هرزه گرد

منبع خبر / کتاب / 14 ساعت پیش

هرزه گرد

برگرفته از متن کتاب: خب حالا... حالا باید چه کنم؟... موبایل باید به اورژانس زنگ بزنم. نه! نه پولش را دارم و نه حوصله شلوغ کاری اش را اسنپ بهتر است! این نت چه مرگش شده؟! وصل شو دیگر یادم آمد... دیشب در راه...

برگرفته از متن کتاب:
خب حالا... حالا باید چه کنم؟... موبایل باید به اورژانس زنگ بزنم. نه! نه پولش را دارم و نه حوصله شلوغ کاری اش را اسنپ بهتر است! این نت چه مرگش شده؟! وصل شو دیگر یادم آمد... دیشب در راه درمانگاه راننده اسنپ گفت به خاطر اعتراضات اینترنت قطع شده... بنزین گران شده و مردم به خیابان آمده اند... من چه می کردم که هیچ از بیرون خبر نداشتم؟... حواست را جمع کن حالا باید متمرکز بمانی برای بلند شدن از این ناک داون باید فقط به «بلند شدن» فکر کنی. وصل می شود... دوباره امتحان کن... آخ! این لرز!... بی مقدمه حمله میکنی... با پتویم علیه تو متحد می شوم حرامی. تو را از تنم بیرون می کشم. اصلاً گور پدر بیمارستان همین جا دراز می کشم نه سرت دوباره تیره شد! ادامه بده به جایی خیره شو، به چیز دیگری فکر کن تا لرز را حس نکنی. نگهش دار، نگذار تو را تسخیر کند! این رنگ زرد آهان... لیموشیرین تلخ بی مروت! به من فقط سردرد دادی! بی خاصیت تو به چه دردی میخوری!... این همه خلط دیگر چیست؟!... این وسط شماها چرا نمی گذارید درست نفس بکشم... چرا تمامی ندارید پیدا شد! یک نفر پیدا شد! هوم! این راند را دوام آوردم. حالا باید برخیزم، لباس بپوشم (گرم و ضروری نه بیشتر) عابر بانک... کارت ملی...دیگر... دیگر چه چیزی... شارژر موبایل. حتماً لازم می شود!...


عکس پروفایل مادر فوت شده