توی سر اکوسیستم نزنید!
یادداشت رضا جمیلی | اکبر هاشمی از کیش و توی تلگرام وویس داده و با ذوق میگوید رویداد جاده ابریشم فوقالعاده بود، چه پنلهایی، چه انرژیای... من از صدایش انرژی میگیرم، خستهام و ساعت از دو نیمه شب گذشته و آخرین چکشکاریها را روی صفحات نشریه اعمال میکنیم تا شنبه ۹۶ام را روانه چاپخانه کنیم. بیشتر از تاب و طاقتم خستهام، اما وقتی عکسهای صفحه ۸ ویژهنامه فیناستارز را میچینم، دوباره سه چهار ساعتی که در این نمایشگاه گشتهام، پیش چشمم میآید و خستگی از تن و چشمم میرود... نمایشگاهی که استارتآپیها چنان شور و شعفی به آن داده بودند که باورکردنی نبود. انگار نه انگار یک عدهای هر روز و هر ساعت، در این اکوسیستم استارتآپی، آیه یأس و ناامیدی میخوانند. انگار نه انگار که خبرها و شایعهها درباره رفتن فلانی و آمدن بهمانی، دقیقه به دقیقه پخش میشوند و حال استارتآپیها و اکوسیستم را ناخوش میکنند. یادم آمد که در فیناستارز خبری از خبرهای ناخوش نبود. استارتآپیها و سرمایهگذارها و بورسیها و بانکیها، مشغول جلسه و مذاکره و چانهزنی و مشاوره بودند. کسی هم کسی را متهم نمیکرد که حباب میسازی، یا آمار فیک میدهی یا هیچکس با یک جمله گزنده که ته این حرفها و آمارها و استارتآپبازیها چیزی نیست؛ نسخه یک بحث امیدوارانه را نپیچید! واقعیت این است که نه جاده ابریشم بهترین ایونت اکوسیستم استارتآپی است و نه فیناستارز کمال مطلوب نمایشگاهی برای نمایش دستاوردها و یا توان و ظرفیت استارتآپهای ایرانی.
اما آنچه برای من در این نیمهشب آخرین شب فروردین مهم است اینکه از این دو رویداد حال خوبی، حس مثبتی و سیگنال امیدوارکنندهای به فضایی تابیده میشود که بیش از هر زمان دیگری به چنین موج مثبت و امید پیشبرندهای نیاز دارد. در روزهایی که صحبت از بستن و قطع کردن و اختلال است، امیدی چنین بجا، حال ما و استارتآپها را، با یا بیحباب، حسابی خوش میکند. اکوسیستم استارتآپی در جنوب کشور همنشین با منتورها و سرمایهگذارهای خارجی شد و در پایتخت هم با اعتماد به نفس، همسایه بزرگترین شرکتهای بازار سرمایه شد تا نشان دهد در همین ابتدای راه، در همین روزهایی که حتی نهالی بیش نیست، میتوان به آن دلخوش بود، میتوان کمی راه بیتفاوتی خوشبینانه و امیدوارانه را در پیش گرفت، حرفها و حدیثهای تلخ را به کناری نهاد و گفت، اکوسیستم کارآفرینی استارتآپهای ایرانی را نمیتوان با اتهام پولشویی یا ساختن حباب دروغین و متهم کردن به راه انداختن بازیهای تینایجری، تحقیر و یا از میدان به در کرد. هرچه هست این تمام داشتههای ما از یک اکوسیستم کسبوکاری مبتنی بر فناوری و نوآوری است، اینکه توی سرش بزنیم یا قدرش نهیم، آینده را برای ما رقم خواهد زد. هفتهای که گذشت نشان داد که شایسته نیست وقتی دلواپسهای تکنولوژی قیچی به دست ایستادهاند، ما بزنیم توی سر این نوزاد خوشآتیه و البته بازیگوش.