خوب روی عالم


خوب روی عالم

ای خوبروی عالم تاکی جفاتوان کرد جای جفانخواهی یکدم وفاتوان کرد اغیار مرحمت کرد برریش این دل ما این مهر و این محبت با آشناتوان کرد هرجاکه عشق محشوق اندرنگاه عاشق جزعشق اومپندار درقلب ماشاعر:خدامراد شفیعی سامانی

ای خوبروی عالم تاکی جفاتوان کرد
جای جفانخواهی یکدم وفاتوان کرد

اغیار مرحمت کرد برریش این دل ما
این مهر و این محبت با آشناتوان کرد

هرجاکه عشق محشوق اندرنگاه عاشق
جزعشق اومپندار درقلب ما توانکرد

گر عشق او فروزد این جان ما بسوزد
چون خشک وتر بسوزدشوری بپاتوانکرد

گربوسه ای توان زدبردولب عنابت
تادرتن است این جان خودرافداتوان کرد

گرکام دل برآید از روی وخوی دلبر
روزی به سرتوان بردشامی صبا توان کرد

جانم به لب رسیده ازناصبوری دل
گفتم که شایدهم من قطع بلاتوان کرد

گر حال مابپرسی ای آفتاب خوبی
تاوقت رفتن ما یک عمرتوان دعاکرد

دربوستان اگر گل یکدم به حال بلبل
درمان درد او را با خنده ای دوا کرد

گرهمه شب بنالی از درد سینه سوزت
کار قضاست حقیردفع بلا توان کرد

شعرازدیوان حقیرسامانی (مراد شفیعی سامانی)



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

جملات تولدت مبارک پسرم (جملات زیبای تبریک تولد مادر به پسر)