تالین پایتخت استونی؛ سفر به قرون وسطی
ساعت 8:30 صبح یکشنبه کشتی از شهر هلسینکی به سمت تالین (Tallinn) حرکت کرد. کشتی پر بود از فنلاندی هایی که به قصد خرید و گشت و گذار راهی تالین بودند. البته کشتی که نمیشه گفت بیشتر شبیه یک شهر بود. 9 طبقه کشتی شامل ده ها بار و کافه و رستوران و فروشگاه بعلاوه اتاق اختصاصی استراحت، سالن استراحت عمومی، سینما، شهربازی و احتمالا قسمت های دیگه ای که من...
ساعت ۸:۳۰ صبح یکشنبه کشتی از شهر هلسینکی به سمت تالین (Tallinn) حرکت کرد. کشتی پر بود از فنلاندی هایی که به قصد خرید و گشت و گذار راهی تالین بودند. البته کشتی که نمیشه گفت بیشتر شبیه یک شهر بود. ۹ طبقه کشتی شامل ده ها بار و کافه و رستوران و فروشگاه بعلاوه اتاق اختصاصی استراحت، سالن استراحت عمومی، سینما، شهربازی و احتمالا قسمت های دیگه ای که من توی فرصت ۲ ساعت و نیمه نتونستم کشفش کنم. بهترین جای کشتی بالاترین طبقه اون بود ولی بدلیل روباز بودن ۵ دقیقه کافی بود که بادهای سرد خردادماه خلیج فنلاند صورتم رو قرمز کنه. کافه طبقه هشتم با اینترنت پر سرعتش بهترین جایی بود که ضمن لذت بردن از منظره بیرون میشد برنامه ریزی ادامه سفر رو هم انجام بدهم.
کشتی طبق برنامه ساعت ۱۱ صبح به بندر تالین رسید ولی نیم ساعت طول کشید تا این همه مسافر بتونند از کشتی پیاده بشند. هاستل یوفوریا تا اسکله ۵/۲ کیلومتر فاصله داشت. ترجیح دادم به جای گشتن دنبال اتوبوس پیاده تا هاستل برم و از نم نم بارون همراه با آفتاب لذت ببرم. وقتی به هاستل رسیدم دیدم اسم من روی تابلو به عنوان مهمان امروز نوشته شده که حس خیلی خوبی بود. موقع ورود هم باید کفش ها رو در میاوردیم که این هم حس خوبی به من می داد. تخت من توی یک اتاق ده تخته تقریبا خالی به قیمت ۱۰ یورو بود.
فرصت استراحت نداشتم و فوری به سمت محل شروع تور پیاده روی مجانی حرکت کردم. تعداد شرکت کنندگان زیاد بود و راهنماها به دو گروه تقسیممون کردند. تور پیاده روی دو ساعت طول کشید و همه قسمت های مرکز شهر رو به همراه راهنمای خندان دیدیم. راهنما علاوه بر نشان دادن قسمت های مختلف، از داستان های مردم گفت و اینکه چقدر خوشحالن از اینکه استقلالشون بیشتر از ۲۰ سال تونسته دوام بیاره، و اینکه زمان کمونیست چطور یواشکی شبکه های فنلاند رو به عنوان جهان آزاد تماشا می کردند.
سعی شده که مرکز شهر تالین به همون حالت قرون وسطایی حفظ بشه و وسایل نقلیه اجازه تردد ندارند. کوچه های سنگ فرش، خانه های رنگی، دستفروش هایی که به شیوه مردمان قرون وسطی لباس پوشیده بودند، دیدن قدیمی ترین داروخانه اروپا و شاید جهان به قدمت ۶۰۰ سال، کلیسای زیبای ارتدکس… همه و همه تالین رو تبدیل به یک شهر دوست داشتنی کرده بود. هیچ تعجبی نداشت که چرا این شهر توی لیست میراث جهانی یونسکو ثبت شده و در سال ۲۰۱۱ پایتخت فرهنگی اروپا بوده. البته علی رغم بافت قدیمی، شهر تالین یکی از پیشرفته ترین شهرها در زمینه تکنولوژی هست و مردم استونی به این که خالق اسکایپ یک استونیایی بوده افتخار می کنند.
بعد از پایان تور با دوست جدیدم برونو مشغول گشت زدن و کشف بقیه قسمت های شهر شدیم. اول تور که برونو رو دیدم فکر کردم ایرانیه. به قول خودش ترکیبی از چهار کشور پرتغال، اسپانیا، ایتالیا و فرانسه بود ولی چهره ی کاملا خاورمیانه ای داشت. ناهار رو با برونو توی یک رستوران به سبک قرون وسطی که تنها روشناییش شمع بود خوردیم. یک کاسه سوپ، دو تا سوسیس، یک تکه گوشت خشک شده و خیار شوری که به هر تعداد خودمون از توی یک بشکه و با چنگک برمیداشتیم ناهاری بود که برای همه یکسان بود و قیمتش ۶ یورو بود. از قاشق و چنگال و کارد هم خبری نبود، غذا خوردن به سبک قرون وسطی با دست!
توی میدان مرکزی تالین یک گروه بزرگ در حال اجرای موسیقی زنده بود و توی بقیه میدان های شهر هم میشد گروه های رقص و شادی رو دید. شاید این اولین یکشنبه آفتابی تالین بود و مردم حسابی خوشحال بودند.
قسمتی از مرکز شهر تالین تپه ای هست به اسم تومپه آ. وقتی با برونو رفتیم بالای تپه منظره ای که از تالین میدیدم باورکردنی نبود. بیشتر شبیه یک نقاشی زیبا بود تا اینکه واقعی باشه. میشد ساعت ها اونجا نشست و از دیدن تالین، جنگل های اطرافش و خلیج فنلاند لذت برد.
شب وقتی برگشتم هاستل مثل این بود که وارد یک خونه شده بودم. فضا بسیار دوستانه بود. یک گروه دانشجو هم برای تمرین موسیقی جایی بهتر از لابی هاستل رو پیدا نکرده بودند. هاستل اون شب شام داشت به قیمت ۳ یورو. این شام توسط یک از مسافر ها و برای تامین هزینه های سفرش و البته سرگرمی پخته شده بود. با این پول ساندویچ هم به سختی میشد پیدا کرد چه برسه به برنج و خوراک مرغ و سبزیجات و سیب زمینی سرخ شده. اگر گذرتون به تالین افتاد هاستل یوفوریا (Euphoria) رو بهتون پیشنهاد می کنم. تخت های هاستل خیلی راحت نبود ولی پتو به هر میزان که درخواست می کردیم موجود بود.
صبح روز بعد با اتوبوس کمپانی Simple bus تالین رو به مقصد ریگا پایتخت لتونی ترک کردم.
تاریخ سفر: خرداد ۱۳۹۴