سیدصادق حقیقت چه کتابهایی میخواند؟ بررسی و بازخوانی کتابهای حوزه دین در گفتوگوی شفقنا با اندیشوران حوزوی/ 3
شفقنا -رضا تاران؛ سیدصادق حقیقت دانشآموخته حوزه علمیه قم و استاد تمام رشته علوم سیاسی و عضو هیات علمی دانشگاه مفید است حوزه کاری او اندیشه سیاسی اسلام است و 21 کتاب در این زمینه از او منتشر شده است. حقیقت خود را از نواندیشان دینی میداند و فضای مطالعاتی و پژوهشی خود را در همین راستا تعریف کرده است. در […]
شفقنا -رضا تاران؛ سیدصادق حقیقت دانشآموخته حوزه علمیه قم و استاد تمام رشته علوم سیاسی و عضو هیات علمی دانشگاه مفید است حوزه کاری او اندیشه سیاسی اسلام است و ۲۱ کتاب در این زمینه از او منتشر شده است. حقیقت خود را از نواندیشان دینی میداند و فضای مطالعاتی و پژوهشی خود را در همین راستا تعریف کرده است. در ادامه متن گفت وگوی شفقنا درباره کتاب و کتابخوانی با سید صادق حقیقت را می خوانید:
به خاطر دارید اولین کتاب غیر درسی شما چه کتابی بود و چه زمانی آن را مطالعه کردید؟
فکر میکنم کتاب «ماهی سیاه کوچولو» بود که حدودا در ۱۳۵۳ شمسی خواندم؛ شاید کلاس پنجم ابتدایی حدود دوازده سالگیام بود. معلمی داشتیم که دغدغههای سیاسی داشت چند کتاب غیر درسی دیگر نیز در این دوران به تشویق او خواندم.
ایده کتاب را به خاطر دارید؟
بله کتاب معروفی بود از صمد بهرنگی که هنوز هم خوانده میشود. ایده اش ماهی سیاهی بود که به دنبال آزاد شدن و رهایی بود. از منزلش بیرون آمد و برخلاف جریان آب شنا کرد و اتفاقاتی برایش افتاد از جمله اینکه توسط مرغ ماهیخوار شکار شد.
چه تعداد کتاب و چه تعداد مجموعه در منزل شخصی یا دانشگاه دارید؟
من دو کتابخانه دارم یکی کتابخانهای با کتابهای مجلد که محور موضوعی آن اندیشههای اسلام و غرب است. آنقدر غنی است که برخی از کتابهایی را که در کتابخانه دانشگاه وجود ندارد و پیدا نمیشود در خانه دارم. و تقریبا در حوزه اندیشه من را از کتابخانهها بی نیاز میکند و یک مجموعه کتاب الکترونیکی که خودم آن را جمعآوری و تهیه کردهام و یا از جاهای دیگر کمک گرفتهام. حدود ۴۰۰ گیگ است که به صورت رایگان در اختیار دوستان و دانشگاهیان قرار میدهم. آن مجموعه هم در حوزه علوم انسانی است اعم از علوم سیاسی و … این مجموعه را هر کسی نیاز داشته باشد در اختیارش قرار میدهم.
اهل رمان خواندن هستید؟
در حال حاضر خیلی کم می خوانم، در سنین راهنمایی داستانهای صادق هدایت و کتابهای ژان پل سارتر را می خواندم یا رمانهای سیاسی مثل قلعه حیوانات یا ۱۹۸۴ را خواندهام. ولی امروز متاسفانه خیلی کمتر وقت گذاشتهام.
آخرین کتابی که خواندهاید یا در حال حاضر در دست دارید چیست؟
کتابی به نام اخلاق عرفانی نجف که دیروز خریدهام و از دیروز مشغول خواندنش هستم. در نحلههای عرفانی چندین نحله وجود دارد که یکی نحله نجف است. مرحوم قاضی و مرحوم علامه طباطبایی و دیگر اساتید آنها در این نحله هستند.
معمولا کتابهای چه کسانی را دنبال می کنید و در فضای نشر چه کتابهایی برای شما جدی و مهم هستند؟
در حوزه اندیشه اسلام و غرب هر کتابی را که منتشر شود میبینم و اگر مورد علاقه و توجهم باشد و به نوعی ارجاع به نیاز باشد آن را خریداری میکنم. در این بین افرادی هستند که بدون شک باید کتابهای آنها را خرید و خواند. از جمله متفکران اصلی اندیشههای سیاسی از افلاطون و ارسطو گرفته تا فوکو که کتابهای آنها را به طور کامل دارم همچنین اشخاصی چون دکتر بشیریه و دکتر طباطبایی که هر آنچه نوشته باشند را میخوانم.
آیا نوشتههای روحانیون و حوزویها را هم دنبال می کنید؟
هر کسی که در حوزه اندیشههای سیاسی باشد بله؛ مثلاً نظریه ولایت فقیه از آیتالله منتظری و برخی کتابهای امام خمینی را در گذشته دنبال کرده ام و از نویسندگان حوزوی امروزی هم آثار آقای سروش محلاتی، دکتر فیرحی، دکتر میر موسوی و… را که در فضای اندیشه سیاسی اسلام مینویسند، دنبال میکنم.
آیا کتابهای خاصی در زندگی شما تاثیر گذار بودهاند که در ذهن شما درخشش خاصی داشته و به شما کمک کرده باشند؟
کتابهایی وجود داشت که من در نوجوانی آنها را خوانده بودم و من را به سمت اندیشه سیاسی هدایت میکرد کتابهایی مثل ماهی سیاه کوچولو و کتابهای صادق هدایت که در دوران انقلاب به کتابهای دکتر شریعتی تبدیل شد و تا حدودی کتابهای استاد مطهری را میخواندم. به یاد دارم من در سال دوم دبیرستان بودم که انقلاب شد در همان سال انقلاب من اکثر کتابهای دکتر شریعتی را خوانده بودم و بیشتر از همه دکتر شریعتی در آن مقطع بر من تاثیر داشت.
در مقاطع بعدی کتابهای کسانی مثل دکتر سروش یا آقای مجتهد شبستری و آقای نیکفر و دیگر روشنفکران را دنبال کردهاید؟
در میان این افراد در دهه هفتاد علاقه من به دکتر سروش به این دلیل بود که ایشان مسائل و مقالاتی را در مجله کیان مینوشت که عدهای علیه و عدهای نیز به نفع آن مینوشتند و این مسائل ذهن من را به مسایل جدید معطوف می کرد و چالشهایی ایجاد می کرد از این نظر برایم مهم بود. من نوشتههای آقای شبستری و آقای نیکفر و سایر دوستان را همیشه به دیده انتقادی خواندهام و کمتر روی من تاثیری داشته است.
از نویسندگان و اندیشمندان خارجی کدامیک برای شما جذاب بودند. به طور مثال در دهه هفتاد به خصوص هابرماس با بحث حوزه عمومی بر اندیشمندان سیاسی ایران تاثیر گذار بود. کسانی که علوم سیاسی خوانده بودند از او تاثیر می گرفتند شاید هم بخشی از مباحث سالهای دوم خرداد ۱۳۷۶ متاثر از این اندیشهها بودند. آیا اندیشمند خاصی برای شما مساله بود و مورد توجه شما بوده باشد؟
در حقیقت خیر. من همیشه احساس میکردم همه اندیشهها و همه اندیشمندان نقاط قوت و نقاط ضعفی دارند و این رویکردی بود که من در کتاب روش شناسی نوشتهام و بحث تکثرگرایی روشی را دنبال کردهام و کارایی هر روش برایم اهمیت داشت. بنابراین وقتی با اندیشه یک نفر مثل هابرماس یا فوکو آشنا میشدم به دنبال این بودم که چه بهرهای می توانم از آن ببرم و چه محدودیتهایی برای من وجود خواهد داشت وقتی با این دید به اندیشمندان نگاه میکردم احساس میکردم هر اندیشمند میتواند برای من سود داشته باشد و در عین حال احساس میکردم محدودیت های هم دارد در نتیجه بیشتر سعی کردم از نقاط قوت هر اندیشمند بهره ببرم.
برای کدام اندیشمندان غربی وقت بیشتری گذاشتید و عمده آثار آنها را خواندید؟
نمی توانم به شکل برجسته از وجود افراد شاخصی در این نام ببرم. چون من در اندیشه و در روششناسی تخصص پیدا کردم مجبور بودم همه آثار آنها را بخوانم. بنابر این همه آنها را دیدهام و احساس میکنم همه آنها در عین قابل استفاده بودن محدودیت هایی دارند.
چند ساعت از روز برای مطالعه وقت می گذارید؟
به طور متوسط ۸ تا ۹ ساعت کار میکنم. حتی در مرداد ماه، و این اعم از مطالعه و نگارش کتاب و تدریس و رسیدگی به کار دانشجویان است. مساله مهم کتاب خواندن در این است که عدهای عقیده دارند باید کم کتاب خواند و بیشتر تعقل کرد. و عدهای عقیده دارند کتابها را باید تندخوانی کرد و هر وقت بحث حساس و عمیق شد تعمق کرد. من بدون اینکه نسبت به این دو گرایش احساس خاصی داشته باشم به گرایش دوم تعلق دارم. یعنی ابتدا تندخوانی میکنم و در چند ساعت کتاب را مرور میکنم و اگر جایی در کتاب حساس و عمیق باشد چندین ساعت برای آن وقت میگذارم. خوبی این روش در این است که کتابهای کم اهمیت با همان مرور چند ساعته خوانده میشوند.
مطالعه شما با خلاصهبرداری و حاشیهنگاری و یادداشتنویسی نیز همراه است یا نه؟
کتابهای انگلیسی که میخوانم به صورت یک خلاصهنویسی حداقلی و در یک صفحه یادداشت برداری میشوند. اگر کتاب «سیاست در اسلام: کتابشناسی توصیفی» بنده را دیده باشید سعی کردهام که هر کتاب فارسی سیاسی را که در حوزه اندیشههای اسلامی است جمع آوری کنم. از صد کتاب معرفی کوتاهی کردم که در ۷۰۰ صفحه به طور توصیفی معرفی شده است تا سال ۸۳ که این کتاب چاپ شده و متن کامل آن روی سایت من موجود است.
آیا کتابی بوده که به آن دسترسی نداشتید و پیدا کردنش برای شما بسیار جذاب بوده باشد؟
بله هر کتابی را که در حوزه اندیشه بود ولو اگر چاپ و انتشار آن ممنوع نیز باشد تهیه و مطالعه کردهام. مثل کتاب حکمت و حکومت مرحوم دکتر مهدی حائری که کتابی بسیار مهم است و من بعد از استفاده نقدهایی بر این کتاب نوشتهام. کتابهایی که انتشار آن در ایران ممنوع بود ولی خواندن آنها نیاز است.
روش خرید کتاب برای شما چگونه است؟ در کتابفروشیها قدم میزنید یا خرید اینترنتی میکنید؟
من دو کتابخانه دارم، مرتب ایمیلی از کتاب سبز که کتابهای دیجیتالی ارسال میکند دریافت میکنم و هر کتاب جدیدی در آن باشد به کتابخانهام اضافه میکنم. ولی علاوه بر این به کتابفروشیها نیز سر می زنم.
با کتابهایی که دیگر برای شما مهم نیستند یا برای آنها جایی ندارید چه می کنید؟
کتابخانه من از نظر مکانی محدود است وقتی به طور طبیعی کتابهای تخصصی اندیشه و اسلام و غرب زیاد میشد کتابهای دیگر از کتابخانه من خارج میشد به طور مثال کتابهای مرجع که امروز نرم افزارها آنها را پوشش میدهند از کتابخانه خارج شدند.
برای دیگران هم کتاب میخرید یا هدیه میدهید؟
بله به عنوان هدایای معمولی و مرسوم در جامعه من هم کتاب هدیه میکنم.
اگر به دوران نوجوانی بر میگردید در روش کتاب خواندن چه تغییری میدهید ؟ آیا روشهای جدیدی از مطالعه را در سالهای جدید یافتهاید که اگر با آن روشها از اول کتاب میخواندید موفقتر بودید؟
آن روشی که مبتنی بر فیشبرداری است روشی نسبتا معمول و معروف است که مورد قبول من نیست. فیشهای دستی مشکلاتی دارد و کامپیوتری کردن آنها هم مشکلات دیگری را به همراه خواهد داشت. بعدها با هزاران فیش روبرو خواهید بود که باید آنها را مطالعه کنید و من این کار را انجام نمیدهم. روش ابداعی من این است که نکات مهم هر کتابی را در فایلها یادداشت میکنم و زمانی که بنا است کتابی بنویسم مجموعه کتابهای اصلی مورد رجوع را روی میز میگذارم و قسمتهای مربوطه را علامت میزنم. در مرحله بعد سرفصلی درختی تهیه میکنم و بخشها را مشخص میکنم. بخش اول دارای دو فصل فصل اول دارای چهار مطلب، بعد آن مطالب علامت زده شده را در ساختار درختی یادداشت میکنم تا بدانم به کدام صفحهها باید رجوع شود و بعد به نگارش کتاب یا نوشتن مقاله اقدام میکنم. این روش سرعت مطالعه و سرعت نگارش را بالا می برد. ولی در روش فیش نویسی تبدیل کتاب به فیش و سپس مرتب کردن فیشها و تبدیل فیشها به کتاب جدید زمانی چندین برابر بیشتر مصرف میکند.
در مورد نگارش کتاب دو دیدگاه وجود دارد برخی معتقدند بهتر است در طول عمر چند کتاب نوشت اما کتابهایی که موثر باشند برخی نیز معتقدند هر کتاب میتواند خروجی مطالعات دورهای از زندگی باشد که نویسنده در اختیار دیگران قرار میدهد، شما با کدام دیدگاه همراه هستید؟
من عملا به گروه دوم تعلق دارم و بر این عقیده هستم که آنچه برای خواننده و مخاطب مفید است باید به شکل کتاب در بیاید. در کتابشناسی توصیفی سیاست در اسلام احساس کردم باید این هفتصد کتاب را بخوانم آنها را به شکل توصیفی معرفی کردم و یک کتاب شد تا محققان و علاقمندان به آن رجوع کنند.
اگر از بیرون نگاهی به آثار خود داشته باشید چگونه آنها را تقسیم بندی میکنید و ارتباط آنها با یکدیگر چگونه است؟
من تا به حال ۲۱ کتاب چاپ کردهام که ۶ کتاب به عربی ترجمه شده است و یکی به زبان انگلیسی است و چند مورد مجموعه مقالاتی به زبان انگلیسی هستند. من در دو حوزه اندیشه سیاسی اسلام و حوزه انقلاب اسلامی کتاب نوشتهام و اکثر کتابهای من به موضوع اول یعنی اندیشه سیاسی اسلام مربوط است.
دغدغه و پروژه فکری شما چه بود و این کتابها به چه صورتی آن پازل را تکمیل کردند؟
رویکردی که من دنبال میکردم متفاوت از رویکرد روشنفکری دینی است. من به نواندیشی دینی تعلق دارم و رجوع به فقه برای مسائل سیاسی و اجتماعی را ضروری میدانم و برخلاف تفکر سنتی رویکردی نو به این منابع مورد نیاز است.کتابهایی که در حوزه اندیشه سیاسی اسلام نوشتهام نگاهی دموکراتیک و حقوق بشری به حوزه دین است.
برای کسانی که طلبه و دانشجو و در حال تحصیل هستند چه توصیه ای دارید؟
تا ضرورتی ایجاد نشده نباید نوشت امروز کمتر کتابی چاپ و منتشر میشود و خواننده کم است اگر به سمت گزیدهنویسی پیش بروند موفقتر خواهند بود. اگر امروز کانالی یا سایتی یا صفحه مجازی داشته باشند و مطالب خوبی بنویسند بیشتر دیده و خوانده خواهند شد.
آیا اینگونه پراکندهنویسیها میتواند اندیشهساز باشد؟
اگر طلاب جوان هستند هنوز نمیتوانند اندیشه ساز باشند ولی اگر در مرجع فکری قرار گرفتهاند میتوانند اندیشه خود را در قالب کتاب منتشر کنند.
وضعیت بازار نشر در حوزه اندیشه سیاسی از نظر قوت و ضعف چگونه است؟ آیا کتابهای خوبی در این زمینه منتشر میشود؟
لیوانی را در نظر بگیرید که قسمتی خالی و قسمتی پر دارد. قسمت پر نشان میدهد در چهل ساله جمهوری اسلامی رویکرد خوبی نسبت به فقه و فقهسیاسی حاصل شده است و در این حوزهها کتابهای زیادی نوشته شده است و این گرایش تدریس شده و علاقه بسیاری به این سمت است. اما نیمه خالی لیوان این است که کتابهای نوشته شده مجموعه مشوشی است که با هم سازگاری ندارند و اگر یک دانشپژوه این حوزه بخواهد این کتب را بخواند بیش از آنکه چیزی به دست بیاورد دچار تشویش خاطر خواهد شد.
یکی از مواردی است که در نیمه خالی لیوان دیده میشود بسط و گسترش اندیشههای سیاسی ملاصدرا و فلسفه سیاسی ملاصدرا و روابط سیاسی متعالیه است. من با اصل این مساله مشکلی ندارم. یک اندیشه سیاسی معقولی در ملاصدرا سراغ گرفتهایم ولی اینقدر بسط ندارد و تا این اندازه با حاکمیت ارتباط پیدا نمیکند. چون وابسته به بودجه های کلان و کر بودند به شکلی نامتوازن و کاریکاتوری رشد کردهاند و یکی از دلایلی که برای تشویش خاطر خواننده ذکر میکنم همین موارد هستند.
انتهای پیام
fa.shafaqna.com