دعای ابوحمزه ثمالی؛ از معانی ژرف تا رسیدن به معرفت
گروه معارف - دعای ابوحمزه ثمالی دعایی است امام سجاد(ع) آن را در تمام سحرهای ماه رمضان میخواندند. این دعا را ابوحمزه ثمالی از امام سجاد(ع) نقل کرده که شامل صفات نیکوی خداوند، اسم اعظم و همچنین دربردارنده مفاهیمی مانند دشواریهای قبر و قیامت، سنگینی بار گناهان و لزوم اطاعت و پیروی از پیامبر اکرم(ص) و خاندان معصومش اشاره دارد.
به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمد علی وطن دوست،استادیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد، یادداشتی را در اختیار ایکنا قرار داده و در آن به شرح فضیلت دعای شریفه ابوحمزه ثمالی، پرداخته است.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
فضیلت دعای ابوحمزه ثمالی
قطعا دعای ابوحمزه ثمالی مانند دیگر دعاها مشمول آیه شریفه قرآن خواهد بود آنجا که میفرماید:
«ادْعُونی اَستَجِبْ لَکُمْ إنَّ الَّذین یَسْتَکْبِرونَ عَنْ عِبادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرین» سوره غافر آیه 60
با توجه به این آیه دو مطلب درباره دعا بیان خواهد شد:
با توجه به آیه شریفه دعا نوعی عبادت محسوب میشود، لذا هر فضیلتی که برای عبادت است برای دعای ابوحمزه نیز خواهد بود.
دوم استکبار بودن ترک دعاست که نشان میدهد انسانهایی که از دعا کردن دوری میکنند به نوعی به استکبار مبتلایند و با خواندن دعای ابوحمزه که سرتاسر آن اظهار خشوع و خضوع در برابر پروردگار است این حالت استکبار از انسان رخت میبندد و در پی آن، انسان به خداوند متعال، تقرب وجودی پیدا میکند.
همچنین باید توجه داشت که دعای ابوحمزه ثمالی، فرازهای گوناگونی دارد که از معانی بلند و ژرف حکایت میکند و جز شخص معصوم توان بر زبان آوردن مانند آن را ندارد! لذا با خواندن این دعا و دعاهایی مانند آن میتوان به قله معارف توحیدی دست یافت.
ویژگیهای دعای ابوحمزه ثمالی
این دعا ویژگیهای خاصی دارد که آن را در زمره دعاهایی قرار میدهد که میتواند به خوبی تصویر درست از آموزههای توحیدی ارائه دهد و رابطه انسان با خدا را به بهترین شکل ممکن، نمایان سازد. از جمله این ویژگیها به موارد زیر اشاره میشود:
دعای ابوحمزه ثمالی هم از نظر سند تام و صحیح است و هم از نظر محتوا و دلالت عمیق و لطیف، سطح مباحث فرازهای گوناگون دعا متفاوت است برخی با زبان رجاء بیان شده و برخی دیگر با زبان خوف. این امر نشان میدهد که چگونه امام سجاد (ع) توانستهاند تعادل میان خوف و رجاء را که در آموزههای دینی از ویژگیهای مومنان واقعی شمرده شده است، نشان دهند، زبان دعا در کنار توجه دادن به ترس از عذاب الهی، زبان عشق و محبت نسبت به خداست. امام (ع) در این دعای شریف دعاکننده را در میان امید، ترس و عشق قرار میدهد تا رحمت خداوند متعال را متوجه خود سازد. خداوند متعال در سیمای این دعا بسان معشوق و محبوبی است که خیرها و خوبیها را برای بنده خود میخواهد. همچنین دراین دعا نشان میدهد که هر چه بدی است از خود انسان است و هرچه خوبی است از اوست. همه این موارد حسن ظنّ انسان را نسبت به خدا و سوء ظنّ او را نسبت به خود بیشتر مینماید و این خود سرآغازی برای رشد و هدایت و پاکی انسان میشود. در این دعا بیان شده که انسان، باید خدا را به وسیله خود او بشناسد. برای شناخت خدا نباید از غیر او یاری جست مگر نور را میتوان به غیر نور شناخت؟! نور حقیقتی است که ظاهر به ذات و مُظهر غیر خود است و همه موجودات در پرتو آن روشن میشود.
چرا در ماه مبارک رمضان به خواندن دعای ابوحمزه ثمالی سفارش شده است
برای پاسخ به این پرسش خوب است، برخی از روایاتی که به فضیلت دعا در ماه رمضان اشاره کردهاند، ذکر شود:
امام علی (ع) میفرماید:«علیکم فى شهر رمضان بکثرة استغفار و الدعاء فاما الدعا فیدفع عنکم به البلاء و اما الاستغفار فتمحى به ذنوبکم» بر شما باد در ماه رمضان به استغفار و دعاى زیاد. اما دعاهاى شما دافع بلا از شماست و استغفار شما از بین برنده گناهان است.
پیامبر(ص) میفرماید:«ایها الناس انه قد اقبل الیکم شهر الله بالبرکة و الرحمة و المغفرة، شهر هو عند الله افضل الشهور، و ایامه افضل الایام و لیالى افضل اللیالى و ساعاته افضل الساعات.» اى مردم ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به شما رو کرده است، ماهى است که پیش خدا بهترین ماه است و روزهایش بهترین روزها و شبهایش بهترین شبها و ساعاتش بهترین ساعات.
امام باقر (ع) میفرماید:«لکل شىء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان»براى هر چیزى بهارى است و بهار قرآن رمضان است.
مضامین دعای ابوحمزه ثمالی
این دعا از لحاظ موضوعی از چند بخش تشکیل شده است که عبارتند از:
بخش اول: دربردارنده سپاس و ستایش خداوند متعال و شناساندن مبدأ هستی است و بیان میدارد که راه رسیدن به خدا برای راهپیمای آن نزدیک میباشد و اوست که امیدواران را از درگاه خود ناامید برنمیگرداند. به چند قسمت از این بخش اشاره می شود:
بِکَ عَرَفْتُکَ و اَنْتَ دَلَلْتَنی عَلَیکَ و دَعَوْتَنی اِلیکَ وَ لَولا اَنتَ لَمْ اَدِرْ ما اَنْتَ. خدایا! تو را با خودت شناختم و تو مرا به سوی خود راهنمایی و دعوت کردی و اگر تو نبودی، نمی دانستم تو کیستی.
اَلّلهُمَّ اِنّی اَجِدُ سُبُلَ المَطالِبِ اِلیکَ مُشْرَعَةً وَ مَناهِلَ الرَّجاءِ اِلَیکِ مُتْرَعَةً وَ الاسِتعانَةَ بِفَضلِکَ لِمَنْ اَمَّلَکَ مُباحَةً وَ اَبْوابَ الدُعاءِ اِلَیکَ لِلصّارِخینَ مَفْتُوحَةً وَ اَعْلَمُ اَنَّکَ لِلرّاجی بِمَوْضِعِ اِجابَةٍ وَ لِلْمَلْهُوفینَ بِمَرْصَدِ اِغاثَةٍ.
خداوندا! راههای خواسته ها را به سوی تو باز و هموار؛ چشمههای امید به تو را پر آب؛ یاری جستن به فضل و کرمت را برای آرزومندان، روا و درهای دعا برای دادخواهان به درگاهت را گشاده می یابم. خدایا! می دانم تو در جایگاه اجابت امیدواران و فریادرسی پریشان حالان قرار داری.
و اَنَّ الرّاحِلَ اِلَیْک قَریبُ الْمَسافَةِ و اَنَّکَ لاتَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِک اِلاّ اَنْ تَحْجُبَهُمُ الاعمالُ دُونَک.
خداوندا! می دانم که رهروان کعبه دیدارت را راه، اندک است و مقصد، نزدیک و می دانم که میان تو و بندگانت، حجابی جز کردار بد و زشت آنان نیست.
بخش دوم: دربردارنده ترس و امید در برابر زیبای جهان است. از یک سو بزرگی و شکوه بیپایان خدا را یادآور میشود و همه اعضای بدن را به لرزه درمیآورد و از سوی دیگر رحمت و کرم بی پایان او را به یاد میآورد و هستی بنده را از امید لبریز می سازد.
اِذا رَاَیْتُ مَوْلایَ ذُنُوبی فَزِعْتُ و اِذا رَاَیْتُ کَرَمَکَ طَمِعْتُ فَاِنْ عَفَوْتَ فَخَیْرُ راحِمٍ وَ اِنْ عَذَّبْتَ فَغَیْرُ ظالِمٍ.
سرور من! زمانی که گناهانم را می بینم، در ورطه وحشت فرو می افتم و زمانی که لطف و کرمت را می بینم، طمع می کنم. پس اگر ببخشی، بهترین رحم کنندهای و اگر کیفر دهی، برمن ستمی نکردهای.
عَظُمَ یا سَیدی اَمَلی وَ ساءَ عَمَلی فَاَعْطِنی مِنْ عَفْوِکَ بِمِقْدارِ اَمَلی و لا تُواخِذْنِی بِأَسْوَءِ عَمَلی فَاِنَّ کَرَمَکَ یَجِلُّ عَنْ مُجازاةِ الْمُذْنِبینَ وَ حِلْمُکَ یَکْبُرُ عَنْ مُکافاتِ المُقَصِّرین.
سرور و آقای من! امیدم به تو، فراوان و کردارم، زشت و ناپسند است. هم سنگ آرزویم، از من درگذر و مرا با بدترین کردارم کیفر مکن؛ چون لطف و بزرگواری تو بسی برتر از کیفر مجرمان و شکیبایی تو، بزرگ تر از مجازات اهل تقصیر و خطا است.
الهی و سیّدی و عِزَّتِک وَ جَلالِک لَئِنْ طالَبْتَنی بِذُنُوبی لاَُطالِبَنَّک بِعَفْوک وَ لَئِن طالَبْتَنی بِلُؤمی لاَُطالِبَنَّکَ بِکَرَمِکَ.
خدای من! آقای من! به عزت و شکوهت سوگند، اگر از گناهانم باز پرسی، من نیز از عفو و گذشت تو خواهم پرسید و اگر مرا به پستی و زبونی ام بازخواست کنی، تو را به بزرگی و کرمت بازخواست خواهم کرد.
وَ مَا اَنَا یا رَبِّ وَ ما خَطَرِی هَبْنی بِفَضْلِکَ وَ تَصَدَّقْ عَلَیَّ بِعَفْوِکَ.
خدایا! من چیستم و چه ارزشی دارم؟ آخر مرا چه اهمیتی است که بخواهی مرا به کیفر اعمالم برسانی؟ با فضل بی پایان خویش، بر من ببخش و با عفو و گذشت خود بر این بینوا تصدّق فرما.
و ما قَدْرُ اَعْمالِنا فِی جَنْبِ نِعَمِک و کَیْفَ نَسْتَکْثِرُ اَعْمالاً نُقابِلُ بِها کَرَمَکِ.
خداوندا! اعمال ناقابل و عبادت های بی ارزش ما در برابر نعمت های انبوه و بی دریغ تو چه قدر و قیمتی دارد و چگونه می توانیم اعمال خویش را در برابر کرم بی پایان تو، افزون به شمار آوریم؟
بخش سوم: این بخش دعای امام سجاد (ع) درباره خود، پدر و مادر، خانواده، خویشان و مومنان و مسلمانان را در برمیگیرد. چند نمونه از این بخش بیان می شود:
«اَلّلهُمَّ إنّی اَسْئَلُکَ صَبْرا جَمیلاً وَ فَرَجاً قَریباً وَ قَولاً صادقا وَ اَجْرا عَظیما؛ خدایا! از تو صبری نیکو و زیبا، گشایشی نزدیک، گفتاری راست و پاداشی بزرگ درخواست می کنم».
«اَسْئَلُکَ اَللّهُمَّ مِنْ خَیْرِ ما سَئَلَکَ مِنْهُ عِبادُکَ الصّالِحُون؛ خدایا! بهترین چیزی که بندگان شایسته ات از تو درخواست کرده اند، از تو می خواهم».
«یا خَیْرَ مَنْ سُئِلَ وَ اَجْوَدَ مَنْ اَعطی، اَعْطِنی سُؤْلی فِی نَفْسی وَ اَهْلی وَ والِدَیَّ وَ وُلْدِی وَ اَهْلِ حُزانَتِی وَ اِخْوانی فِیک؛ ای بهترین کسی که خواسته ها بر آستان او فرومیآید و ای سخاوتمندترین بخشنده! خواسته مرا در مورد خود و خانواده ام و پدر و مادر و فرزندان و یاران دلسوز و برادران ایمانی ام، برآورده ساز».
«اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ،اَلاَحْیاءُ مِنْهُمْ وَ الاَمْواتِ وَ تابِعْ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ بِالْخَیْرات، اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِحَیِّنا وَ مَیِّتِنا وَ شاهِدِنا وَ غائِبَنا ذَکَرِنا وَ اُنْثانا صَغیرِنا وَ کَبیرَنا حُرِّنا وَ مَمْلُوکِنا؛
خدایا! زنان و مردان با ایمان ـ زنده و مرده شان ـ را بیامرز و با نیکی و خوبی، ما و آنها را پیوند ده. خداوندا! زنده و مرده، حاضر و غایب، مرد و زن، بزرگ و کوچک و برده و آزاد ما را مورد بخشایش خود قرار ده».
«اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اخْتِمْ لیِ بِخَیْرٍ وَ اکْفِنی ما اَهَمَّنی مِنْ اَمْرِ دُنْیایَ وَ آخِرَتی؛ خداوندا! بر محمد و آل پاکش درود فرست و سرانجام کارم را خیر و نیک قرار ده و امور مهم دنیا و آخرتم را کفایت فرما».
«... وَارْزُقْنِی حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرامِ فِی عامی هذا وَ فِی کُلِّ عامٍ وَ زِیارَةَ قَبْرِ نَبِیِّکَ وَ الاَْئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلام وَ لاتَخِلْنِی یا رَبِّ مِنْ تِلْکَ الْمُشاهِدِ الشَّریفة وَ الْمَواقِفِ الْکَریمَة؛ خدایا! زیارت خانه گران قدرت و قبر پاک پیامبرت و امامان والاتبار را ـ که درود و رحمت تو بر آنان باد ـ امسال و در همه سال روزی ام گردان و مرا از آن جایگاههای گرامی و زیارتگاه های با شرافت، محروم مساز».
بخش چهارم: در این بخش امام (ع) از خداوند متعال بالاترین و والاترین سطح ایمان، معرفت، زندگی، مرگ و عشق به خدا، را درخواست میکند؛ مانند:
«اَلّلهُمَّ إنّی اَسْئَلُکَ ایمانا لا اَجَلَ لَه دُونَ لِقائِکَ اَحْیِنی ما اَحْیَیْتَنی عَلَیْهِ وَ تَوَفَّنِی اِذا تَوَفَّیْتَنِی عَلَیْهِ وَ ابْعَثْنِی اِذا بَعَثْتَنی عَلَیْه؛ خداوندا! از تو ایمانی میخواهم که تا دیدار تو باقی و پایدار باشد، مرا با آن زنده بداری و با آن بمیرانی و با آن برانگیزی».
ـ «اَلّلهُمَّ إنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَمْلاَءَ قَلْبِی حُبّا لَکَ وَ خَشْیَةً مِنْکَ وَ تَصْدیقا بِکِتابِک وَ اِیمانا بِکَ وَ فرقا مِنْکَ و شَوْقَا اِلَیْکَ؛ خدایا! از تو ملتمسانه میخواهم که قلبم را از محبت و ترس عارفانه از خود پر کنی و دلم را از ایمان و تصدیق به قرآن و ترس از دوری ات، آکنده و لبریز سازی».
«... وَاجْعَلْنِی مِنْ اَوْفَرَ عِبادِکَ عِنْدَک نَصِیبا فِی کُلِّ خَیْرِ اَنْزَلْتَهُ وَ تُنَزِّلُهُ فِی شَهْرِ رَمَضانِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَ ما اَنْتَ منزله فی کل سَنَةٍ مِنْ رَحْمَةٍ تَنْشُرُها وَ عافِیةً تُلْبِسْها وَ بَلیَّةً تَدْفَعُها وَ حَسَناتٍ تَتَقَبَّلُها وَ سَیِّئاتٍ تَتَجاوَزَ عَنْها؛ مرا از بندگانی قرار ده که از هر خیر و نیکی که در شب قدر ـ در گذشته و حال و در هر سال ـ نازل کرده ای؛ از رحمتی که می گسترانی و عافیتی که میپوشانی و بلایی که دور می گردانی و اعمال نیکی که می پذیری و گناهانی که می بخشی، بیشترین بهره و نصیب را در نزد تو دارند».
بخش پایانی: در پایان این دعا امام (ع) نتیجه نهایی ایمان را که رسیدن به یقین و رضا به قضای اوست طلب میکند که آرزوی هر سالک الی الله است.
«اَلّلهُمَّ إنّی اَسْئَلُکَ اِیمانا تُباشِرُ بِهِ قَلْبِی وَ یَقیِنا حَتّی اَعْلَمْ اِنَّهُ لَنْ یُصیبَنی إلاّ ما کَتَبْتَ لِی وَ رَضِّنِی مِنَ الْعَیْشِ بَما قَسَمْتَ لِی یا اَرْحَمَ الرّاحِمیِنْ؛ خداوندا! از تو ایمانی می خواهم که همدم قلبم باشد و یقینی درخواست می کنم که در پرتو آن، بدانم هر چه به من می رسد، بر قلم قضا و خواست تو جاری گشته است و مرا از آنچه در زندگی، قسمت و روزی ام ساخته ای، خشنود ساز؛ ای مهربان تر از هر مهربان!
دلیل تأکید امام سجاد(ع) در این دعا بر گریه
در یکی از فرازهای دعای ابو حمزه ثمالی آمده است که امام سجاد(ع) به خدای متعال میفرماید: «خدایا! چرا گریه نکنم (یعنی باید گریه کنم و بیتاب باشم)» امام(ع) در ادامه چند دلیل برای گریه خود میآورد که برای اینها گریه میکند:«أَبْکِی لِخُرُوجِ نَفْسِی»؛ گریه کنم براى جان دادنم، «أَبْکِی لِظُلْمَةِ قَبْرِی»؛ گریه کنم براى تاریکى قبرم،«أَبْکِی لِضِیقِ لَحْدِی»؛ گریه کنم براى تنگى لحدم،«أَبْکِی لِسُؤَالِ مُنْکَرٍ وَ نَکِیر إِیَّایَ»؛ گریه کنم براى سؤال نکیر و منکر از من، «أَبْکِی لِخُرُوجِی مِنْ قَبْرِی عُرْیَاناً ذَلِیلًا حَامِلًا ثِقْلِی عَلَى ظَهْرِی أَنْظُرُ مَرَّةً عَنْ یَمِینِی وَ أُخْرَى عَنْ شِمَالِی إِذِ الْخَلَائِقُ فِی شَأْنٍ غَیْرِ شَأْنِی»؛ گریه کنم براى بیرون آمدنم از قبر.
سپس امام سجاد(ع) این آیات شریفه را قرائت میفرماید: «لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنیه، وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ، ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَة، وَ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْها غَبَرَةٌ، تَرْهَقُها قَتَرَةٌ»؛
در آن روز هر کدام از آنها وضعى دارد که او را کاملاً به خود مشغول میسازد! چهرههایى در آن روز گشاده و نورانى است، خندان و مسرور است، و صورتهایى در آن روز غبارآلود است، و دود تاریکى و خواری آنها را فراگرفته است.
این سخنان امام سجاد(ع) در دعای ابوحمزه ثمالی؛ بیانگر و پیامآور سوز دل و گریه از روی معرفت به حقانیت مرگ و قبر و قیامت و نقش آن در پیشرفت و رشد معنوی انسان است.
توضیح اینکه؛ آدمی باید سوز دل و گریه با اخلاص را در مقام استغفار، بسیار عزیز و مغتنم بداند و در تحصیل آن بکوشد. اگر در تحصیل اصل آن هم موفق نشد؛ یعنى، سوز و اشک را به دست نیاورد، حداقل با اخلاص در تحصیل حال گریه - «تباکى» جدیت و تلاش کند.
به طور کلى؛ در سلوک عبادى، در هر حال و هر مقامى -چه حال و مقام استغفار باشد و چه غیر آن- سوز دل و گریه را حسابى هست که شرح آن در عبارت نگنجد و تفسیر آن در بیان نیاید. سوز دل و گریه، چه از شوق باشد، چه از خوف، چه در مقام استغفار باشد، چه در مقام تلاوت آیات و استماع آنها، چه در حال سجده باشد و چه در حال دیگر، هر کجا و هر مقامى باشد، از درک بالا و فهم و معرفت سرچشمه میگیرد. آنکه میفهمد و معرفت دارد، میسوزد و اشک میریزد و آنکه نمیفهمد و علم و معرفت ندارد، نه میسوزد و نه اشک میریزد.
آثار ایمانی و تربیتی دعای ابوحمزه ثمالی
دعای ابوحمزه ثمالی مانند دیگر دعاها، آثار تربیتی مهمی در روح انسان دارد و راهنمای انسان به قرب الهی است. میتوان دعای ابوحمزه ثمالی را یک دایره المعارف از موضوعات گوناگون توحید، معاد، عالم برزخ، خوف و رجاء، مسائل اخلاقی و اجتماعی دانست، به گونهای که میتوان گفت در این دعا هم موضوعات دینی و هم مسائل دنیایی آمده است و به سبب همین جامعیت برای همگان قابل استفاده است.
همانطور که پیش از این اشاره شد، دعای ابوحمزه با اشاره به چگونگی معرفت خداوند متعال آغاز میشود. در ادامه امام سجاد(ع) در ترسیم بخشش و کرامت و بزرگواری خداوند می فرماید: «وَلا تُؤاخِذْنی بِاَسْوَءِ عَمَلی فَاِنَّ کَرَمَکَ یجِلُّ عَنْ مُجازاةِ الْمُذْنِبینَ وَحِلْمَکَ یکْبُرُ عَنْ مُکافاةِ الْمُقَصِّرینَ... از عفو خویش به اندازه آرزویم به من بده و مرا به بدترین عملم مؤاخذه مکن زیرا کرم تو برتر است از مجازات گنهکاران و بردباری ات بزرگتر است از مکافات تقصیرکاران»
همچنین امام سجاد(ع) به عنوان انسان کامل در دعای ابوحمزه از خداوند می خواهد که زندگیاش را با طاعت خود و پیروی از سنت رسولش تعریف کند: «وَاسْتَعْمِلْنی بِطاعَتِکَ وَطاعَةِ رَسوُلِکَ مُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ اَبَداً مَا اسْتَعْمَرْتَنی... و همیشه تا زندهام مرا به طاعت خود و اطاعت پیامبرت محمد صلی الله علیه وآله وادار کن». چراکه تنها خداوند است که غنی بالذات است و رفاقتش برای سودجویی و بهره برداری نیست: «وَاَنَّ فِی اللَّهْفِ اِلی جوُدِکَ وَالرِّضا بِقَضآئِکَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْباخِلینَ وَمَنْدوُحَةً عَمّا فی اَیدِی الْمُسْتَاْثِرینَ... و به راستی می دانم که در پناهندگی به جود و کرمت و خشنودی به قضا و قدرت عوضی است از جلوگیری کردن بخیلان و گشایشی است از احتیاج بدانچه در دست دنیاطلبان است».
همچنین در سراسر دعا امام سجاد(ع) با تضرع و زاری و اقرار به اینکه فرد حاکم بر زندگی مبارکشان کسی است که آقای من است می گوید: « اِلهی لا تُؤَدِّبْنی بِعُقوُبَتِکَ وَلا تَمْکُرْ بی فی حیلَتِکَ مِنْ اَینَ لِی الْخَیرُ یا رَبِّ وَلا یوُجَدُ اِلاّ مِنْ عِنْدِکَ وَمِنْ اَینَ لِی النَّجاه وَلا تُسْتَطاعُ اِلاّ بِکَ لاَ الَّذی اَحْسَنَ اسْتَغْنی عَنْ عَوْنِکَ... خدایا مرا به مجازات و عقوبتت ادب مکن و مکر مکن به من با حیله ات. از کجا خیری به دست آورم ای پروردگار من با اینکه خیری یافت نشود جز در پیش تو و از کجا نجاتی برایم باشد با اینکه نجاتی نتوان یافت جز به کمک تو.» این یعنی اینکه انسان اگر بخواهد نجات پیدا کند و دنبال رستگاری برود، این رستگاری غیر از جانب خدا برای او حاصل نمیشود.
همه این مطالبی که ذکر گردید و مطالب بسیار دیگر که به دلیل اختصار گفته نشد، هر یک میتواند به عنوان آثار تربیتی دعای ابوحمزه ثمالی مورد توجه قرار گیرد و تشنگان معرفت الهی را به سرچشمه مقصود رساند.
انتهای پیام