پرونده بازیگری حامد بهداد؛ عاصی و تنها
روزنامه بهار: از زمانی که رامبد جوان، حامد بهداد را به همایون اسعدیان معرفی کرد، زمان زیادی نمیگذرد. از سال 1379 تاکنون این بازیگر پروسهای متنوع از نقشهای متعدد را پشت سر گذاشته است و حال او کارنامهای از نقش هایی با تنوعی متفاوت از هم و حتی شبیه به هم دارد. بیش از این او در عرض 15 سال به درجهای از بازیگری رسید که قابل تصور نیست و برای بسیاری...
روزنامه بهار: از زمانی که رامبد جوان، حامد بهداد را به همایون اسعدیان معرفی کرد، زمان زیادی نمیگذرد. از سال 1379 تاکنون این بازیگر پروسهای متنوع از نقشهای متعدد را پشت سر گذاشته است و حال او کارنامهای از نقش هایی با تنوعی متفاوت از هم و حتی شبیه به هم دارد. بیش از این او در عرض 15 سال به درجهای از بازیگری رسید که قابل تصور نیست و برای بسیاری رسیدن به این درجه از اعتبار، آن هم در این زمان کوتاه دور از تصور به نظر میرسد اما این بازیگر در نیمی از زمان توانسته است خود را به عنوان یکی از بازیگران صاحب نام معرفی کند و در ذهنها ماندگار شود. این بار او در جشنواره آسیایی «گلدن گلوبال» مالزی درخشیده است و به واسطه بازی در فیلم «سد معبر» از محسن قرایی، جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره را از آن خود کرد. نام او مساوی است با برخی از فیلمهای درخشان که بازی او هم بخشی از درخشش آن فیلمها بوده است. *** درخشش فیلمهای ایرانی در جشنوارهای آسیایی «سد معبر» به کارگردانی محسن قرایی و تهیهکنندگی بهمن کامیار در ادامه موفقیتهای بینالمللی خود پس از دریافت جایزه بهترین فیلم از جشنواره بوسان کره جنوبی، نامزد دریافت ٦ جایزه از دومین جشنواره گلدن گلوبال مالزی شده است که گفته میشود یکی از معتبرترین جوایز خاور دور محسوب میشود. این فیلم که پخش بینالمللی آن را محمد اطبایی برعهده دارد در ٦ بخش بهترین کارگردانی(محسن قرایی)، بهترین فیلمنامه(سعید روستایی)، بهترین فیلم(بهمن کامیار) بهترین بازیگر نقش اول مرد(حامد بهداد)، بهترین بازیگر نقش مکمل زن (گیتی قاسمی) و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (نادر فلاح) کاندید دریافت جایزه شده است. «سد معبر» پیش از این جایزه بهترین فیلم بیست و دومین جشنواره بینالمللی فیلم «بوسان» کره جنوبی را بهدست آورده است و قرارداد اکران آن در گروه «ماندانا» بسته شده و بهزودی جایگزین فیلم «ثبت با سند برابر است» خواهد شد. در فیلم سینمایی «سد معبر» حامد بهداد، باران کوثری، نادر فلاح، اکبر رحمتی، آوا شریفی، عرفان ناصری، مرتضی آقاحسینی، بهرام سروری نژاد، سجاد رحیمی، غلامعلی رضایی، فتح الله طاهری، مهدی میری و نگار عابدی، علیرضا کمالی، گیتی قاسمی، حسام محمودی و با حضور محسن کیایی به ایفای نقش پرداختهاند، همچنین بازیگر خردسال این اثر رونیکا نعمت الله است. این فیلم داستان قاسم کارمند اداره سد معبر شهرداری را روایت میکند که در تلاش است وضعیتِ زندگیِ خود را بهبود ببخشد، اما در این راه با نرگس همسرش اختلافِ نظر دارد. سال گذشته این فیلم «زرد» از مصطفی تقی زاده بود که فیلم اختتامیه این جشنواره شد. بازیگری با کارنامهای از نقشهای متنوع حامد بهداد، بازیگری با سبکی خاص در اجرا و بیان است و در دورهای از او با عنوان تولد یک بازیگر توانمند یاد میشد. همان جوان عاصی و دردمندی که در فیلم «بوتیک» حمید نعمتالله با شکستن میز خشم خودش را به واقعیترین حالت ممکن بروز داد. جوان تازه نفسی که در «کافه ستاره» سامان مقدم نقش جوان دلربا و همچنان عاصیای را بازی میکند. مردی از جنس کوچه و بازار و نشسته در دل زنانی که دل در گروی توانمندیهای اندک او دارند. این درخششها اما زمانی به جرقه تبدیل شد و این جوان تازه نفس سینما را صاحب نام کرد که در فیلم «روز سوم» از محمد حسین لطیفی نقش یک افسر عراقی دل باخته به دختری خرمشهری را بازی کرد. نقشی متفاوت با لایه هایی از روانشناختی انسان هایی در گیر و دار جنگی خانمان سوز، عشق سوز و در نهایت جان سوز. او به تازگی در جشنواره «گلدن گلاب» منتخب بهترین بازیگر مرد برای فیلمی شد که در ایران فرصت دیده شدن نیافت و در فصلی نامناسب اکران شد. آغاز تولد یک بازیگر متفاوت از سال 1379 که حامد بهداد به پیشنهاد رامبد جوان اولین فیلم سینماییاش را بازی کرد تاکنون خیلی زمان طولانیای نگذشته است. حامد بهداد به واسطه رامبد جوان و پیشنهاد او به همایون اسعدیان وارد سینما شد. او برای فیلم «آخر بازی» بازی خود را به حامد بهداد داد، قبل از آن بهداد در دفتر تبلیغاتی رامبد کار میکرد و ضمن تحصیل در رشته تئاتر آچار فرانسه این دفتر تبلیغاتی بود. او برای نخستین بار با فیلم «آخر بازی» به سینمای ایران معرفی شد و برای آن کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنواره فیلم فجر شد. او در فیلم ««روز سوم» از محمدحسین لطیفی، ۱۳۸۵ در نقش یک افسر عراقی که در بحبوحه محاصره خرمشهر عاشق دختری خرمشهری میشود، ظاهر شد و برای دومین بار پس از «آخر بازی» کاندیدای سیمرغ بلورین از دوره بیست و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر شد.بازی بهداد در فیلم «کسی از گربههای ایرانی خبر نداره» به کارگردانی بهمن قبادی، موجب راهیابی او به جشنواره بینالمللی فیلم کن شد. او در سال ۱۳۸۹ با نقشآفرینی در فیلم «جرم» به کارگردانی مسعود کیمیایی، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از بیست و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر دریافت کرد. او در طول فعالیت هنریاش امکان همکاری با بسیاری از کارگردانان به نام سینمای ایران از جمله ناصر تقوایی، مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی و… را داشتهاست که فیلمش با ناصر تقوایی به سرانجام نرسید. او همچنین از شاگردان حمید سمندریان بودهاست. او به عنوان خواننده میهمان با گروه موسیقی دارکوب به سرپرستی همایون نصیری همکاری میکند و در چند آلبوم و کنسرت این گروه حضور داشتهاست. بازیگری با شاخصههای کیمیایی وار حامد بهداد که شاید بیشتر نقش انسانهای عاصی و خشمگین را بازی کرده، این ویژگی را در رفتار و سکنات شخصیاش هم دارد و صراحتی در بی نظیر در تعریف از خود، حمایت از پیشکسوتان سینما و عقاید خویش دارد. او زمانی خود را مارلون براندوی ایران خواند که این اظهار نظر واکنشهایی را هم به دنبال داشت اما در ادامــــه کارنامه بازیگریاش او نشان داد که در مسیر حرفهاش، ثابت قدم و یکهتاز است و برای یکه تازیاش دست به هر تمرین و به جان خریدن هر دشواری هست. او نقشهای متفاوتی در سینمای ایران بازی کرده است اما میتوان گفت که وجه شباهت بسیاری از نقش هایی که او بازی کرده است، نقشهای سرکش و عاصیای است که در طی این سالها در فیلمهای مختلف بازی کرده است و یکی از اولین گزینهها برای نقشهای این چنینی است. مردی که میتواند غیرت و غرور مردانه تبار ایرانی را به تصویر بکشد و او در نمایش عصیان و سرکشی با اکتهای تندی که رنگ مبالغه و اغراق پیدا میکند، نمونه است. به یاد بیاورید بازی او در «بوتیک»، «کافه ستاره»، «روز سوم»، «حس پنهان»، «سعادت آباد» و «محاکمه در خیابان» و «جرم» که در راس این نوع نقشها قرار دارند و بی تردید دنیای آرمانی این هنرمند، فضای داستانی فیلمهای کیمیایی است و در نهایت هم این فضای فیلمهای کیمیایی است که جایزه سیمرغ را برای این بازیگر به ارمغان میآورد. رنگی دیگر از توان بازیگری: مردی با فاکتورهای غیرتمندانه و تند و سادگیهای مردان ایرانی تبار. سوای این نقشهای تند و عاصی، این هنرمند ایفاگر نقش مردان عاشق و دلباختهای هم بوده است که عشق شان به دل مینشیند و باورپذیر است مثل نقشی که در «نیمه شب اتفاق افتاد» به کارگردانی تینا پاکروان و «هر شب تنهایی» رسول صدرعاملی دارد و حتی نقش مرد پیگیر و کم حرفی که در «خانه دختر» شهرام شاه حسینی و «هفت ماهگی» هاتف علیمردانی بازی کرده است. سیمای مردی عاصی و دلخسته او با نقش ناصر در فیلم «جرم» کیمیایی و فواد در «روز سوم» به خوبی درخشید اما اولین درخششهای او در فیلم «بوتیک» و «کافه ستاره» فراموش ناشدنیاند و البته این درخششها بعدتر در نقش زدن محسن بازاری و فریب کار در «سعادت آباد» و موسی فداکار و پایدار در رفاقت و برادری در «انتهای خیابان هشتم» علیرضا امینی ادامه یافت و او ایفاگر بلامنازع این نوع نقشها شد. هر چند بازی چند وجهی او در «آرایش غلیظ» مثال زدنی است اما به نظر میرسد او از بازی در نقش هایی زخمخورده و عاصیان زده و سرکش به سمت بازی در نقشهای مردانی یکه و مغلوب شرایط شده در «خانه دختر»، «هفت ماهگی» و «سد معبر» میرود. ایفاگر نقش مردانی از سطح جامعه و در غلبه یا دشواریهای تلخ آن.