حمیدرضا آصفی، سخنگوی وزارت خارجه دولت اصلاحات به تشریح فرمول آمریکاییها در مذاکره میپردازد و میگوید: آمریکاییها در مذاکرات، یک مشکل تفکری دارند و آن اینکه خود را ابرقدرت دنیا میدانند. آنها چون خود را به لحاظ نظامی، اقتصادی و رسانهای، برتر میدانند، وقتی وارد یک مذاکره میشود، دوست دارند آن چیزی که خودشان دوست دارند را از درون آن مذاکره در بیاورند.
با چارچوب فکری آمریکاییها نمیتوان مذاکره کرد
آصفی میگوید البته این چیزی است که همه کشورها دوست دارند، امّا ماهیت مذاکره این است که اهداف، انتظارات و برنامهها ضرورتاً به آن شکلی که در مذاکرات پیش میرود نیست. لذا کشورها در برخی جاها سعی میکنند انعطاف نشان دهند تا به هدف دیگری دست پیدا کنند.
دیپلمات سابق کشورمان از این موضوع، به عنوان «بده- بستان» یاد میکند و ادامه میدهد: آمریکاییها برای این کار آمادگی ندارند. آنها میگویند دستاورد مذاکره، همان چیزی باشد که ما قبل از مذاکره در نظر گرفتهایم. درواقع آنها دستاورد مذاکره از دید خودشان را پیششرطهای مذاکره میدانند.
به اعتقاد آصفی، با این چارچوب فکری نمیشود مذاکره کرد. به همین دلیل آنها وقتی وارد مذاکرهای میشوند و میبینند خواستههایشان تأمین نمیشود، به منطق، گردن نمیگذارند و میز مذاکره را بههم میزنند.
وی برای بحث خود، مذاکرات اخیر آمریکا با کره شمالی را مثال میزند و میگوید: الان شما میبینید که بعد از مذاکره با کره شمالی، همین امروز و دیروز تحریمهای جدید علیه این کشور وضع کردند. چهارتا جنازه تحویل میگیرند، فشار میآورند، در باغ سبزی نشان میدهند و طرف را تحریک و اغوا میکنند بعد رها میکنند.
«چارچوب کاری آمریکاییها این است. با همه هم اینطور هستند. منحصر به ایران هم نیست. البته درباره ایران شدیدتر است چون ایرانیها بیشتر روی اصولشان میایستند.»
آصفی در ادامه، اعترافات اخیر وندی شرمن- عضو تیم سابق مذاکرهکننده هستهای آمریکا-مبنی بر اینکه «اوباما» همزمان با مذاکرات هستهای، برای حمله به «فوردو» موشک آماده میکرد را مورد اشاره قرار میدهد و اضافه میکند: به نظر من این همه چیزهایی نیست که اتفاق افتاده و حقایق دیگری وجود دارد که به تدریج بیرون میآید. اینکه میگویند حملات سایبری به ایران از سوی ما بوده و اظهاراتی از این قبیل، اینها بخشی اندکی از واقعیتهایی است که آمریکاییها این روزها میگویند.
وی معتقد است آمریکاییها در کنار این اقدامات، از ناآرامیهای داخل کشور هم حمایت کردهاند و پول دادهاند تا اعتراضات شکل بگیرد.
البته این دیپلمات سابق، بخش زیادی از اعتراضات را بهحق میداند، امّا با این حال، میگوید اینکه کسی سوار بر موج این اعتراضات بشود و آن را از مسیر خودش منحرف کند بحث دیگری است، که آمریکاییها همیشه به دنبال آن هستند.
آصفی با اشاره به اعترافات شرمن، ادامه میدهد: تازه این مربوط به اوباماست که به قول خودشان، بهتر از دیگران بوده است. این نشان میدهد آنها خیلی با هم فرق ندارند و این موضوع، هم درباره جمهوریخواهان صدق میکند هم دموکراتها.
فضاسازی رسانهای آمریکاییها برای مذاکره
سخنگوی وزارت خارجه دولت اصلاحات، فرمول مذاکره آمریکاییها را بیشتر ترسیم میکند: قبل از مذاکره معمولاً از روش تهدید، ترغیب، ارعاب استفاده میکنند و هویچ و چماق را با هم استفاده میکنند. معمولاً امپریالیسم رسانهایشان هم به کمک میآید و درواقع برای توپخانهشان آتشتهیه آماده میکند. وقتی میخواستند به عراق و سومالی و سایر کشورها حمله کنند، همین فضاسازی را انجام دادند.
به اعتقاد آصفی، آمریکاییها به دلیل اینکه نمیتوانند به ایران حمله نظامی کنند، فضاسازی رسانهای خود را، روی برقراری مذاکره متمرکز میکنند.
آمریکا میداند جنگ با ایران تَه ندارد
دوگانه «جنگ- مذاکره» موضوع دیگری بود که حمیدرضا آصفی به آن پرداخت.
آصفی نیز از آن دسته افراد است که معتقد است جنگ نخواهد شد. استدال خود را نیز اینطور مطرح میکند: نه اینکه آمریکاییها از جنگ بدشان میآید، بلکه به دلیل اینکه میدانند جنگ، تَه ندارد. به همین دلیل کنگره، اختیار جنگ را از ترامپ گرفت.
«آنها بررسی میکند میبینند جنگ ته ندارد. در سوریه، افغانستان و عراق ناموفق بودهاند؛کشورهایی بسیار کوچک تر و با امکانات بسیار کمتر و شرایط متفاوت تر نسبت به ایران. روشن است که در ایران به طریق اولی ناموفق خواهند بود. عدم ورودشان به جنگ با ایران، نه به این دلیل است که جنگطلب نیستند؛ چرا هستند؛ اگر جنگی منافعشان را تأمین کند، حتماً به آن دست میزنند.»
برخلاف بسیاری از افرادی که معتقدند پیشنهاد مذاکره بدون قید و شرط ترامپ، یک جنگ روانی علیه ایران بود، آصفی اعتفاد دیگری دارد.
هدف ترامپ از پیشنهاد مذاکره، فراتر از جنگ روانی بود
او میگوید کاری که ترامپ کرد، فراتر از جنگ روانی بود. او به دنبال جنگ روانی نبود، بلکه میخواست یک دوگانگی و دودستگی در داخل کشور ایجاد کند. بدین صورت که عدهای بگویند مذاکره کنیم و عدهای بگویند مذاکره نکنیم. دوگانهای که عدهای را تشویق و تحریک به مذاکره کند و عدهای بگویند فایده ندارد و از این طریق، در گرایشهای مختلف و صفوف مردم اختلاف بهوجود آید.
آصفی اگرچه میگوید به نظرم ترامپ تا حدودی در این کار موفق شده است، امّا اضافه میکند که در نهایت، تیر او به سنگ خورد.
مخالفت با مذاکره با آمریکا ناشی از لجبازی نیست
وی به اظهارات اخیر مقام معظّم رهبری اشاره میکند و با بیان اینکه درخواست مذاکره از سوی آمریکاییها، مسئله نویی نیست، به سابقه مخالفتهای رهبر انقلاب اشاره میکند: آمریکاییها از ابتدای انقلاب درخواست مذاکره میدادند و یک بار، رهبر انقلاب گفتند اگر همه ملّت بگویند مذاکره، من میگویم نه.
دیپلمات سابق کشورمان در توضیح دلایل مخالفتی چنین قاطع از سوی رهبر انقلاب با مذاکره با آمریکا میگوید: این[مخالفت] مبتنی بر لجبازی نیست، بلکه ناشی از این است که چیزی[از مذاکره با آمریکا] گیرمان نمیآید. شما فرض کنید بروید با آمریکا مذاکره کنید، خب آمریکا اگر همین بازیای که پیشبینی میکنیم را در بیاورد، مشکلات کشور بیشتر میشود یا کمتر؟ معلوم است که بیشتر میشود. سرخوردگی و یأس در بین آنهایی که امید بسته بودند به مذاکرات، بیشتر میشود.
ترامپ میخواست ایران را تحقیر کند
آصفی در رمزگشایی از اهداف ترامپ برای پیشنهاد مذاکره بدون قید و شرط به ایران میگوید: او با این کار، میخواهد جمهوری اسلامی را تحقیر کند و بگوید ایرانیها را به پای میز مذاکره کشاندم.
وی معتقد است اگر چنین تحقیری رخ دهد، به هیچ وجه قابل جبران نخواهد بود و تأکید میکند که باید این مسائل را هم در نظر گرفت.
سخنگوی وزارت خارجه دولت اصلاحات، دوران خدمت خود در وزارتخارجه را یادآور میشود و به جلسهای اشاره میکند در حضور مقام معظّم رهبری برگزار شد.
آصفی میگوید: رهبر انقلاب در آن دیدار به صراحت گفتند اگر روزی، مذاکره، منافع کشور را تأمین کند خودم پیشقدم میشوم. این یعنی اینکه مذاکره با آمریکا، منافع ما را تأمین نمیکند. درواقع رهبری میگوید نه اینکه من با مذاکره مخالفم. بلکه به این دلیل که منافع کشور را تأمین نمیکند مخالفم.
وی تأکید میکند که این نظر کارشناسی و درستی است که منافع کشور از طریق مذاکره تأمین نمیشود.
مذاکره، بخشی از جنگ آمریکا با ماست نه راه حل جلوگیری از جنگ
آصفی، مذاکره با آمریکا را بخشی از جنگ آمریکا با ایران میداند، نه راهحلی برای جلوگیری از جنگ.
او مثال میزند: درست مثل اینکه در جنگ، آتش توپخانهات روشن باشد بعد به طرف مقابل بگویی بیا صلح کنیم!
دیپلمات سایف کشورمان اضافه میکند: آمریکاییها، مذاکره را تاکتیکی برای جنگیدن از فرمی دیگر میدانند و چنین مذاکرهای به صلاح نیست.
آصفی تحلیل خود را اینطور خاتمه میدهد: باید روی این موضوع نیز بحث کرد که مذاکره به معنای صرف مذاکره، هدف نیست، بلکه مذاکره برای تأمین منافع است که مذاکره با آمریکا، منافع ما را تأمین نمیکند.