چرا مقام و جایگاه انسانها در این دنیا فرق دارد؟
به گزارش بهداشت نیوز (/fa/component/roojanews/frame.html?href=http://behdasht.news/)، چرا خداوند همه ی انسان ها را در یک مقام قرار نداده است و جایگاه هر یک با دیگری فرق دارد؟ 1. عدالت گاه در عمل ابتدایی یک عامل اخلاقی بررسی میشود، و...
به گزارش بهداشت نیوز، چرا خداوند همه ی انسان ها را در یک مقام قرار نداده است و جایگاه هر یک با دیگری فرق دارد؟
1. عدالت گاه در عمل ابتدایی یک عامل اخلاقی بررسی میشود، و گاه در واکنش به عمل دیگری است. مثلاً، یک کارفرما میتواند کارگران خود را در نقشهای موردنیاز کارگاهش بگمارد، و کسی حق ندارد به او بگوید چرا مشاغل و تکالیف متفاوتی به کارگران خود سپرده است. معیار عدالت در این موارد حکمت و انگیزهای است که کارفرما را به ایجاد کارگاه و استخدام کارگر واداشته است.
ولی هم او در مقام پاداش و حقالعملی که به کارگران خود میدهد میبایست به نسبت تلاش و استحقاقی که دارند، دستمزد بپردازد، و تفاوت بیدلیل و تبعیض پذیرفتنی نیست.
2. نظام عالم، نظامی است دارای نظم و هدفمند، که خداوند به هدف تکامل موجودات آن را به وجود آورده است. اینکه چرا خداوند باید هدف داشته باشد و هدف برای او چگونه متصور است، مسئلهای است که در جای دیگری باید به آن پرداخت.
ازآنجاکه حیات، و بهخصوص زندگی موجودات عاقل مختار ـ اعم از انس و جن ـ از پیچیدگیهای فراوان برخوردار است، این کاملاً طبیعی و قابلدرک است که در عالم نقشهای متکثر و متفاوتی وجود داشته باشد. تفاوتهایی که در عالم، در نقش و جایگاه انسانها وجود دارد، از همین زاویه قابل تفسیر است.
مثال روشن این تفاوتها، نقشهایی است که در یک نمایش تئاتر برای هنرپیشههای متفاوت در نظر گرفته میشود. مگر میشود همه شخصیتها در یک نمایشنامه پادشاه باشند؟! طبیعی است که بعضی هم باید فرودست و بعضی فرادست باشند تا نمایش موردنظر شکل بگیرد؛ نمایشی که نه برای سرگرمی و بازی، بلکه برای هدف تکامل همه انس و جن، بلکه همه موجودات ترتیب دادهشده است.
3. تفاوت امکانات انسانها بخشی قابلتغییر نیست، و بخشی قابلتغییر است. تفاوتهای ژنی، هوش و استعداد یا نقایص و تواناییهای خلقت انسانها و یا تا حدودی محیطی که در آن زندگی میکند و بزرگ میشود، از نوع اول است؛ ولی مواردی که انسان این امکان را دارد که محیط خود را تغییر دهد، از نوع دوم هست.
در اینکه انسانها در محیطهای گوناگون ازنظر فرهنگ و تربیت، تمدن و ساختارهای مختلف حیات، دوستان و آشنایان و حتی خوراک و آبوهوا رشد میکنند، و هرکدام از این مسائل تأثیری بسزا در شکلگیری شخصیت انسانها دارد جای شک و شبهه نیست. حتی اتفاقاتی که برای شخص روی میدهد، هم در این مهم تأثیر میگذارد. و این البته در انتظاری که خداوند از فرد فرد انسانها دارد، تفاوت ایجاد میکند. خداوند از همه انتظارات یکسان ندارد. کسی که در محیطی مساعد بزرگشده وظائف سنگینتری هم بر عهده دارد، و از کسی که در شرایط نامطلوب بسر میبرد توقع کمتری هست.
اینکه در تعالیم دینی آمده است که هیچکس نمیتواند درباره آخرت خود ـ و همینطور، آخرت دیگری ـ قضاوت کند، و مؤمن همیشه در خوف و رجاء است، به همین مطلب بازمیگردد که ما نمیتوانیم بهدقت بدانیم انتظار خدا از ما تا چه حد بوده است؟
در روایتی این مضمون آمده است که روزی خداوند به موسی پیامبر(ع) فرمود: ای موسی! در وعدهگاه فلان، از میان بنیاسرائیل بدترین آنها را به نزد من بیاور. در موعد مقرر حضرت موسی(ع) بهتنهایی آمد، بدون آنکه کسی را به همراه داشته باشد. خدا از علت عدم اطاعت امرش سؤال کرد. موسی عرض کرد: هر که را دیدم نتوانستم بگویم او بدتر از من است. خداوند در جواب فرمود: اگر غیر این میکردی، موسی نبودی. این روایت بهخوبی مقصود ما را روشن میکند.
4. اگرچه شرایط اجتماعی و خانوادگی و مثل آن میتوانند در اعتقادات و عمل انسان تأثیرگذار باشند ـ و به همین جهت است که اسلام دستورات ویژهای درباره چگونگی و نحوه زندگی و ارتباط با دیگران و چگونگی تشکیل خانواده و حتی خوراک دارد - ولی این شرایط معمولاً اختیار انسان را سلب نمیکنند.
بهعبارتدیگر هرکدام از موارد فوق میتواند مانع و مزاحمی برای حرکت انسان باشد، ولی در غالب اوقات ـ اگر نگوییم همیشه ـ ممانعت آن به نحوی نیست که نتوان آن را باهمت و اراده به کناری زد، و ادامه طریق داد؛ بلکه باید گفت میزان سختی تلاشی که انسان برای رفع تأثیر این موانع میکند، خود موجب مضاعف شدن قرب او به خدا و کمال او خواهد شد، ولو این قرب در این دنیا قابلرؤیت و محاسبه برای مثل ما انسانهای عادی نباشد.
بنابراین نمیتوان به تصور اینکه فلانی در فلان محیط رشد کرده و من در آن محیط رشد ننمودهام، گفت: پس تکلیفی بر من نیست. انسانهای بسیاری بودهاند که در محیطهای بهمراتب بدتر و ناپسندتر از محیطهای دیگر رشد و نمو نمودهاند، ولی باپشتکار و استقامت و اراده قوی توانستهاند به مراتبی بس رفیعتر و بزرگتر از کسانی که در محیطی مناسب رشد کرده بودند دست یابند.
در روایت است که خداوند سختی و مصیبتی را برای کسی به وجود نمیآورد، الا آنکه صبر در برابر آن را نیز به او عطا میکند. پس همه میتوانیم در برابر موانع مقاومت کنیم و این انتظار از همه ما هست. بله، همانطور که گذشت، بهتبع سختی و آسانی راه ثواب اطاعت و عقاب عصیان متفاوت است، و البته آن را تنها خدا میداند و بس.
5. آنچه در سه مطلب اول عرض کردیم تحلیل عدالت در کنش الهی و نقش دهیهای متفاوت او به انسانها بود، و آنچه در مطلب چهارم گفتیم ناظر به واکنشی است که خداوند بر اساس ایفای خوب نقش توسط انسانها و عدم ایفای آن، نشان میدهد. این واکنش و پاداش، همانطور که در مطلب اول گفتیم، نمیتواند متفاوت و تبعیضآمیز باشد. مقتضای عدالت الهی در این بخش آن است که همه در نزد او مساوی باشند و به همه به یکچشم بنگرد، و فضیلتی برای یکی بر دیگری نباشد إلا به تلاش، که همان تقوای الهی است.
این همان است که خود فرمود: "لیس للإنسان إلا ما سعی" ـ یعنی آنچه برای انسان میماند، همان سعی و تلاش و کوششی است که میکند.(نجم/39) ـ و "إن أکرمکم عند الله أتقاکم"
آنچه خداوند متعال از بنده میخواهد سعی و تلاش انسان در راه رسیدن به اوست، و نه جایی که انسان به آن میرسد. اگر ما تلاش کنیم خداوند "من حیث لایحتسب" ما را به مقصود میرساند.
در این راه "هر که بامش بیش، برفش بیشتر" یعنی هر کس زمینه رشد بیشتری داشته، رشد بیشتری از او میخواهند، و در روز قیامت با توجه به این موانع است که خداوند حسابرسی میکند. در آنجا رشد بهحسب سختی راه ارزیابی میشود.
بعد از بیان این مطالب به نظر میرسد دغدغهای که شما در سؤال از آن یادکردهاید، پاسخ خود را گرفته باشد؛ و آن اینکه خداوند انسانها را متفاوت، با امکانات و تواناییهای متفاوت آفریده است. این تفاوتها بر اساس حکمتی که خود خدا میداند، ضروری بوده است ـ که خدا جز بهترین گزینهها را برای خلقت برنمیگزیند ـ اگرچه تقدیرات الهی گاه قابلتغییر است و با توجه و تلاش و دانش ما این قابلیت را دارد که به گونه دیگری رقم بخورد.
و اما نکتهای که باید به آن توجه داشت که مقامات معنوی انسانها بر اساس تلاش انسانها تعیین میشود، و بهعبارتدیگر، ما موظف به وظیفهایم، نه نتیجه. هر کس به مقداری که تلاش میکند، پاداش میگیرد.
منبع: تبیان