همه چیز در مورد قدیمی ترین بنای تاریخی سرپل ذهاب
نوشته همه چیز در مورد قدیمی ترین بنای تاریخی سرپل ذهاب اولین بار در تالاب پدیدار شد. بنای تاریخی سرپل ذهاب در کجاست ؟ سرپل ذهاب یکی از شهر های کوچک استان کرمانشاه میباشد که متاسفانه طی روزهای پیش زلزله سهمگینی این شهر خوشگل را زیر آوار برد و بیشماری از هموطنان عزیزمان رابه کام مرگ کشاند . دانستن اطلاعاتی در مورد آثار تاریخی هر...
بنای تاریخی سرپل ذهاب در کجاست ؟
سرپل ذهاب یکی از شهر های کوچک استان کرمانشاه میباشد که متاسفانه طی روزهای پیش زلزله سهمگینی این شهر خوشگل را زیر آوار برد و بیشماری از هموطنان عزیزمان رابه کام مرگ کشاند .
دانستن اطلاعاتی در مورد آثار تاریخی هر دیار قبل از انجام سفر به آن منطقه از ضروریات گردشگری هست.
به گزارش تالاب منطقه کرمانشاه ، ایام نوروز که می شود، بعضی هوس میکنند سری به آثار تاریخی و باستانی موجود در شهر های گوناگون ایران بزنند که یکی از شهر های داری آثار تاریخی متعدد در ایران شهر سرپلذهاب هست.
در شهرستان سرپلذهاب آثار تاریخی متعددی متعلق به ادوار گوناگون تاریخ وجوددارد که به اذعان همه ی تاریخدانان و تاریخ رفقا، کتیبه آنوبانینی مشهورترین اثر تاریخی این دیار هست.
آنوبانینی نام پادشاه لولوبی بوده و سنگ نبشته و نقش برجسته منسوب به او در شهر سرپل ذهاب، از قدیمیترین سنگ نبشته های ایران با قدمت ۴۸۰۰ سال هست که میتوان گفت این نقش برجسته ارزشمند، تصویری از تمدن هزاران ساله کرمانشاه هست.
این نقش برجسته پردهای هست که در آن شاه «آنوبانینی» در برابر الهه ایشتار که وی را در مقابل دشمنان پیروزی داده هست، ایستاده و پای خودرا بر بدن دشمن نهاده هست. به گزارش تالاب ایشتار نیزهای به دست دارد و نیت دارد با طنابی که به دست گرفته، گردن اسیری دیگر را ببندد. افزون بر شاه و ایشتار، ۹ اسیر بدون لباس نیز در عکس دیدن می شود.
نقش برجسته آنوبانینی، امروزه در داخل یک دبیرستان دخترانه در شهر سرپل ذهاب قرار دارد.
ذیل نقش برجسته، سنگ نبشته ای به خط اکدی قرار دارد که ترجمه آن چنین هست: « آنوبانینی پادشاه قادر، پادشاه لولوبی نقش خود و نقش الهه ایشتار را در کوه باتیر عرف کرده هست. آن کس که این نقوش و این لوح را محو کند، به نفرین و نفرین آنو، آنوتروم، بل، بلیت، رامان، ایشتار، سین و شمش گرفتار و با دو نسل او برباد رواد.
لولوبیها از خویشاوندان زاگرس نشین بوده و پیش از آریاییها «پارس و ماد »، در چهارهزار و هشتصد سال پیش زندگی میکردند. این نقش برجسته یکی از قدیمیترین نقش برجستههای کشور هست که دست کم دو هزار سال از کتیبه داریوش قدیمیتر هست.
سایت تالاب : این اثر در ارتفاع نسبتا زیادی از سطح زمین «حدودا 16 متر» ودر منطقه ای دور از معرض قرار دارد. همین عامل احتمالا مهمترین علت برای سالم ماندن آن در طول هزاران سال میباشد اما جنگ تحمیلی در سال های جدید شاید بیشترین آسیب را در طول تاریخ به این اثر زده باشد به گونه ای که 30 درصد این اثر بر اثر ترکشهای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران مصدوم هست.
این نقش برجسته تصویری از آنوبانینی، الهه نینی و 9 اسیر هست. قشری که نقش بر آن حجاری شده به دو قسمت تقسیم شده در قسمت بالا و سوی چپ آنوبانینی که پای چپ خودرا روی سینه اسیری نهاده، قرار دارد. او در دست چپ که روی سینه نهاده کمان و نیزهای ودر دست راست تبری دارد.
نیمتنه شاه لخت هست و دامنی از کمر تا زانو وی را میپوشاند. کمربندی با تزئین مخصوصاً، این دامن را نگه میدارد. آنوبانینی کفشهای بندی بپا دارد. در زیر پای چپ او اسیری قرار دارد که یک حلقه بینی و دست راست وی را به هم گره زده هست.
شست چپ پای الهه نینی از میان این حلقه رد شدههست. الهه با پیراهنی مطبق «طبقهطبقه» که شانه راست وی را نمیپوشاند در مقابل پادشاه ایستاده و با دست راست حلقهای را رو به شاه گرفته هست.
در دست چپ نیز نیزهای فلزی دارد. این نیزه از بینی دو اسیر پشت سر او قبل هست. تمامی اسیران نقش آنانوبانینی عریان میباشند و تنها یکی ازآنها کلاه بر سر دارد. آرایش موی این اسیر با بقیه اسیران متمایز هست.
در زیر پای الهه و دو اسیر پشت سر وی کتیبه ای به زبان اکدی بدین نکته نوشته شده هست: « آنوبانی نی پادشاه لولو بوم عکس خویش و عکس نی نی را بر کوه بادیر نقش کرد. آن کس که این لوح را محو کند به نفرین و نفرین آنو، آنونوم، بل، بلیت، رامان، ایشتار، سین و شمش گرفتار باد و نسل او بر باد رواد».
به علت شباهت چندان، بیشماری عقیده دارند که داریوش کتیبه بیستون رابا الهام از آنوبانینی بر دل کوه بیستون حک کرد. هردو نقش دریک شاهراه ارتباطی باستانی قراردارند.
این شاهراه پس از گذر از بیستون، طاقگرا را پشت سر میگذارد، از سرپلذهاب محل نقش آنوبانینی میگذرد و به بینالنهرین میپیوندد. همینطور در هردو نقش پادشاهان فاتح تجسم شدهاند و هردو تیر و کمان دارند. تعداد اسیران در هردو نقش 9 نفر میباشند. اگرچه بعدها آخرین پادشاه سکاها عکس خودرا روی کتیبه بیستون نقش می کند.
در هردو نقش قد اسیران از قد پادشاهان کوتاهتر هست. هردو پادشاه پا روی سینه یکی از اسیران گذاشتهاند. در هردو نقش دست اسیران از پشت بسته شده و قدرت پادشاهان به دقت و توفیق خدایان بستگی دارد. در هردو نقش الههها نقش نماینده خدا را دارند که حلقه قدرت رابه پادشاهان میدهند.
تالاب : اگرچه تفاوت هایی مابین این دو اثر نیز وجوددارد. برخلاف کتیبه بیستون، در نقش آنوبانینی از ملازمان خبری نیست. همینطور در کتیبه بیستون اسرا دریک صف قراردارند اما در نقش برجسته پادشاه لولوبی اسرا در دو صف نقش شدهاند.
در آنوبانینی همه ی اسرا لختاند اما در کتیبه بیستون همه ی لباس به تن دارند. در نقش آنوبانی نی، ایشتار اسرا و دشمنان پادشاه را خود به دست پادشاه می دهد اما در بیستون فروهر هیچ نقشی ندارد و تنها در بالای نقش حک شده هست.
افزون بر نقش یاد شده، در سوی چپ رودخانه بر روی کوه دیگری در فاصله حدود 100 متری نقش دیگری وجوددارد که اگرچه به علت شرایط نامساعد جوی برجستگی آن تا حد زیادی از بین رفته ودر شرایط نوری ناب و بادقت فراوان میتوان آن را دید.
این نقش نیز در ارتفاع ودر نقطه ای صعب العبور قرار دارد. دراین نقش، عکس دو نفر دیده می شود. نفر سوی چپ مردی رابا مشخصات آنوبانی نی به حالت ایستاده و به صورت نیم رخ نشان می دهد.
وی کلاه نمدی بر سر، لباس کوتاه مطبقی بر تن، سلاحی در دست راست و کمانی در دست چپ دارد و پای چپ خودرا بر روی سینه اسیری نهاده هست. در مقابل او نیز رب النوعی به حالت ایستاده حجاری شده هست.
این الهه نیز کلاه بزرگی بر سر و پیراهنی تا مچ پا بر تن دارد. وی در حال اهداء حلقه سلطنتی به شخصیت مقابل خود هست. در حدفاصل این دو شخصیت، دایره ای نقش شده که در داخل آن ستاره ای چهار پر دیده می شود.
در پایین نقش برجسته آنوبانی نی، نقش برجسته یکی از حاکمان اشکانی سوار بر اسب دیده می شود. شاه اشکانی با بدنی نیم رخ و صورتی تمام رخ حجاری شده هست.
وی کلاهی شرابه دار بر سر دارد و گوشه های بلند آن بر روی شانه هایش افتاده هست. پیِراهن او کوتاه تا بالای ران و شلوارش گشاد هست. سوار با دست راست افسار اسب را گرفته هست.
در جلوی او مردی از بزرگان به حالت ایستاده، در حال اهدای گل به شاه، حجاری شده هست. در گوشه چپ این نقش، کتیبه ای به خط پهلوی به این نکته نوشته شده هست: « این پیکر گودرزشاه بزرگ پسر گیو ».
به گزارش تالاب برای دیدن این نقوش باید کمی تلاش کنید. از میان شهر باید بگذرید و از خیابانهای تو در تو و بدون اسم سراغ «میانکل» و یا در اصطلاح محلی «ناو کل» را بگیرید. اگرچه تنگه بین این دو کوه از همه ی جای شهر کوچک سرپل ذهاب دیده می شود. رودخانه شهر نیز میتواند راهنمای خوبی باشد.
برخلاف جهت رودخانه حرکت کنید تا به میان تنگه برسید. پیاده طی کردن این مسیر هم خالی از لطف نیست. شهر کوچک هست و از بنگاه شهر که به اسم چهار راه احمد بن اسحاق یا چهار راه میر احمد شناخته می شود تا کنار نقوش کمتر از یک ربع ساعت طول میکشد.
برای دیدن نقوش سوی چپ، قسمت انتهایی کوه سوی چپ را دور زده و سعی کنید از همان پایین و روی جاده نقش را بیابید. دو نقش در دو طرف کوه و تقریباً به صورت قرینه نسبت به هم قرار گرفته اند.