کارآفرینان موفق، به صورت ذاتی، جویای علم و یادگیری هستند، اما متاسفانه در اغلب موارد، آنها بر روی دروس و آموزههای اشتباهی تمرکز میکنند. درست است که، یادگیری نحوه تامین مالی، مدیریت کارکنان، فروش، بازاریابی، نوآوری محصول، تصمیم گیری و ریسک کردن حیاتی هستند. با این حال، آموزههای کلیدی دیگری نیز وجود دارند که به همان اندازه برای آینده کسب و کار کارآفرینان حیاتی میباشند. فراگیری چهار آموزه کلیدی که در ادامه مقاله بدانها اشاره خواهد شد و تلفیق آنها با روح و جان کسب و کار ، سبب خواهد شد که کارآفرینان بتوانند کسب و کار موفق و پایداری را پایه ریزی نمایند.
درک مفهوم کلیدی کسب و کار و قرار گرفتن در مسیر درست
بیشتر اوقات، کسب و کارهای استارتاپ مانند یک موشک عمل میکنند. در واقع برای شروع یک استارتاپ، کارآفرین پول خود را برای ساخت یک محصول یا خدمات برتر سرمایه گذاری میکند، یک تیم فوق العاده را گرد آوری مینماید تا مطمئن شود که طراحی وب سایت و بازاریابی اش در زمینه ارائه خدمات به درستی عمل میکنند. در واقع آنها قبل از اینکه کار خود را اغاز کنند زمان و وجوه زیادی را هزینه میکنند که سبب میشود فروش و تقاضا را فراموش نمایند. اما پس از آغاز کارشان، تازه متوجه میشوند تمام مشتریانی که تصور مینمودند به آنها رجوع خواهند کرد هرگز وجود خارجی نداشتهاند. این امر کشمکشی را در سالهای آغازین شروع کسب وکار به وجود میآورد.
در حقیقت رشد یک کسب و کار به تناسب محصول با بازار و تطابق آنچه ارائه میدهید با آنچه که مشتریان طالب آن هستند، و ایده آل و جذاب بودن قیمت محصول برای مشتریان هدف بستگی دارد. یکی از آموزههای کلیدی مهم این است که گرچه هر کارآفرین مشتاق است تا محصول خود را در بخش خاصی که در آن تبهر دارد ارائه نماید، تعداد اندکی از آنها ممکن است در همان ابتدای کار محصول موفقی را روانه بازار کرده باشند. لذا به جای اینکه از مشتریانی که از شما خرید نمیکنند ناامید شوید، باید از آنها بپرسید که چرا از شما خرید نمیکنند. سپس آموزه مهمی را که فرا گرفتهاید به مفهوم کلیدی مسیر کسب و کار جدیدتان تبدیل نمایید.
شیفته روند کسب و کار باشید
من با بسیاری از کارآفرینان برجسته و الهام بخش کار کردهام. برخی از آنها برای بنا نهادن کسب و کارهای بین المللی تلاش کردهاند و برخی دیگر نیز اینگونه کسب و کارهایی را تأسیس ننمودهاند. اما سوالی که در اینجا پیش میآید این است که چه چیزی این دو گروه را از یکدیگر تفکیک میکند؟ در پاسخ باید بگویم که کارافرینانی که واقعا موفق شدهاند یک خصیصه مشترک دارند: آنها زمینه مورد نظر را برای کسب و کارشان فراهم میآورند و شیفته پروسه کسب و کارشان هستند. اگر یک فرد رویا پرداز هستید که بیشتر کارآفرینان نیز دارای چنین خصوصیتی هستند، نادیده گرفتن جنبههای بسیار حیاتی کسب و کارتان احتمالا شما را دلسرد خواهد ساخت. اگر شما بر روی فروش ، مشتریان جدید و برقراری روابط جدید با مشتریان تمرکز کنید اما فرآیندهای مناسب را در مکان مناسب به خدمت نگیرید، صرف نظر از اینکه فروش شما چه مقدار باشد یا تعداد مشتریانتان چه اندازه باشد، کسب و کارتان در بلند مدت ناکام خواهد ماند،
استخدام افرادی که باهوشتر از شما باشند کار هوشمندانه ایست
این اصل کلیدی، نکتهایست که همه ما از آن آگاه هستیم اما مشکل اینجاست که در عمل، اغلب ما آن را فراموش میکنیم. تعداد زیادی از کارآفرینان در این مرحله گرفتار شدهاند و با نتایج عصف باری مواجه گردیدهاند. دلایل این امر بسیار روشن است، زیرا برخی از کارآفرینان افراد عجیب و غریبی هستند. آنها دارای شخصیتهای بزرگ و برونگرایی میباشند و لذا تمایل دارند که فرد برتر کسب و کارشان باشند و این بدان معنی است که هر چند آنها در هنگام استخدام به دنبال افراد هوشمند هستند، اما در واقع افرادی را انتخاب میکنند که موقعیت کلیدیشان در کسب و کار را تهدید نکنند.
کارآفرینان موفق این موضوع را میدانند و نیازشان به اینگونه افراد را درک میکنند. آنها تواناییها و ضعفهای شخصی خود را میشناسند. کارافرینان برونگرا و فعال میتوانند فوق العاده موفق باشند، اما بهتر است که خود را با افرادی احاطه کنند که میتوانند آنها را به چالش بکشند. در غیر این صورت، آنچه دریافت میکنند کسب و کاری است که مملو از افراد بله قربانگو است. بهترین راه برای اطمینان از اینکه این اتفاق هرگز برای شما رخ نخواهد داد، این است که نظرات افرادی را که به آنها اعتماد دارید، حتی افرادی که در خارج از شرکت شما هستند، جویا شوید و یا در انجام امور با تیم خود مشورت نمایید. البته امری که مبرهن است این است که این طرح عاری از خطا نیست، چرا که اگر یک کسب و کار پر از افراد بله قربان گو داشته باشید، آنها تنها افرادی مانند خودشان را تایید میکنند. با این وجود، 9 بار از 10 باری که شما با افراد تیمتان مشورت میکنید ممکن است سبب شود فردی در میان اعضای تیمتان پیدا شود که از اینکه به شما بگوید سفیهانه رفتار نمودهاید نهراسد.
همه کارآفرینان از چیزهایی میترسند و این مقولهای طبیعی است
هر کارآفرین شبهای بی خوابی دارد.همه بنیانگذاران از اینکه فردا چه بر سر کسب و کارشان خواهد آمد هراس دارند. همه کارآفرینان مصممند آنچه را که میخواهند به دست آورند. این کاملا طبیعی است و نگرانی آنها نیز کاملا عادی میباشد. در واقع، اینها همه بخشی از پایهریزی یک کسب و کار بسیار موفق است. اما نکته مهم این است که اطمینان حاصل کنید این مسائل سلامت شما را به خطر نمیاندازد. همه ما شنیدهایم که کارآفرینان تنها چهار ساعت در شب میخوابند و سالهای سال، 80 ساعت در هفته کار میکنند. در حالی که بعضی از آنها همینگونه به فعالیتشان ادامه میدهند، اکثرشان پس از چند ماه فعالیت در مییابند که اگر آنها و تیمشان 80 ساعت در هفته کار کنند، کسب و کار قابل اعتمادی نخواهند داشت. و ضررهایی که با آن مواجه خواهند شد بیشتر از منافع کسب و کارشان است. داشتن خواب مناسب در شب قطعا آرامش زیادی را برای شما به ارمغان خواهد آورد در واقع همانطور که انیشتن میگوید:
زندگی مثل دوچرخه سواری است، پس برای حفظ تعادل، باید رکاب بزنید.
اگر کسب و کار شما پایدار است و فقط یک چرخه ترس بی دلیل شما را وادار میکند تا ساعات بیشتری را مشغول کار شوید، این پروسه را متوقف کنید. دوباره محصول خود و تناسب آن با بازار هدف بیاندیشید و برخی از افراد باهوشتر را استخدام کنید تا به امور رسیدگی کنند و خودتان به تعطیلات بروید. بله، یکی از کارهایی که باید انجام دهید این است که یک هفته به تعطیلات بروید و به خودتان استراحت بدهید.
کارآفرینان موفق میدانند که این آموزههای کلیدی، تاثیرات عمیقی بر کسب و کارشان دارند. آنها این آموزههای کلیدی را برای کل مسیر پیش رویشان در ذهن خود حفظ میکنند. اگر واقعا بتوانید این چهار آموزه کلیدی را در کسب و کارتان به کار گیرید نه تنها موفق خواهید بود بلکه بسیار زودتر از سایر همکارانتان در زمینه کارآفرینی به موفقیتهای بزرگی دست خواهید یافت.