استراتژی، عرضهٔ سدان پرچمدار EQS در سال ۲۰۲۱ بود. این خودرو قرار بود همتای الکتریکی S کلاس باشد ولی به بزرگترین شکست مرسدس تبدیل شد. این خودرو در اولین سال حضور کامل خود در بازار، ۲۳,۴۰۰ دستگاه فروخت که برای یک سدان الکتریکی گرانقیمت بد نیست ولی سال بعد این رقم ۴۰ درصد کاهش پیدا کرد. یکی از مشکلات بزرگ EQS، ظاهر تخممرغی آن است که با هدف حداکثر راندمان آیرودینامیکی طراحی شده ولی هرگز ماندگاری سدانهای سنتی مرسدس مثل S کلاس را ندارد. مرسدس نیز متوجه این موضوع شد و در فیسلیفت EQS جلوپنجرهای مشابه S کلاس برای آن طراحی کرد!
میباخ ۵۷ و ۶۲ سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۳
در ابتدای قرن بیست و یکم، دایملر در پاسخ به خرید رولزرویس توسط بامو و بنتلی توسط فولکسواگن، میباخ را بهعنوان یک برند مستقل احیا کرد. این برند دو سدان فوق لوکس با نامهای ۵۷ و ۶۲ را به بازار فرستاد که فقط از لحاظ طول باهم تفاوت داشتند. این سدانها با پیشرانهٔ ۵.۵ لیتری V12 توئین توربوی قدرتمند و کابین مجلل با صندلیهای فوقالعاده راحت و بالاترین کیفیت، ویژگیهای لازم برای این سگمنت را داشتند ولی متأسفانه یک مشکل بزرگ وجود داشت که باعث شکست میباخ شد. سدانهای این برند بر اساس S کلاس نسل W140 ساخته شده بودند که در سال ۱۹۹۱ به بازار آمده بود. علاوه بر این، داشبورد ۵۷ و ۶۲ کپی مرسدسهای آن زمان بود. به عبارت ساده، سدانهای میباخ نتوانستند خودرو را از حال و هوای مرسدس جدا کنند و وقتی کسی بیش از ۳۵۰ هزار دلار برای یک سدان لوکس پرداخت میکند، به دنبال چیز منحصربهفردی مثل رولزرویس فانتوم است نه یک S کلاس لوکستر.