آغاز و پایان اولین پادشاه دست نشانده قدرتهای خارجی در تاریخ ایران/ انگلیس پس از پایان تاریخ مصرف رضاخان با او چه کرد؟


آغاز و پایان اولین پادشاه دست نشانده قدرتهای خارجی در تاریخ ایران/ انگلیس پس از پایان تاریخ مصرف رضاخان با او چه کرد؟

عده ای معتقد اند که رضا شاه تبعید نشد بلکه با رضایت خود ایران را ترک کرد. شاید در ظاهر این حرف درست باشد. اما این را هم باید در نظر داشت که این انگلستان بود که مقدمات، چگونگی و مقصد سفر رضا شاه را تعیین کرد. و این موید این است که رضا شاه توسط انگلیس به جزیره موریس تبعید شد.

گروه تاریخ-رجانیوز: سوم شهریور ماه 1320، سفرای انگلیس و شوروی، طی صحبت با نخست وزیر وقت ایران(علی منصور)، خبر از حمله متفقین به ایران دادند. چند ساعت بعد نیروهای شوروی و انگلیس، از شمال و جنوب به ایران حمله کردند. حمله متفقین به ایران درحالی بود که ارتش ایران هیچ مقاومتی از خود نداشت و تقریباً از هم پاشیده بود. پس از اشغال خاک ایران توسط متفقین، رضا شاه بالاجبار از سلطنت کناره گیری کرده و با نظر انگلیس، به جزیره موریس تبعید شد.
به گزارش رجانیوز، 25 شهریور ماه سالروز تبعید رضا خان از ایران و جایگزینی پسرش محمد رضا بعنوان شاه جدید ایران، توسط انگلستان است.
یکی از مهم ترین دلایل و یا شاید اصلی ترین دلیل حمله متفقین به ایران و در ادامه برکناری رضاشاه توسط انگلیس، نزدیکی سیاسی رضا خان به دولت آلمان بود.
حسین فردوست که از نزدیکان محمد رضا پهلوی بوده است، در خاطرات خود می‌گوید: "از مدت ها قبل نزدیکی های سیاسی بین آنها(رضا خان و آلمان) ایجاد شده بود. رضاخان با هیتلر و بلندپروازی‌های او همدلی داشت. ولیعهد هم در همین عوالم بود و در صحبت هایش با من موفقیت آلمان را صد در صد می‌دانست. او در اتاقش نقشه ای نصب کرده بود و در آن شهرهایی که توسط آلمان ها اشغال می شد را علامت گذاری می کرد. او به من دستور داد که از طریق رادیو به وسیله سنجاق پیشرفت لحظه به لحظه جنگ را در نقشه منعکس کنم."
طبیعتاً این نزدیکی ها و ارتباط‌ رضا شاه با آلمان از چشم انگلستانی که او را روی کار آورده بود، دور نمی‌ماند و انگلیس از این روابط با خبر بوده است. از همین رو نیز اعتماد انگلیس به رضا شاه از بین می‌رود. و دولت انگلیس تصمیم به عزل رضا شاه می‌گیرد.
اما دربار پهلوی و سلطنت طلبان مدعی این اند که رضا شاه برای تمکین نکردن از انگلیس مجبور به ترک ایران شده و منکر این هستند که عزل و تبعید رضا شاه توسط انگلیس صحت ندارد. محمدرضا پهلوی نیز در روایتی که از خروج پدرش از کشور دارد تلاش می کند وحشت رضاخان از روس ها را کتمان کند و دلیل خروج سریع رضاخان از ایران را روحیه تمکین ناپذیری وی از انگلستان جلوه دهد. محمد رضا در کتاب پاسخ به تاریخ می نویسد: "متفقین به دولت ایران اطلاع دادند که قوای مسلح آنها در 26 شهریور 1320 تهران را اشغال خواهند کرد. به محض دریافت این خبر پدرم گفت: آیا تو فکر می کنی که من حاضرم از یک سرگرد انگلیسی دستور بگیرم؟"
اما واقعیت آن است که رضاخان بعد از شروع شکست های آلمان از متفقین، تمام تلاش خود را کرد تا اعتماد مجدد انگلستان را به دست آورد اما متوجه نبود که تاریخ مصرفش برای انگلستان به پایان رسیده است. اولین اقدام اش هم برکناری دولت متین دفتری و جایگزینی علی منصور بود. تلاش های رضا خان نتیجه ای نداد و نتوانست مانع حمله متفقین به ایران شود.
منصور نخست وزیر وقت ماجرای اشغال ایران را اینطور نقل می کند: "متأسفانه با همه این کوششها که دولت شاهنشاهی برای حفظ آسایش کشور و رفع نگرانی دو دولت همسایه بکار برد بجای اتخاذ روش مسالمت آمیز و تفاهم، سفیران دو دولت ساعت چهار بامداد روز دو شنبه سوم شهریور ماه 1320 به خانه من آمدند و باز هریک یادداشتی مشعر بر نگرانی تسلیم کردند که جواب مطالبات آنها مکرراً داده شده بود جز اینکه این بار توسل به نیروی نظامی را نیز اخطار کرده بودند. در صورتی که بعد معلوم شد قوای آنها پیش از ساعت 4 به مرزهای ایران تجاوز کرده و از هوا و زمین به شهرها و امکن بی دفاع موجب تلفات جانی و زیانهای مالی فراوان شده بودند. باری من با دریافت یادداشتهای سفیر روس و وزیر مختار انگلیس به هریک از آنها در اعتراض دولت به اینگونه اقدامهای ناروا اظهارات لازم را کردم و بیسابقه بودن حمله قوای نظامی را بی هیچ گونه اخطار قبلی آن هم به بهانه قضیه ای که موضوع اصلی آن منتفی و تصفیه شده است به آنان تذکار دادم و آثار سوء آن را خاطر نشان کردم و از آنها خواستم که هرچه زودتر تجاوز را متوقف دارند تا مذاکرات برای روشن شدن حقیقت مقاصد آنان صورت گیرد. هر دو نماینده پاسخ دادند که دستوری که به آنها داده شده قطعی است و نمی توانند در آن اوقات داخل مذاکره بشوند ولی این اظهارات را به دولتهای متبوع خود تلگرافی اعلام خواهند کرد."
رضا خان پس از تلاش های ناکام اش برای بقای سلطنت خود، به دنبال تثبیت ادامه سلطنت پهلوی توسط پسرش محمدرضا افتاد. و به همین دلیل دست به دامان فروغی شد که از قدرت و نفوذ بالایی در بین انگلیسی ها برخوردار بود. فردای حمله متفقین به ایران، رضاخان به صورت مخفیانه به خانه فروغی می رود و در ارتباط با جایگزینی محمد رضا صحبت می‌کند.
فردوست ماجرای این ملاقات را اینطور نقل می‌کند: "رضاخان در این ملاقات ملتمسانه به فروغی می گوید که من از شما راه نجات می خواهم. فروغی پاسخ می دهد که خودت راه نجات نداری ولی اگر می خواهی بیشتر غرق نشوی باید این کار ها را بکنی؛ اول باید فوری دستور آتش بس بدهی که روس ها وارد تهران نشوند( روس ها در آن موقع به حوالی قزوین رسیده بودند) و اگر مقاومت کنی مسلماً روس ها تهران را اشغال خواهند کرد و توسط آنها به اسارت گرفته خواهی شد و دیگر من هیچ تضمینی نمی توانم بکنم!
دوم اینکه هیچ راهی جز ترک ایران نداری. رضا پاسخ می دهد که امر شما را اطاعت می کنم، فقط خواهشی دارم و آن این است که تدوام سلسله پهلوی توسط ولیعهد را تضمین کنید. فروغی پاسخ می دهد من تلاش می کنم ولی مطمئن نیستم. رضاخان می گوید لااقل یک اطمینان نسبی بدهید که پس از من محمد رضا، شاه خواهد شد.
به هرحال رضاخان موفق می شود قول مساعدی از فروغی بگیرد و بسیار راضی و خوشحال از خانه فروغی خارج می شود....جزئیات این دیدار محرمانه و بسیار سری را رضاخان برای محمدرضا تعریف کرد و او همه و همه را به من گفت."
رضاخان پس از فراهم کردن مقدمات به سلطنت رسیدن محمدرضا، از ترس دستگیری اش به دست روسها، تمرکز خود را روی فرار از تهران قرار داد.
اشرف پهلوی می نویسد: "اطلاع بر این جریانات برای پدرم بقدری غیرمنتظره بود که یکباره قدرت مقاومتش را از دست داد و دچار چنان وحشتی شد که بدون توجه به عواقب کار و اثری که انتشار این خبر درمردم کرد از تهران به اصفهان می رود و تصمیم می گیرد آن شهر را پایتخت کند....به خاطر سن زیاد و ترس از روس ها که با طرفدارانش در ایران با خشونت رفتار کرده بود، وقتی دید ارتشی که آن همه برای ایجادش خون دل خورده و تمام اتکایش به آن بوده به این زودی و سادگی مضمحل شده و روس ها به طرف تهران حرکت کرده اند روحیه خود را به شدت باخت."
عده ای معتقد اند که رضا شاه تبعید نشد بلکه با رضایت خود ایران را ترک کرد. شاید در ظاهر این حرف درست باشد. اما این را هم باید در نظر داشت که این انگلستان بود که مقدمات، چگونگی و مقصد سفر رضا شاه را تعیین کرد. و این موید این است که رضا شاه توسط انگلیس به جزیره موریس تبعید شد.
و البته ناگفته نماند که سلطنت رضا خان، اولین دولت در ایران بود که به دست قدرت های خارجی روی کار آمد و وابسته به قدرت های خارجی بود. و در نهایت نیز رضا شاه توسط همین عوامل بیگانه سرنگون شد.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه تاریخی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


انواع فونت و متن بسم الله الرحمن الرحیم برای بیو اینستا