مشکلات روانی ناباروری، رویاها تمام نشدنی هستند


مشکلات روانی ناباروری، رویاها تمام نشدنی هستند

معمولا وقتی نتیجه مثبتی از درمان‌های ناباروری حاصل نمی‌شود، زوجین و به ویژه خانم‌ها به شدت افسرده و ناامید می‌شوند.

مشکلات روانی ناباروری، رویاها تمام نشدنی هستند
میگنا: ناباروری نوعی مشکل جسمی است و محققین پیشنهاد می کنند برای رفع اثرات روانی ناباروری باید درمان روان شناختی آن همزمان با درمان های بالینی ناباروری انجام شود.با این مطلب همراه با شید تا به بحث در این پیرامون بپردازیم.
فرزند موهبتی الهی است که از طرف خداوند به بندگان اعطا می شود، اما این واقعیت نمی‌تواند به نادیده گرفتن نیاز روحی به پدر یا مادر بودن منجر شود. با وجود آن‌که گاهی برخی زوجین از امکان ایفای نقش پدری و مادری محروم می‌شوند، باز هم با این واقعیت تلخ کنار بیایند و این مساله تاثیرات مخربی را بر سلامت روان و نشاط‌ شان می‌گذارد. وقتی زوجی از ناباروری خود مطلع می شوند، دچار احساسات ناخوشایند و متفاوتی می‌شوند و سلامت روان شان صدمه می‌بیند و آسیب پذیر می‌شوند.
مشکلات روانی ناشی از ناباروری موجب تشدید ناباروری هستند، فشارهای روحی و نگرانی حاصل ناباروری بر عملکرد فیزیولوژی بدن اثر مستقیم گذاشته و در نهایت بر باروری تاثیر منفی می‌گذارد. افرادی که از آرامش خاطر و سلامت روانی برخوردارند و فشارهای روحی کمتری را تجربه می‌کنند، احتمال باروری بیشتری دارند.
اثرات روانی ناباروری
از نظر بالینی یک زوج زمانی نابارور محسوب می‌شوند که بدون آن‌که ظاهرا بیمار باشند، با چالش بزرگی به نام ناتوانی در فرزند ‌دار شدن مواجه می‌شوند که می‌تواند اثرات روان‌شناختی، استرس‌زایی، هیجانی و اجتماعی را به‌دنبال داشته باشد. آثار روانی ناشی از تجربه ناباروری احساسات مختلفی چون اندوه، انکار، افسردگی، احساس گناه، اضطراب، تنهایی، درماندگی، باورهای منفی نسبت به خود، وسواس در مورد بارداری، اختلال در کنش جنسی و کاهش رضایت زناشویی را در پی داشته باشد.
در چنین شرایطی زوجین کمتر به ابراز احساسات، افکار و خواسته‌های خود به شکلی مثبت و سازنده می‌پردازند و در نتیجه احساسات منفی و کمبود حمایت عاطفی در آنها افزایش می‌یابد. حتی ناباروری در ارتباط جنسی زوجین را نیز مختل می کند.
درمان روان‌شناختی همگام با درمان ناباروری
مسئله ای که معمولا در مراکز درمان ناباروری یا متخصصانی که در این زمینه فعالیت می‌کنند نادیده گرفته می‌شود این است که درمان ناباروری باید همراه با درمان‌های روان‌شناختی انجام شود. این نوع درمان‌ها شامل درمان شناختی ـ‌ رفتاری و روان درمانی حمایتی می‌شود. با توجه به اهمیت موضوع سلامت روان و نقش آن در باروری، محققین پیشنهاد می‌کنند که برنامه درمان ناباروری با درمان روحی و روانی همراه باشد.
شکست در این نوع درمان‌های ناباروری بر مشکلات زوجین دامن زده و پایه های روابط زناشویی را سست‌تر می‌کند که این کاهش رضایت زناشویی می‌تواند به انحرافات جنسی، روابط خارج از منزل، اختلال روانی و طلاق نیز منجر شود.
زنان به مراتب استرس و آسیب بیشتری را نسبت به مردان تجربه می‌کنند. این مشکل می‌تواند منجر به بروز اختلال در سلامت روانی فرد و مشکلات زناشویی شود و زمینه‌سازی جدایی زوجین را فراهم کند به همین دلیل درمان توام ناباروری و روان‌پزشکی در پیشگیری یا رفع مشکلات موجود بسیار موثر است.
در روند درمان ناباروری از سوی مشاورین روان درمانی زوجین به شکست‌های احتمالی نیز اشاره شود. به‌علاوه باید در جلسات مشاوره بر مسائلی چون پذیرش ناباروری و شرکت فعال و موثر زوجین در روند درمان، داشتن فرزند خوانده به‌عنوان یک گزینه با اهمیت ، توجه به نیاز‌های روحی و روانی زوج نابارور، تشویق به برقراری ارتباط صمیمانه‌تر بین زوجین، مطالعه و جمع‌آوری اطلاعات درباره ناباروری، برنامه‌ریزی برای اوقات فراغت و اختصاص زمانی برای فعالیت‌های لذت بخش و داشتن برنامه غذایی مناسب تاکید شود.
تقویت روحیه مواجهه با مشکلات روانی ناباروری
معمولا وقتی نتیجه مثبتی از درمان‌های ناباروری حاصل نمی‌شود، زوجین و به ویژه خانم‌ها به شدت افسرده و ناامید می‌شوند. با توجه به این‌که درمان‌های نازایی و ناباروری هزینه بر است و از لحاظ روحی فرد را بشدت تحت فشار قرار می‌دهد و زمانی که هنوز فرصت‌های دیگری برای تکرار درمان ناباروری دارند، دیگر حاضر نیستند تن به انجام این کار بدهند.
مهم‌ترین راه حل در چنین شرایطی، تقویت روحیه فرد است. چنانچه از ابتدای شروع درمان‌های ناباروری درمان‌های روان‌شناختی نیز برای افراد انجام شود و از روش‌های واقعیت درمانی برای آنها استفاده شود در نتیجه افراد راحت‌تر درمان‌های مداوم را می پذیرند.
فرزند نداشتن پایان راه نیست و راه‌های جایگزین دیگری نیز وجود دارد. و لقاح خارج رحمی(IVF( یکی از روش های درمان ناباروری است که توانسته بر تعدادی از موانع درمان باروری فائق آید اما در مواردی که این روش نبز با شکست مواجه شود منجر به افسردگی در بیمار می‌شود.
بررسی‌ها نشان داده است که اختلالات روحی و روانی در زنان ناباروری که با روش‌های لقاح خارج رحمی تحت درمان قرار می‌گیرند، جدی است. از طرفی مشکلات روانی باعث کاهش کارآیی جسمی و پاسخ‌دهی بیمار به درمان‌های طبی ناباروری می‌شود و از طرف دیگر تداوم ناباروری و شکست‌های احتمالی در مراحل درمانی منجر به افزایش مشکلات روانی این بیماران می‌گردد.
آیا درمان باروری همان افت و خیزهای احساسی را که گهگاه می‌شنویم در پی دارد ؟
برای بیشتر مردم بله. بیشتر زوجهایی که تحت درمان ناباروی قرار دارند، دوره‌های ماه به ماهِ امید و ناامیدی را پشت سر می‌گذارند که با هر تاریخ تخمک‌گذاری و قاعدگی نو می‌شود.
این زوجها با دنبال کردن برنامه سخت آزمایشها و درمانها از زندگی خود بازمی‌مانند – سفرها را معلق می‌کنند، از ادامه‌ی تحصیل می‌مانند، و در کار و حرفه خود هم کم می‌گذارند. برخی دیگر درمی‌یابند که اندوه، خشم، و یاس همراه با مشکلات مزمن باروری به تمام جهات زندگی‌شان حمله‌می‌کند، اعتماد به نفسشان را می‌فرساید و دوستی‌هاشان را پرمسئله می‌کند.
سعی کنید بفهمید که شما و همسرتان فرازوفرودهایی خواهید داشت، که وقتی با مشکل باروری ‌دست و پنجه نرم می‌کنید بیشترش فرود خواهد بود؛ این را بپذیرید. تعهد خود در پذیرش نقش والدینی را بیازمایید و اگر تصمیم جدی بر پیگیری درمان دارید، سعی کنید به عضویت یک گروه حمایت‌کننده درآیید. در یکی از سایت مناسب مشکلات باروری، با سایر افرادی که شرایط شما را دارند ارتباط برقرار کنید.
چرا زنها ظاهراً بیشتر از همسران مذکر خود رنج می‌برند؟
بیشتر زنها طوری تربیت شده‌اند که فکر می‌کنند حتما یک روز باید مادر شوند. از اولین عروسک تا آخرین حمام نوزاد، دختران و زنان با انواع تصاویر کودکان و انتظارات والدین، همنشینان، مذهب، تبلیغات، و رسانه‌ها محاصره شده‌اند.
بعضی زنها مادری را قسمت اعظم هویت زنانه خود و تصور از خود می‌دانند. برای برخی دیگر این غایت آرزوهاشان است. حتی زنهایی که لزوما نمی‌خواهند مادر شوند هم نسبت به انتظارات اینگونه‌ی اجتماع آگاهند.
فشارها برای ازدواج و تشکیل خانواده بسیار است؛ تا آنجا که زنانی که قادر به انجام این کارها نیستند شدیدا احساس می‌کنند مشکل بسیار بزرگی دارند و بشکلی دردناک چیزی در زندگی آنها کم است.
مردها برای پدر شدن اینطور تحت فشار نیستند. و بسیاری از آنها طوری بزرگ شده اند که یاد گرفته‌اند احساساتشان را سرکوب کنند یا برای خود نگه دارند.
البته مرد هم بعد از طی دوره درمانی دیگر با همسر و یک ماه دیگر ناباروری، ممکن است دچار همین حس یاس و ناامیدی شود. اما بیشتر مردان نسب به همسران خود نقش مقاومتری بازی می‌کنند. یا شاید آنقدر به کنترل احساسات خود عادت کرده‌اند که به درستی نمی‌دانند چه حسی دارند یا می‌توانند از کسی کمک بخواهند.
اگر مشکل باروری مشخصا ناشی از ناتوانی مرد باشد، مثل ضعف کیفیت اسپرم، تصور ذهنی مرد از خود ضعیف می گردد.
مطالعات نشان می‌دهند که زنهای دارای مشکل ناباروری بعنوان یک گروه همان‌قدر احساس اضطراب و افسردگی دارند که زنان مبتلا به سرطان، مشکلات قلبی و اچ‌آی وی. یک دلیل آن شاید التزام جسمانی به درمان ناباروری باشد، مثل آزمایشهای خون، قرص‌ها، تزریق روزانه هورمون، آلتراسوند، بازیابی تخمک، و جراحی که همگی منبع استرس و تلاطمات احساسی در زنان هستند.
همچنین، جامعه معمولا رنج حاصل از نازایی را به رسمیت نمی‌شناسد، و بنابراین افرادی که توان والدی ندارند غم خود را پنهان می‌کنند، که این خود تنها منجر به افزایش حس شرم و انزوا در آنها می‌گردد.
از زوجهایی که با مشکلات ناباروری مواجهند، طریقه پرهیز از موانع رایج را بیاموزید. به فهرستی از منابعی که به شما و همسرتان در مواجهه با مشکل کمک می کند مراجعه کنید.
حالا زندگی عشقی‌مان ماشینی شده است. این برای زوجهای دیگر هم اتفاق می‌افتد؟
بله. بسیاری از زوجها می‌گویند که به محض اینکه ذهنشان درگیر بچه‌دار شدن می‌شود، سکس بیشتر تبدیل به وظیفه‌ای طاقت‌فرسا می‌گردد تا اسباب لذت. بیشتر درمان‌های ناباروری مستلزم آن است که شما تنها در زمان‌هایی خاص مقاربت کنید، که اصلا روش مطلوبی برای عشق‌ورزی یا لذت بردن از رفتارهای خودجوشِ جنسی نیست.
اگر زندگی جنسی‌تان رو به زوال گذاشته و دیگر معنی عشق از یادتان رفته، برنامه درمان را یکی دو ماه تعطیل کنید و بکوشید عشق و شادی را که مهمترین مایه پیوند شماست به زندگی خود برگردانید.
به یاد داشته باشید که این بحران موقتی است، دیر یا زود برطرف می‌شود، و به محض برطرف شدن، می‌توانید رابطه سالم و رضایتبخش جنسی خود را با همسرتان ادامه دهید. در حال حاضر اگر مشکل باقی است، مسئله درمانی زوج را با مشاوری که در زمینه مسایل ناباروری تجربه دارد مطرح کنید.
مردم دایم می‌پرسند کی می‌خواهید تشکیل خانواده بدهیم. به آنها چه بگوییم که گستاخانه نباشد؟
این افراد احتمالا بی‌تفاوت یا بی‌فکرند. اما پرسش دوستان و خانواده درباره برنامه‌های شما برای بچه‌دار شدن از روی حسن نیت است. شاید نمی‌دانند مشکل باردار شدن دارید، یا اگر بدانند می‌خواهند از روند ِ ماجرا باخبر باشند.
با این حال سر وکله زدن با این نوع سوالها می‌تواند دردناک باشد، مخصوصا در محافل جمعی و در تعطیلات که خانواده و بچه مرکز توجه اند. می‌توانید به راحتی بگویید، «داریم بهش فکر می‌کنیم» یا «اگر خبر خوبی شد اول به شما می‌گیم».
اما اگر حرف زدن درباره مشکل بارداری ‌ناراحت‌تان نمی‌کند و فکر می‌کنید شنونده دلسوزی دارید که حرفتان را می‌فهمد، خودتان را محدود نکنید. متخصصان معتقدند صحبت کردن درباره این شرایط آرامتان می‌کند.
اگر بعضی جشنها یا گردهم آمدن‌ها برایتان دردناک است – اگر همه خواهر برادرهاتان در یکی دو سال اخیر بچه‌دار شده‌اند یا دایم به جاهایی دعوت می‌شوید که کسی نوزادش را به رخ می‌کشد – به خودتان اجازه بدهید که در چنین محافلی شرکت نکنید یا بعدش حسابی گریه کنید. در طول درمان از خودتان و سلامت خود محافظت کنید.
ما با مشکلات مالی درگیریم چون درمان‌ها هزینه‌بردارند. چه کنیم؟
جتی در بهترین حالات، مسایل مالی فشار بسیاری بر روابط تحمیل می‌کند. علاوه بر میل رو به ناامیدی زوج برای بچه‌دار شدن، و هزینه‌های بالای درمان ناباروری، مشکلات مالی می‌توانند مسئله را به سطح غیرقابل تحملی برسانند.
با هزینه بالا برای هر نوبت لقاح مصنوعی آزمایشگاهی، تعجبی ندارد که زوجها نگران مسایل مالی باشند، مخصوصا از آنجا که زنها برای باردارشدن اغلب به نوبت‌های متعددی نیاز دارند.
به جای طفره رفتن از مسایل مالی، با هم بنشینید و طرحی مالی ترسیم کنید. با بیمه شروع کنید: ببینید دقیقا چه چیزهایی را تحت پوشش می‌دهد و چه چیزهایی را پوشش نمی‌دهد.
اگر بخشی از درمانهای شما را پوشش می‌دهد، یک نفرتان مسئول پیگیری مکاتبات بیمه و طرح مسئله با شرکت بیمه شوید. سپس درآمد خود را بررسی کنید و ببینید چقدر می‌توانید هزینه کنید و آنهم برای چه نوع درمانی. از خودتان بپرسید:
- آیا دوست داریم همه پس اندازمان را خرجِ باردار شدن کنیم؟
- آیا احتمال بارداری ازطریق لقاح مصنوعی آزمایشگاهی آنقدر هست که به خرج همه پس‌انداز ما بیارزد؟
- آیا پول قرض گرفتن خوشایندِ ماست؟ به فرض این که بچه‌دار شدیم، کی می‌توانیم قرضها را پس بدهیم؟
- میل به بچه‌دار شدن کار راحتی است، اما مسایل مالی نیازمند تفکر منطقی است. برای مخارج خود سقفی تعیین کنید.
بیش از دوسال است که نزد متخصص باروری می‌رویم. چه وقت باید دست برداریم؟
دست کشیدن از رویا دشوار است، و امکانات تکنولوژیهای پزشکی که امروزه در دسترس زوجها قرار گرفته آنها را به کوشش مدام هرماهه و هر ساله وامی‌دارد. اما حدود یک سوم از زوجهای تحت درمان مشکل ناباروری بچه‌دار نمی‌شوند و قبل از بازگشتن به زندگی عادی باید با این قضیه کنار بیایند.
همانطور که معمولا یکی از زوجین تمایل بیشتری به شروع درمان دارد، ممکن است یکی زودتر از دیگری آماده پذیرفتن زندگی بدون کودک یا پذیرفتن کودکی به فرزندی باشد. اینها تصمیماتی فردی هستند و زمان رسیدن به آن از فردی به فرد دیگر متفاوت است.
زمان نهایی برای تسلیم؟ به حرف همدیگر گوش کنید، و با پزشک و همسر خود ارتباط روشنی داشته باشید. خودتان درخواهید یافت که زمان درست پذیرش شرایط برای شما و همسرتان چه وقت است و چه زمان باید درمان را متوقف کنید.

روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

رحیم خاکی زهی به هلاکت رسید + بیوگرافی