اصل چهار ترومن
سپهبد على رزم آرا نخست وزیر وقت ایران روز ۲۷ مهر ۱۳۲۹ قرارداد همکارى براى استفاده از اصل چهار ترومن را با سفیر ایالات متحده در تهران امضا کرد. «اصل چهار» به عنوان بخشى از دکترین هرى ترومن رئیس جمهور آمریکا تلقى مى شد که بر...
سپهبد على رزم آرا نخست وزیر وقت ایران روز ۲۷ مهر ۱۳۲۹ قرارداد همکارى براى استفاده از اصل چهار ترومن را با سفیر ایالات متحده در تهران امضا کرد. «اصل چهار» به عنوان بخشى از دکترین هرى ترومن رئیس جمهور آمریکا تلقى مى شد که بر اساس آن کمک به «کشورهاى آزاد» براى حفظ امنیت ایالات متحده مورد توجه قرار مى گرفت. دولت ایران از زمان نخست وزیرى احمد قوام در سال ۱۳۲۵ تقاضاى یک کمک فورى ۴۵ میلیون دلارى را براى اجراى طرح هاى بازسازى ایران به آمریکا ارائه کرده بود. اما واشینگتن در پاسخ تنها یک وام ده میلیون دلارى را وعده داد. در همان هنگام یکى از معاونان وزارت امور خارجه آمریکا که در جریان مذاکره با دولت ایران قرار داشت، نسبت به بى توجهى دولت ایالات متحده به نیازهاى ایران هشدار داد و آن را زمینه ساز از میان رفتن نفوذ آمریکا در ایران به نفع قدرت هاى دیگر، به ویژه اتحاد جماهیر شوروى دانست.
جنگ سرد نفوذ کمونیسم در اروپا و آسیا، پس از پایان جنگ جهانى دوم به سرعت گسترش یافت. شکست آلمان نازى از شوروى باعث شد گرایش هاى افراطى چپ که تا پیش از آن تحت تأثیر جنگ تا حدود زیادى سرکوب شده بود، بار دیگر در سراسر اروپا سر برآورد. علاوه بر تشکیل «دموکراسى هاى توده اى» در هفت کشور شرق اروپا، احزاب کمونیست در فرانسه و ایتالیا نیز قدرت زیادى به دست آوردند. از سوى دیگر پیروزى هاى سریع کمونیستها در شرق دور باعث به وجود آمدن گرایش هاى چپ در هند، ایران و خاورمیانه شده بود. در چنین شرایطى روشن بود که روابط بلوک غرب با اتحاد شوروى به سرعت رو به سردى خواهد گذاشت. در واقع نخستین رویارویى این دو قطب که مى توان آن را نقطه آغاز دوران جنگ سرد نامید، بر سر غائله آذربایجان ایران در گرفت. پس از اینکه فشار غرب تا حدود زیادى کمک کرد که قواى شوروى خاک ایران را ترک کند و تسلط حکومت مرکزى به آذربایجان باز گردد، محل نزاع دو ابرقدرت ابتدا به ترکیه و سپس به یونان منتقل شد.
سفیر بریتانیا در واشینگتن از اواخر سال ۱۳۲۵ به دولت ایالات متحده اطلاع داده بود که ارتش کشورش دیگر توانایى ادامه حضور در یونان و حمایت از ملى گرایان یونانى در مقابل شورشیان کمونیست را ندارد. دولت لندن زمان خروج نیروهایش را از یونان مارس ۱۹۴۷ (بهار ۱۳۲۶) تعیین کرده بود. این خروج یکى از نمادهاى افول امپراتورى بریتانیا محسوب مى شد و ایالات متحده را در شرایط گرفتن یک تصمیم تاریخى براى خروج از انزواى سنتى و به عهده گرفتن نقش برجسته بین المللى قرار مى داد. هرى ترومن رئیس جمهور وقت آمریکا فوراً اعلام کرد که ایالات متحده جاى بریتانیا را در ترکیه و یونان پر مى کند و سپس در یک سخنرانى تاریخى در کنگره آمریکا موضعى را آشکار کرد که بعداً به «دکترین ترومن» شهرت یافت. دکترین ترومن در سخنرانى معروفش در کنگره آمریکا، ابتدا لزوم کمک به یونان و ترکیه را شرح داد و از نمایندگان کنگره خواست با اختصاص وام هایى به میزان ۴۰۰ میلیون دلار و اعزام مستشاران نظامى به این دو کشور موافقت کنند. او سپس از جنگ میان آزادى و استبداد در جهان سخن گفت و براى نخستین بار مستقیماً به رقابت میان ایالات متحده و «امپریالیسم خرابکار کمونیستى» اشاره کرد. او از اتحاد جماهیر شوروى نام نبرد، اما همه مى دانستند که منظور او چیست.
ترومن در ادامه گفت: «کمک به کشورهاى آزاد به منزله حفظ امنیت ایالات متحده است. آمریکا براى تأمین پیشرفت مسالمت آمیز ملت هاى آزاد، ابتکار و مسئولیت بزرگى را در تأسیس سازمان ملل متحد به عهده گرفته است. این سازمان جهانى براى حفظ آزادى و استقلال کشورهایى که عضویت آن را پذیرفته اند به وجود آمده است. اما باید این هدفها را با کمک به ملل آزاد در حفظ نهادهاى دموکراتیک و تمامیت ارضى آنان در برابر جنبش تجاوزکارى که قصد دارد رژیم هاى خودکامه را به آنان تحمیل کند دنبال کنیم... به نظر من سیاست آمریکا باید مبتنى بر حمایت از ملت هایى باشد که در برابر اقلیت هاى مسلح داخلى و فشار خارجى مقاومت مى کنند. ما باید به این ملت هاى آزاد کمک کنیم تا سرنوشت خود را در دست بگیرند. کمک ما باید به صورت اقتصادى و مالى باشد که براى ایجاد ثبات و تحولات عادى سیاسى ضرورى است.» (نقل شده در «سیاست خارجى ایران در دوران پهلوى» عبدالرضا هوشنگ مهدوى)
نخستین اقدام دولت آمریکا در عمل به دکترین ترومن، اجراى طرح معروف مارشال براى بازسازى اقتصادى اروپا بود که از اواخر بهار ۱۳۲۶ آغاز شد. ترومن در زمستان سال بعد و به هنگام ارائه اصول برنامه هاى اقتصادى خود به کنگره آمریکا، اصل چهارم را به «اعطاى کمک هاى فنى به کشورهاى عقب مانده جهان سوم» اختصاص داد. در مورد ایران، نگرانى مقامات آمریکایى ناتوانى و فساد دستگاه حاکمه بود. به همین دلیل آمریکایىها در تابستان ۱۳۲۹ با به نخست وزیرى رسیدن سپهبد رزم آرا، افسر پرکار و جاه طلب ارتش، موافقت کردند به امید این که دولت ایران توانایى اجراى برنامه هاى بازسازى را به دست آورد. تأسیس اداره اصل چهار ترومن در ایران و آغاز فعالیت آن در این چارچوب بود، هر چند بعدها گفته شد که گویا عناصرى در این اداره در برنامه ریزى کودتاى ۲۸ مرداد نقش داشته اند. استراتژى ضدکمونیستى ایالات متحده در موارد متعدد (از جمله در ایران) ایجاب کرد که دولت واشینگتن از رژیم هاى سرکوبگر و کودتایى حمایت کنند و تعابیرى، چون «حمایت از ملت هاى آزاد» یا کمک به آنها براى «به دست گرفتن سرنوشت خویش» به کلى رنگ ببازد. اما تأسیس اداره اصل چهار ترومن در ایران تأثیر دیگرى هم داشت. این اداره به مرکزى براى جذب و کارآموزى تعدادى از جوانان تحصیلکرده ایرانى تبدیل شد که به مطالعه و بررسى طرح هاى اقتصادى گوناگونى پرداختند و بسیارى از آنان بعداً به سازمان برنامه انتقال یافتند و در دهه هاى سى، چهل و پنجاه در اقتصاد ایران نقش برجسته اى یافتند.
آرشیو روزنامه شرق