وام بگیریم یا سهام بفروشیم؟
هر استارتآپی در آغاز مسیر و پیش از درآمدزایی، برای راهاندازی و برآوردهکردن نیازهای خود (بهعنوان مثال، فضای کار، استعداد و نیروهای متخصص، ارتقای محصول، تحقیق و توسعه و…) به سرمایه اولیه احتیاج دارد. در چنین مرحلهای، استارتآپها بین سه گزینه (الف) استفاده از سرمایه شخصی و (ب) جذب سرمایه از سرمایهگذار (تأمین مالی سهامی۱) و (ج) تأمین مالی از طریق وام (تأمین مالی بدهی۲) بایستی تصمیم بگیرند. چنین چالشی تا زمانی که درآمد استارتآپ کفاف هزینههای آن را بدهد، دائما با موسسان استارتآپ همراه خواهد بود. زمانی که استارتآپ به شرایطی دست یابد که درآمدش امکان پوشش هزینهها را بدهد، باز هم مؤسس بایستی بین گزینههای (الف) استفاده از درآمد حاصله استارتآپ۳ (ب) جذب سرمایه از سرمایهگذار و (ج) تأمین مالی از طریق وام بهترین گزینه را انتخاب کند. «مقایسه روشهای تأمین مالی برای استارتآپها» یکی از سرفصلهای کتاب ارزشگذاری محمدرضا فرحی است که خلاصه آن را در اختیار تحریریه شنبه قرار داده است. پیشخرید این کتاب که نخستین کتاب ارزشگذاری اکوسیستم کارآفرینی خواهد بود، از خرداد ماه امسال آغاز خواهد شد.
مؤسسان و مدیران استارتآپ در تمام طول مراحل رشد و بلوغ بایستی بین یکی از سه گزینه:
(الف) جذب سرمایه از سرمایهگذار بیرونی (ب) استفاده از سرمایه شخصی یا درآمد حاصل از استارتآپ و (ج) تأمین مالی از طریق وام، بهترین گزینه را انتخاب کنند. انتخاب بین این سه گزینه تحت تاثیر فاکتورهای مختلفی همچون صنعت کسبوکار، مدل درآمدی استارتآپ، مدل رشد استارتآپ، میزان دسترسی به سرمایه، وضعیت اقتصاد کلان کشور، دیدگاه بنیانگذاران، میزان سرمایه شخصی موسسان و حتی سبک زندگی موسسان است. در ادامه هرکدام از روشهای تأمین سرمایه مورد نیاز استارتآپ را همراه با جنبههای منفی و مثبت هرکدام تشریح میکنیم.
الف) جذب سرمایه از سرمایهگذار
جذب سرمایه۴ به فرآیند دریافت پول از اشخاص حقیقی یا حقوقی ثالث در قبال واگذاری بخشی از سهام استارتآپ گفته میشود. به طور معمول در این روش تأمین سرمایه از منابع مالی سرمایهگذاران جسور۵ و سرمایهگذاران فرشته۶ استفاده میشود.
از مهمترین مزایای این روش میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
قابلیت رشد سریع به علت وجود بودجه کافی
زمان کمتر برای رسیدن به مقیاسپذیری که از الزامات فضای رقابتی است
ساخت محصول اولیه با امکانات بهتر
امکان تأمین سرمایه کافی برای بعضی صنایع با تکنولوژی بالاتر
استفاده از تجربه انباشته، ارتباطات مفید و راهنماییهای استراتژیک سرمایهگذار
نبود الزامی بر بازپرداخت سرمایه در صورت شکست استارتآپ
دسترسی به حجمهای بزرگ سرمایه ورودی به شرکت به واسطه شرکتهای سرمایهگذاری جسورانه
همچنین از معایب این روش تأمین مالی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
کاهش مالکیت بر استارتآپ
کاهش کنترل بر امور شرکت
داخلشدن نظرات و ترجیحات سرمایهگذاران در مسیر رشد
فشار بیشتر برای کاهش زمان رسیدن به اهداف تعیینشده
نیاز به خروج برای نقدشدن سرمایه سرمایهگذاران
(ب) استفاده از سرمایه شخصی یا درآمد حاصل از استارتآپ
در این روش عمدتا از سرمایه خود مؤسسان، استارتآپ راهاندازی میشود و سپس در طول رشد استارتآپ از سود خود آن برای تامین سرمایه مورد نیاز برای ادامه رشد استفاده میشود. لازمه استفاده از این روش، داشتن سرمایه اولیه قابل توجه و حداقل به میزانی است که بتوان مایحتاج اولیه راهاندازی استارتآپ را تأمین کرد. علاوه بر این، زمانی که مؤسسان این روش را برمیگزینند، بهطور ضمنی درآمدزایی را بهعنوان اولویت اول استارتآپ – در مقایسه با رشد استارتآپ – انتخاب میکنند. از مهمترین مزایای استفاده از این روش میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
در اختیار داشتن کنترل شرکت
تمرکز مؤسسان و مدیران بر امور اجرایی استارتآپ
کنترل بیشتر روی هزینه و خرج استارتآپ
نظم مالی استارتآپ
همچنین از معایب این روش تأمین مالی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
نیاز به درآمدزایی از ابتدای مسیر رشد استارتآپ
محدودشدن رشد شرکت به علت نبود بودجه کافی
امکان حذف بعضی از پروژههای سودآور به علت نداشتن بودجه کافی
زمان دیرتر برای رسیدن به مقیاسپذیری
کمبود ارتباطات مؤثر به دلیل نبود ارتباط با سرمایهگذار بیرونی
نامناسب بودن این گزینه برای برخی مدلهای کسبوکار که نیاز به سرمایه زیادی دارند
افزایش احتمال خروج نیروی انسانی کلیدی به علت سطح پایینتر پرداخت حقوق و دستمزد
(ج) تأمین مالی از طریق وام
یکی دیگر از راهکارهایی که مؤسسان استارتآپ میتوانند از طریق آن سرمایه مورد نیاز استارتآپ خود را تأمین کنند، دریافت وام است. منظور از وام انواع روشهای تأمین مالی است که در قالب بدهی صورت میگیرد. فارغ از مزایا و معایب این روش تأمین مالی، دسترسی استارتآپها (بهطور خاص استارتآپهای مراحل اولیه) به منابع مالی قابل تزریق از طریق وام، بسیار اندک است. از مزایای تأمین مالی به این روش میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
در اختیار داشتن کنترل شرکت
کاهش مالیات پرداختی
عدم دخالت وامگیرنده تا زمانی که پرداختهای بهموقع خود را دریافت کند
وجود بعضی وامهای کمهزینه دولتی برای حمایت از استارتآپها
همچنین از معایب این روش تامین مالی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
افزایش هزینههای ثابت استارتآپ(در قالب هزینه مالی)
درصورت عدم پرداخت وام، وامدهنده ممکن است مالک بخشی از استارتآپ یا داراییهای آن شود
نیاز به یک حداقل درآمدزایی ثابت برای پرداخت هزینههای مالی
نامناسب برای استارتآپهایی که در مراحل اولیه هستند زیرا به یک درآمد پایدار نرسیدهاند.
به دلیل اینکه در دیدگاه سنتی استارتآپ ارزشی ندارد، ممکن است در اعتبارسنجی استارتآپ و پرداخت وام مشکلاتی ایجاد شود
الزام به بازپرداخت حتی در صورت شکست استارتآپ
پینوشت:
۱- Equity finance
۲- Debt finance
۳- bootstrapping
۴- fundraising
۵- Venture capital
۶- angel