تذکره تحفه سامی
از متن کتاب: تذکره تحفه ای گذشته از اینکه مجموعه ایست حاوی شرح حال و احوال گروهی از گویندگان و سرایندگان فارسی زبان در نیمه اول قرن دهم هجری، آیینه تمام نمایی است از اوضاع اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و روابط...
از متن کتاب:
تذکره تحفه ای گذشته از اینکه مجموعه ایست حاوی شرح حال و احوال گروهی از گویندگان و سرایندگان فارسی زبان در نیمه اول قرن دهم هجری، آیینه تمام نمایی است از اوضاع اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و روابط عمومی آن عصر و از این رهگذر بجاست نظری اجمالی به علل تحول و محیطی که سام میرزا نویسنده این اثر در آن نشوونما یافته است بیافکنیم.
هجوم وحشیانه مغول بایران مصایب و نوایبی ببار آورد که اگر بخواهیم از نظر اجتماعی آن را بررسی کنیم خود کتابی را شامل می گردد که بیان جامع آن از حوصله این مقدمه بیرون است، همین اندازه اشاره می کنیم که قحط و غلا، ویرانی و وحشت، فقر و مسکنت، بیماری و ادبار، عدم تامین و اعتبار، بازماندگان کشتار مغول را چنان دهشت زده ساخته بود که تا مدت پنجاه سال در حالتی شبیه به بهت و منگی و گنگی بسر می بردند. آثار شوم این ترس و بیم تا مدت بیست سال آنان را بر آن می داشت که در اندیشه ای جز حفظ جان بمقتضای غریزه ی تنازع بقا نباشند و بموضوعی دیگر نیاندیشند و همین امر، سبب و موجد انگیزه ی بسیاری از خصایل ناپسند گردید. ریا و دروغ، سخن چینی و غمازی جای خود را بشهامت و صراحت و بی پروایی و پاکبازی داد، ذوقها فرومرد و از ویرانه های جغدنشین جز آوای شوم بوم نغمه ای بگوش نمی رسید و مردم بازمانده خاطره ی فجیع و رقت انگیز و سوگ آور کشتار کسان و نزدیکان خود را را هنوز بیاد داشتند و آن صحنه های اشمئزاز آور و چندش انگیز را از یاد نبرده بودند. اگر نوایی می خواندند جز بیاد عزیزان از دست رفته نبود و اگر سرودی سرمی دادند نوحه ای بود که برگور شهیدان خود می سرودند...
تذکره تحفه ای گذشته از اینکه مجموعه ایست حاوی شرح حال و احوال گروهی از گویندگان و سرایندگان فارسی زبان در نیمه اول قرن دهم هجری، آیینه تمام نمایی است از اوضاع اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و روابط عمومی آن عصر و از این رهگذر بجاست نظری اجمالی به علل تحول و محیطی که سام میرزا نویسنده این اثر در آن نشوونما یافته است بیافکنیم.
هجوم وحشیانه مغول بایران مصایب و نوایبی ببار آورد که اگر بخواهیم از نظر اجتماعی آن را بررسی کنیم خود کتابی را شامل می گردد که بیان جامع آن از حوصله این مقدمه بیرون است، همین اندازه اشاره می کنیم که قحط و غلا، ویرانی و وحشت، فقر و مسکنت، بیماری و ادبار، عدم تامین و اعتبار، بازماندگان کشتار مغول را چنان دهشت زده ساخته بود که تا مدت پنجاه سال در حالتی شبیه به بهت و منگی و گنگی بسر می بردند. آثار شوم این ترس و بیم تا مدت بیست سال آنان را بر آن می داشت که در اندیشه ای جز حفظ جان بمقتضای غریزه ی تنازع بقا نباشند و بموضوعی دیگر نیاندیشند و همین امر، سبب و موجد انگیزه ی بسیاری از خصایل ناپسند گردید. ریا و دروغ، سخن چینی و غمازی جای خود را بشهامت و صراحت و بی پروایی و پاکبازی داد، ذوقها فرومرد و از ویرانه های جغدنشین جز آوای شوم بوم نغمه ای بگوش نمی رسید و مردم بازمانده خاطره ی فجیع و رقت انگیز و سوگ آور کشتار کسان و نزدیکان خود را را هنوز بیاد داشتند و آن صحنه های اشمئزاز آور و چندش انگیز را از یاد نبرده بودند. اگر نوایی می خواندند جز بیاد عزیزان از دست رفته نبود و اگر سرودی سرمی دادند نوحه ای بود که برگور شهیدان خود می سرودند...