قانون بچه ها/با قصه گویی به زبان مادری، در حفظ اصالتهایمان بکوشیم
کودکان و نوجوانان از هر قوم و منطقهای که باشند مانند گیلک،ترک، کرد و... باید زبان مادری خود را حفظ کرده و همیشه از آن استفاده کنند...
قانون- معصومه دیودار
فاطمه نوایی زیده سرایی نوجوان 15 سالهای است که بهعنوان یکی از اعضای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان گیلان موفق شد با تعریف قصه (یک مشت، نیم مشت) به عنوان یکی از برگزیدگان بیستمین جشنواره بینالمللی قصه گویی معرفی شود.
او در استان گیلان شهرستان صومعه سرا زندگی میکند و درحال حاضر مشغول تحصیل در کلاس نهم است. بیش از یک سال است که وارد حوزه قصهگویی شده، با این وجود سالها تجربه فعالیت در تئاتر صحنهای و اجرای نمایشهای مختلف به زبان گیلکی را پشت سر گذاشته است. گویا این نوجوان قصه گو میخواهد اول تا پنجم بهمن سال جاری در مرکز فرهنگی هنری کانون برای مخاطبان قصه بگوید و در مراسم پایانی جوایز خود را دریافت کند. از این رو «قانون بچهها» به سراغ او رفت تا از قصههای محلی، نقش قصه گویی در کودکان و نوجوانان و تاثیر نمایش در زندگی یک نوجوان سخن بگوید. در ادامه مشروح این گفتو گو را میخوانید.
از چگونگی آشنایی با قصهگویی و روشهای آن برایمان بگویید. چگونه شد که به جشنواره بینالمللی قصهگویی ورود پیدا کردید؟
یکی از اعضای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان صومعهسرا هستم، بنابراین روزی که به این مرکز رفته بودم، دیدم بچهها در حال تمرین روشهای قصهگویی هستند.پس از پرس و جو در این خصوص متوجه شدم که قرار است جشنواره قصهگویی برگزار شود؛ از آنجایی که سابقه فعالیت در حوزه نمایش و تئاتر را داشتم، به قصهگویی نیز علاقهمند شدم. پس از مشورت با والدین و کسب موافقت آنها، علاقه خود را به مربیان کانون اعلام کردم. در آن زمان کتابی تحت عنوان «آن بالا این پایین» را برای قصهگویی انتخاب کردم و مطالب آن کتاب را به گیلکی اصیل ترجمه کردم اما آن داستان مورد قبول قرار نگرفت و من نتوانستم به عنوان قصهگوی برگزیده استان معرفی شوم؛ از این رو برای جشنواره بیستم با کمک «محمد حق دوست» که یکی از پیشکسوتان بازیگری و نقالی در استان گیلان است، موفق شدم داستان اصیل گیلکی تحت عنوان «یک مشت، نیم مشت» را با کمی تغییر، به زبان گیلکی اجرا کنم که مورد قبول داوران قرار گرفت و به عنوان یکی از برگزیدگان بیستمین جشنواره بینالمللی قصهگویی معرفی شدم.
در صحبتهایتان بر تعریف قصه به زبان گیلکی تاکید دارید. چگونه شد زبان گیلکی را برای تعریف داستان خود انتخاب کردید؟ چرا تا این اندازه به زبان فولکلور تاکید دارید؟
گیلکی زبان مادری من است و به آن خیلی علاقه دارم. زبان گیلکی بسیار شیرین است و من باید زبان مادری خود را پاس بدارم.
معتقد هستم با تعریف داستان و قصه به زبان گیلکی میتوانم به کودکان و نوجوانان گیلانی این پیام را برسانم که این زبان بسیار شیرین است؛ حتی مورد قبول بسیاری از اقوام و مناطق دیگر نیز قرار میگیرد.
قصد من از تاکید و تعریف قصه به زبان گیلکی این است که به کودکان و نوجوانان این پیام را برسانم که هرگز زبان مادری خود را فراموش نکنند و همیشه این مهم را به یاد داشته باشند که باید فرهنگ بومی منطقه و زبان مادری را حفظ کرد.
مخاطبان نیز تاکنون از این امر استقبال کردهاند و همواره مرا به ادامه این راه تشویق میکنند که به زبان مادری خود قصه بگویم. کودکان و نوجوانان از هر قوم و منطقهای که باشند مانند گیلک،ترک، کرد و... باید زبان مادری خود را حفظ کرده و همیشه از آن استفاده کنند.
این روزها هم قصهگویی میکنید هم نقالی، به نظر شما یک قصهگو باید چه خصوصیات فردی در خود داشته باشد تا بتواند در این مهم موفق عمل کند؟
قصهگو باید بتواند با مخاطب خود، کودکان و نوجوانان ارتباط خوبی برقرار کند، باید این قدرت را داشته باشد تا مفهوم قصه را به نوعی به مخاطب منتقل کند که آنچه مد نظر است به مخاطب منتقل شود. قصه گو باید بیان خوبی داشته باشد و بتواند به نوعی از بدن و بیان اشارهای استفاده کند که مفهوم مورد نظر به راحتی منتقل شود. در عین حال میتوان با پوشیدن لباسهای مختلف و استفاده از ابزارهای متفاوت برای تعریف قصه کمک گرفت.
چه ملاکهایی برای انتخاب داستان و کتاب مورد نظر برای قصهگویی دارید؟
قصههایی را انتخاب میکنم که چاشنی طنز در آنها مشهود است، تا کودکان و نوجوانان در عین آنکه یک داستان را میشنوند و از آن چیزهای مختلفی یاد میگیرند، سرگرم شوند، شاد باشند و بخندند. از آنجایی که بیشتر داستانهایی که برای قصه گویی انتخاب میکنم از ادبیات فولکلور گیلکی است، نمیتوانم اصطلاحات به روز را به آن اضافه کنم؛ چراکه اصالت داستان تحتالشعاع قرار میگیرد و تاکید من بر آن است که قصههای اصیل گیلکی را با زبانی گیلکی تعریف کنم.
به عنوان یک نوجوان قصه گو، معتقد هستید که تعریف قصه چه تاثیراتی میتواند در کودکان و نوجوانان داشته باشد؟
از بزرگترها شنیدهام که میگویند قصه، هوش و اطلاعات عمومی بچهها را زیاد میکند. همچنین تعریف قصه میتواند در تغییر رفتار بچهها موثر باشد؛ از طریق قصه گفتن میتوان موضوعاتی را به بچهها آموزش داد که تفهیم آن به صورت عادی برای آنان دشوار است.
پیشنهاد شما به والدینی که برای کودکان و نوجوانان خود قصه تعریف میکنند، چیست؟
به آنها میگویم که از هر قوم و فرهنگی که هستند به زبان مادری و اصیل خود برای فرزندانشان قصه بگویند. اگر ترک هستند، داستانهایی به زبان ترکی برای فرزندانشان تعریف کنند تا آنها با زبان مادری خود آشنا شوند و آن را فراموش نکنند. این امر درخصوص والدینی که کرد زبان، گیلک زبان و غیره هستند نیز صدق میکند. والدین سعی کنند با تعریف قصه به زبان مادری خود، این زبان را به فرزندانشان و نسل آینده آموزش دهند.